به گزارش رسانه بهمن به نقل از جهان نیوز، چند ماه است که دولت سیزدهم کار خود را آغاز کرده است. جدا از مشکلات پیش روی این دولت شاید برای خیلی ها موضوعاتی ابهام انگیز در فضای سیاسی کشور در خصوص ادامه حیات سیاسی حسن روحانی در ساختار نظام بوجود آمده باشد که به برخی از این موارد ذیلا اشاره می کنیم:
یک: در چند ماهه استقرار دولت سیردهم اصلاح طلبان و جریان اعتدال در سکوت فرو رفته بود و ظاهرا در حال تدوین استراتژی جدیدی برای بازگشت روحانی به میدان سیاست بود زیرا در غیاب پدر معنویشان هاشمی رفسنجانی بهتر از شاگرد خلفش یعنی حسن روحانی کس دیگری را برای استمرار ارتباط با نظام در اختیار نداشتند.
دو: حسن روحانی مردی که از پیروزی انقلاب تا ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ هیچروزی دور از مسئولیتهای انتخابی و انتصابی نبود حالا چند صباحی است که دور از تمامی مسئولیتها در سکوت بهسر میبرد.
اما شنیدهها حکایت از آن دارد که رئیسجمهور سابق ظاهرا جلساتی را در روزهای چهارشنبه با تعدادی از نزدیکان خود برگزار میکند.
جلساتی که شنیده میشود محمود واعظی رئیس دفتر دوران ریاست جمهوری روحانی، هماهنگی آن را برعهده دارد و محمد قوچانی دبیر «شورای گردآوری، تدوین و مستند سازی آثار رئیس جمهور» و علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور در دولت دوازدهم از اعضای آن هستند.
سه: روحانی مشخصا خود را برای روزها و ماههای آینده آماده میکند. حضور دو چهره پرسابقه رسانهای در کنار او میتواند حکایت از این داشته باشد که روحانی در آیندهای نهچندان دور در قامت منتقد عملکرد دولت سیزدهم و ابراهیم رئیسی ظاهر شده یا به بیان خاطرهگویی و بازگویی تجربیات بپردازد.
اما دو حرکت سیاسی در فضای رسانه ها در چند روز اخیر را شاید بتوان آغازی بر ورود دوباره روحانی به جهان سیاست دانست ، که دو واژه «تهدید و تلطیف» را می توان دود سفید انتخاب استراتژِی اصلاحات و اعتدالیون دانست.
کامبیز مهدی زاده، داماد روحانی با بیان هیچکس هم نمیتواند اعتدال را حذف کند بر این نکته تاکید می کند که روحانی جعبه سیاه نظام است.
به نظر راقم این سطور انتخاب فردی با مشخصات مهدی زاده که هم نسبت نزدیکی با روحانی دارد و وزن سیاسی قابل عنایتی ندارد بسیار هوشمندانه بوده است.
وقتی وی روحانی را جعبه سیاه نظام می خواند که سخن دور از واقعیتی هم نیست تنها برداشتی که می توان از آن کرد نوعی تهدید زیرکانه منتقدان و مخالفان روحانی است که چندین ماه است که تلاش می کنند تا در قالب درخواست های مردمی و با استناد به پرونده های مجلس راه را برای به سمت پاسخگویی و محاکمه دولتمردان اعتدال هدایت کنند.
این سخن مهدی زاده می تواند القاء این امر به مخالفان باشد که روحانی آنچنان هم که در جامعه گفته می شود دستش برای به چالش کشیدن مخالفانش خالی نیست.
با فرا رسیدن ایام شهادت سردار دلها روحانی نیز وارد میدان شد و با صدور یک بیانیه دوباره بر مواضع برجامی تاکید نمود و با به کار بردن واژه هایی مانند مربی میدانی، فرمانروای نفس، استراتژیست، تروریسم منطقه ای، ... ترور سردار سلیمانی و برجام را در یک کفه قرار داد و تلاش کرد تا خود را شخصیتی فراجناحی نشان دهد تا القا کند در نگاه او هرگونه دسته بندی جناحی و وابستگی سیاسی کم ارزش تر از منافع ملی است.
البته دوران هشت ساله دولت روحانی مملو از بوی اصلاح طلبی، غرب گرایی و کدخدامحوری در نگاه روحانی و دولتمردانش بود لکن این سخنان روحانی برای فراجناحی نشان دادن خود را باید نوعی تلاش برای تلطیف فضای سیاسی بر علیه او باید قلمداد کرد.
در نتیجه طی ماههای آینده و شاید از ابتدای سال ۱۴۰۱ ممکن است شاهد فعال شدن روحانی و یارانش باشیم لکن بنظر می آید که جامعه دیگر تحمل این بازگشت را نداشته باشد زیرا فشارهای بی سابقه و تورم افسار گسیخته ای که بدلیل سوء تدبیرها و ترک فعل های دولتمردان روحانی رخ داد که هزینه آن را شخص روحانی خواه ناخواه باید بدهد.