جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
کیومرث صابری فومنی چطور به میانجی طنز به احیای نقد سیاسی پرداخت؟
گل‌آقا در نقش یک میانجی­‌گر سیاسی با حضوری رندانه در مطبوعات و به وسیله­‌ی طنز سعی کرد از یک ناامیدی اجتماعی جلوگیری کند.
کد خبر: ۲۴۲۶
۰۴ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۳:۵۰

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه - طاهره حسنلو: این روزها در هر کانال تلگرامی، صفحات اینستاگرام و اکانت­های توییتر، انتقادهای گوناگونی را نسبت به مسائل سیاسی و حاکمیتی می­بینیم و می‌خوانیم. مطالبی که به نظر می­رسد با خواندن‌شان مخاطبان کم کم به مرز اشباع و ناامیدی نزدیک می­شوند.

رقص رندانه بر لبۀ تیغ

مرز اشباع نیز لزوما به معنای غنای این محتواها نیست بلکه بیشتر به دلیل بی‌سر و سامانی و غیرهدفمند بودن منتشرکنندگان این انتقادات است. مواجه روزمره و افراطی مخاطب نسبت به انتقادهایی که هدفی را دنبال نمی­کنند و درصد بالایی از آن­ها مرزهای خودتحقیری و تمسخر را پشت سر گذاشته­اند و شاید دقیقا به همین هدف منتشر می­شوند، باعث از دست رفتن کارکرد واقعی «نقدِ سیاسی» می­شود.

فضای انتقادات سیاسی دیگر مثل گذشته بسته و محدود نیست و منتقدان از عرصه تخصصی و آکادمیک به گروه­‌های مختلف با پایگاه‌های متفاوت اجتماعی، گسترش یافته‌­اند. زبان نقد محدود به شیوه خاصی نیست و عرصه‌های انتشار نیز متعدد و سهل الوصولند اما اثرات این انتقادات کمرنگ و در موارد بسیاری بی­رنگ جلوه می­کنند.

در چنین شرایطی بازنگری در این موضوع که چگونه می­توان اصالت را به نقد سیاسی بازگرداند یا اصولا یک منتقد سیاسی دست به قلم باید چه ویژگی­‌هایی داشته باشد تا در هر دو سطح کلان سیاسی و عامه، موثر واقع شود، ضروری و راه‌گشاست.

 

احیاگر طنز به‌مثابه نقد سیاسی

یکی از شیوه­‌های نقد سیاسی که می­‌توان به آن به عنوان یک مکمل در روند تغییرات سیاسی در نظر گرفت، طنز سیاسی است که در تاریخ ایران سبقه نسبتا پرباری دارد.

از نمونه‌­های شاخص این راه و روش که می­توان او را یکی از نوابغ تحول شیوه‌ی طنزنویسی پس از انقلاب دانست، کیومرث صابری فومنی، معروف به گل آقا است.

گل­‌آقایی که پیش از تبدیل شدن به این لقب نام­‌آشنا می­توان او را شخصیتی سیاسی دانست که در برهه­‌ای احساس کرد برای پیشبرد اهداف کشتی انقلاب حالا باید از عرشه سیاست پایین بیاید و در زیربنای آن مشغول امری ظریف شود که اهمیت جایگاه و ظرافت آن تنها پس از فقدان شخصیت و منش او بر همگان آشکار شد.


طنزنویس به مثابه میانجی‌گر سیاسی
در دهه­‌ی سازندگی و سال­های حساس پس از پایان جنگ تحمیلی که فضای سخت مدیریت کشور، راه را برای انتقادهای سیاسی صریح ناهموار کرده بود، کیومرث صابری با حضوری رندانه در مطبوعات به وسیله­‌ی زبان طنز سعی داشت تا از یک ناامیدی اجتماعی جلوگیری کند. یأسی که به علت فشارهای اجتماعی و اقتصادی و فقدان راهی برای ابراز اعتراضی آن از سوی مردم، بعید به نظر نمی­­رسید. کما اینکه جرقه­‌های این تنگنا و فشار اجتماعی در بهار 71 در قالب اعتراضات خیابانی، کم کم بروز یافت.

صابری در این برهه در نقش یک میانجی­‌گر سیاسی که حرف­های زیادی برای گفتن داشت، سعی کرد با زبانی لیّن، بدون آن­که بخواهد توجه­ات را از طریق تخریب و توهین جلب کند، به دغدغه­‌ها و مشکلات مردم بپردازد.

او به خوبی این موضوع را دریافته بود که بالا رفتن شعله­‌ی نقد و افزایش تنش در نقد سیاسی، تنها به نفع افرادی تمام خواهد شد که حرفی برای گفتن ندارند و از هوچی­‌گری سود می­برند و با فرونشستن گرد و خاک­‌هاست که تازه می­توان صدایِ نقد واقعی به دور از تخریب را به گوش جامعه هدف رساند.

دوراندیشی که امثال ابراهیم نبوی­‌ها و بسیاری از اهالی مطبوعات در آن زمان با توجه به بالاگرفتن درگیری­‌های سیاسی و جو حاکم بر جامعه درک نکرده و با عدم رعایت ظرافت به سراغ مصرف کیمیایی رفتند که طرز استفاده از آن را نمی‌دانستند.

به همین دلیل می­توان گفت دوره طنزنویسی سیاسی در گل‌­آقا ماند و تمام شد. گل‌آقایی که شخصیت­‌هایی چون علی اکبر ولایتی، مرحوم حسن حبیبی، غلامحسین کرباسچی و محمد هاشمی و ... از گزند طنزش در امان نبودند و در تمام دوران فعالیتش روی لبه­‌ی تیغ حرکت می­کرد.


تکرار تجربه موفق توفیق
بی­‌مهابا و بی­‌چارچوب قلم نمی­زد اما قلمش را اسیر دست جناح و دسته خاصی نیز نکرده بود. با استفاده از شخصیت کاریزماتیک خود در عین حفظ روابط دوستانه با سیاستمداران به نقد جدی سیاست می‌پرداخت.

صابری به واقع توانسته بود روحیه­‌ی سیاست­مدارانه خود را ابزاری برای یک نقش­‌آفرینی موثر و هنرمندانه در عرصه­‌ای کند که قبلاً نمونه کوچک­تری از آن را در «توفیق» تجربه کرده بود.

بررسی این الگوی موفق در سبک طنز سیاسی ما را متوجه مولفه­‌های اصیلی می­کند که امروزه در میان خیلِ عظیم منتقدان سیاسی کمتر قابل مشاهده است. گل­‌آقا با درک عمیق از ادبیات، خوش ذوقی ذاتی، هنر و خلاقیت و داشتن تحلیل نسبت به اوضاع سیاسی زمانِ خود، با دغدغه و داشتنِ نگاهی منحصر به فرد به سراغ مسائل می­رفت.


خاموشی یک ستاره
عدم تکرار شخصیتی با ابعاد تاثیرگذاری او شاید این نکته را بر همگان عیان کرد که طنزنویسی سیاسی چیزی فراتر از کنار هم آوردن جملات کنایه آمیز با اشارات واضح و گاه تخریب شخصیت­‌های سیاسی نامطلوبِ نویسنده است. ظرافتی در طنز سیاسی ناظر به اصلاح و نقد سیاسی است که صابری رندانه آن را درک کرده بود.

این نگاه یکی از دستاوردهای انقلاب بود که در بحبوحه­‌ی افزایش تنش و دوگانگی­‌ها اجتماعی و سیاسی پس از دوم خرداد، قربانی سیاست‌بازی­‌ها شد، به گونه­ای که خود صابری نیز دریافت که گل­‌آقا با آن مرام و مسلک و روش در آن فضا ازنفس افتاده و بنابراین با دستان خودش هفته­‌نامه­­‌ای محبوب با آن تیراژ فوق­‌العاده را تعطیل کرد.

صابری نقل می­کند که قلمش را در سفر حج به کنار کعبه برد و آن را با خدا معامله کرد تا جز در راه اعتلای کشور و دینش گام بر ندارد و از خدا خواست تا قلمش را از انحراف حفظ کند. هنرمندی که فرزند زمانه­‌ی خود بود اما برای تامین منافع شخصی، هیچ­گاه سوار امواج سیاسی نشد و باز به قول خودش فرزند نسلی بود که عادت دارند كه در مقابل موج بايستند؛ حتی اگر اين موج سينه‌اش را بشكند.

 

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: