به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از میزان، هر سال با نزدیک شدن به جشنواره فیلم فجر که نوروز سینمای ایران تلقی میشود، گفتوگویی بسیار پیرامون آثار حاضر در جشنواره شکل میگیرد و هرکس به ظن خویش کیفیت فیلمهایی که در این رقابت شرکت کردهاند را ارزیابی میکند. یا پستها و استوریهایی متنوع در فضای مجازی از جانب اهالیرسانه، سینماگران، منتقدان و هنرمندان برای تماشای یک یا چند اثر مرموز جشنواره بارگذاری میشود و همهمه و سخنان بسیاری درباره فیلمها شکل میگیرد که چکیده بعضی از این نکات میتواند بر تصمیم مخاطب درباره تماشا یا اجتناب از تماشاکردن آثار تاثیرگذاری کند.
در میان هیاهویی که هر ساله در روزهای منتهی به جشنواره درمیگیرد، چند سالی میشود که چند نفر از منتقدان با پایهریزی رسمی عجیب تیشه به ریشه بسیاری از آثار حائض اهمیت جشنواره میزنند.
معمولا بعد از به پایان رسیدن مراحل فنی و آماده شدن یک فیلم برای اکران بر پرده نقرهای، تهیهکننده و کارگردان فیلم از افرادی امین برای تماشای آثار خود در دفاتر فیلمبرداری دعوت به عمل میآورند تا در یک دورهمی دوستانه نظرات صاحبان ایده را جویا شده و یک ارزیابی کلی از اثر خویش داشته باشند. اما در این میان متاسفانه گاه و بیگاه میبینیم که تنی چند از این منتقدان بعد از تماشای آثار قبل از جشنواره درباره فیلمها یادداشت و یا گزارش مینویسند و به اشتیاق مخاطب برای تماشای آثار جهت میدهند.
با چنین رویکرد و روندی اگر منتقد در قامت حامی یک فیلم خاص بایستد و بتواند مخاطبان را برای صف ایستادن و تماشای اثر اقناع کند، در حق دیگر آثاری که پیش از جشنواره اکران نداشتهاند اجحاف میشود و هیاهویی که به راه میافتد باعث پررنگ کردن یک فیلم خاص در جشنواره میشود. یا به عکس اگر یادداشت آنها فاقد تعریف و تمجید و بیانگر اشکالات ساختاری، مفهومی و فنی فیلم باشد میتوانند باعث دلزدگی مخاطب نسبت به تماشای اثر شود.
سوال این است که اصلا صحبت و توضیح درباره فیلمها قبل از اکران آنها در جشنواره چه لزوم و دلیلی دارد؟ به جز خودنمایی منتقدی به ظاهر حرفهای برای بیشتر شدن عدد لایکهای صفحه اینستاگرام یا پربازدید شدن کانال تلگرامیاش و از آب گل آلود ماهی گرفتن برای منفعت شخصی خود و ارضای نیاز اظهار وجود کردنش که نتیجهای جز ضربه زدن به آثار در جشنواره ندارد؟
جشنواره فیلم فجر حالا دیگر چهل دوره است که برگزار میشود و قدمتش از عدد سن بسیاری از این منتقدان بیشتر میشود و بخشی از هویت سینمای ایران به حساب میآید که سینماگر ایرانی با سازوگار و ضوابط آن خو گرفته و برای حضور فیلمش در این رویداد سینمایی از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند. منتقدان حرفهای نیز بیشک از دامنه تاثیرگذاری یادداشتها و ریویوهای خود آگاهی دارند و ملاحظات حرفهای نقدنویسی را میدانند و هیچگاه وارد جریان این بازیهای کودکانه که به جز تخریب اسم خود منتقد در میان متخصصان این حوزه عایدی دیگری ندارد، نمیشوند.
این پچپچهای ناشیانه اصولا کار منتقدانی است که شاید برای خودنمایی و یا حتی برای دریافت وجهی از سوی صاحب اثر یا به دلایل دیگر خود را ملیجک دست آنهایی میکنند که برای رقابت کردن راههایی غیرانسانی را پیش میگیرند و به گمان خود برنده میشوند. غافل از این که مانایی یک اثر در تاریخ سینما و محبوبیتش نزد مخاطب را هیچ عنصری تعیین نمیکند مگر کیفیت خود اثر و هیچ هیاهو، تبلیغات و.... نمیتواند محتویات یک فیلم را بهتر یا بدتر از چیزی که هست نشان دهد. پس بهتر این است که سکوت کرده و بگذاریم خود آثار حرف بزنند.
باید توجه کرد که هر بیان هر نکته زمانی دارد. زمان نقدنویسی نیز در ایام جشنواره است که مردم، سینماگران و اهالی رسانه میتوانند به تماشای آثار بنشینند و در رقابتی عادلانه و پایاپای درباره فیلمهای محبوبشان بنویسند.