جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
سه سناریوی احتمالی درباره حمله روسیه به اوکراین
اگر همه چیز طبق برنامه روسیه پیش برود حملات باعث فلج شدن دولت اوکراین، زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی آن کشور می‌شود که همگی گام‌هایی مهم در راستای هدف تبدیل اوکراین به یک کشور شکست خورده هستند.
کد خبر: ۲۷۸۵
۰۳ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۱:۱۶
به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، فرارو به نقل از فارین افرز نوشت: الکساندر ویندمن؛ سرهنگ بازنشسته ارتش امریکا که به عنوان مدیر امور اروپا برای شورای امنیت ملی امریکا فعالیت کرده است. او برنده جوایزی جون "پریل هارت" شده است. ویندمن در اکتبر سال ۲۰۱۹ میلادی به کنگره امریکا در مورد رسوایی ترامپ و اوکراین شهادت داد و در آن زمان در افکار عمومی در سطح ملی در امریکا مورد توجه قرار گرفت. او در سومین نشست علنی اعلام وصول استیضاح "دونالد ترامپ" که در کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا برگزار شد به عنوان شاهد حضور یافت. او اکنون عضو ارشد دانشکده مطالعات بین المللی پیشرفته جانز هاپکینز در انستیتوی سیاستگذاری خارجی است.

علیرغم انبوهی از جلسات برگزار شده در هفته‌های اخیر میان امریکا، ناتو، اوکراین و روسیه با هدف یافتن راه حل دیپلماتیک به منظور کاهش تنش در مرز اوکراین و روسیه نتیجه مطلوبی حاصل نشده است. شکاف بین انتظارات روسیه و غرب آشکار شده است. روسیه به صراحت گفته که اگر غرب حاضر به تعلیق عضویت اوکراین در ناتو نشود پوتین درصدد برچیدن کامل ساختار امنیتی اروپا در دوران پس از جنگ سرد برخواهد آمد و از توافق‌های بین المللی حاکم بر حقوق کشور‌ها به منظور تعیین سرنوشت خارج خواهد شد امری که امریکا و متحدان اش هرگز آن را نخواهند پذیرفت.

تحرکات نظامی روسیه در امتداد مرز اوکراین با آن کشور بی وقفه ادامه دارد و ارتش روسیه از سال ۲۰۱۴ میلادی خاک اوکراین را اشغال کرده و در بخش‌هایی از آن درگیر جنگ بوده است. هم چنین، روسیه اعلام کرده که مانور نظامی مشترک برگزار شده اش با بلاروس را تا ۲۰ فوریه ادامه خواهد داد و از این طریق افزایش نیرو‌های نظامی مستقر شده خود در مرز با اوکراین را توجیه می‌کند. نیرو‌های روس در حال حاضر در نزدیکی مرز‌های جنوبی و و جنوب شرقی با اوکراین متمرکز شده اند که مرحله پیش از آغاز عملیات محسوب می‌شود.

وقوع درگیری نظامی بزرگ در اوکراین یک فاجعه خواهد بود. این رخدادی است که هیچ کس نباید آن را آرزو کند. با این وجود، اکنون این احتمال وجود دارد و "جو بایدن" رئیس جمهوری امریکا نیز به آن اشاره کرده است. امریکا باید خود را برای این احتمال آماده کند.

چه اتفاقی خواهد افتاد؟
با فرض شکست دیپلماسی، سه سناریوی احتمالی وجود دارند که قابلیت اجرا خواهند داشت. این که کدام یک محقق خواهند شد به این بستگی دارد که پوتین تصمیم می‌گیرد چگونه می‌تواند به بهترین شکل به اهداف نهایی خود برسد: فلج کردن قابلیت‌های نظامی اوکراین، ایجاد آشفتگی در دولت اوکراین و در نهایت تبدیل اوکراین به یک کشور شکست خورده نتایجی هستند که پوتین به دنبال آن خواهد بود. در آن صورت، به وضعیت اوکراین به عنوان یک دشمن لاینحل و چالش امنیتی فزاینده جدی برای روسیه پایان داده خواهد شد. پوتین از چشم انداز یک مدل دموکراتیک شکوفا در مهد تمدن اسلاوی نفرت دارد چرا که در آن صورت شهروندان روس با الگوبرداری از اوکراینی‌ها خواستار دموکراسی در کشورشان خواهند شد امری که پوتین را نگران می‌سازد. در مواجهه با کاهش نفوذ و کنترل بر سیاست داخلی و خارجی اوکراین، کرماین تنها با استفاده از نیروی نظامی می‌تواند به اهداف خود دست یابد.

سناریوی نخست شامل راه حل دیپلماتیک اجباری برای بحران کنونی است. روسیه می‌تواند با به رسمیت شناختن یا ضمیمه کردن منطقه اشغالی دونباس در شرق اوکراین اقدام کند. حزب کمونیست روسیه پیش‌تر به صورت لایحه‌ای از دومای آن کشور خواستار به رسمیت شناختن دولت‌های جدایی طلب در دونباس مشابه تصمیم روسیه در قبال آبخازیا و اوستیای جنوبی دو منطقه جدا شده از گرجستان شده بود. این گزینه به کرملین اجازه خواهد داد از تشدید تنش نظامی بیش‌تر جلوگیری کند و همزمان کماکان بازی همراه با برد را برای خود حفظ نماید.

هم چنین، رهبری روسیه امیدوار است اوکراین دچار اشتباه محاسباتی شود مشابه آن چه در سال ۲۰۰۸ میلادی توسط "میخائیل ساکاشویلی" رئیس جمهوری وقت گرجستان رخ داد. در آن زمان، ساکاشویلی تصمیم گرفت با جدایی طلبان مورد حمایت روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی بجنگد و کرملین بهانه‌ای برای اقدام نظامی بیش‌تر پیدا کرد.

با این حال، چنین اقداماتی به تنهایی دستاوردی برای روسیه نخواهند داشت. این وضعیت باعث می‌شود روسیه ظرفیت وارد ساختن ستون پنجم طرفدار کرملین را در سیاست داخلی اوکراین از دست دهد. اگر پوتین این مسیر را انتخاب کند امریکا و ناتو احتمالا با استقرار نیرو‌های نظامی بیش‌تر ناتو پاسخ خواهند داد این وضعیت نوعی معضل امنیتی را ایجاد می‌کند که کرملین می‌خواهد از آن اجتناب ورزد.

سناریوی دوم شامل حمله محدود روسیه با استفاده از از نیرو‌های هوایی برای تصرف قلمرو‌های اضافی در شرق اوکراین و در دونباس و شاید گسترش اقدامات اش برای برسمیت شناختن استقلال آن منطقه و یا الحاق کامل آن به فدراسیون روسیه است. در این سناریو، روسیه ماریوپل بندر اصلی اوکراین در دریای آزوف و هم چنین، خارکف شهری بزرگ و با اهمیت نمادین به عنوان پایتحت بین جنگی جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین را اشغال خواهد کرد. روسیه می‌تواند با یک حرکت گاز انبری از شرق و جنوب با استفاده از نیروی زمینی، هوایی و دریایی حمله بلندپروازانه‌تر و گسترده تری را انجام دهد. از ناحیه جنوب، روسیه می‌تواند یک پل زمینی ایجاد کند که کریمه را به سرزمین اصلی روسیه متصل سازد. هم چنین، روس‌ها می‌توانند عملیات آبی و خاکی را برای تصرف اودسا مهم‌ترین بندر اوکراین آغاز کنند.

چنین اقدامی اوکراین را از داشتن بنادر اقتصادی حیاتی در امتداد سواحل جنوبی خود محروم ساخته و آن کشور را در خشکی محصور می‌سازد و مشکلات لجستیکی طولانی مدت روسیه در تامین منابع از جمله آب برای کریمه را حل می‌کند. این یک عملیات عظیم خواهد بود که نیازمند تمام نیرو‌هایی است که روسیه در کریمه و در امتداد مرز‌های شرقی و شمالی اوکراین مستقر کرده است. هم چنین، این سناریو مستلزم اشغال و نگهداری زمین‌های مورد بحث است. روسیه مجبور خواهد شد برای اشغال شهر‌های بزرگ اوکراین دست به تلاشی پرهزینه زده و نیرو‌های خود را در معرض جنگ شهری دشوار، لشکرکشی طولانی مدت و یک شورش پرهزینه قرار دهد. علاوه بر آن، تصرف و حفظ زمین برای یک اشغال طولانی مدت اوکراین را تضعیف می‌کند، اما منجر به تبدیل شدن آن کشور به یک کشور شکست خورده نمی‌شود.
در نهایت، سومین و محتمل‌ترین سناریو یورش تمام عیار روسیه با استفاده از نیروی زمینی، هوایی و دریایی به تمامی محور‌های حمله است. در این سناریو، روسیه برتری هوایی و دریایی را در سریع‌ترین زمان ممکن ایجاد خواهد کرد. نیرو‌های زمینی روسیه سپس به سمت خارکف و در جبهه شمال شرقی پیشروی خواهند کرد و گروه دیگری از آن نیرو‌ها که در کریمه و دونباس مستقر هستند از جنوب و شرق پیشروی خواهند کرد. در همین حال، نیرو‌های روسیه که در بلاروس مستقر هستند می‌توانند مستقیما کی یف را تهدید کنند و بدین وسیله نیرو‌های اوکراینی را تحت فشار قرار دهند. این نیرو‌ها می‌توانند برای تسریع در روند تسلیم شدن دولت اوکراین به سوی کی یف پیش روی کنند.

در این سناریو اشغال طولانی مدت اوکراین بعید به نظر می‌رسد. آرام کردن شهر‌های بزرگ مستلزم سطحی از جنگ شهری و تلفات اضافی است که احتمالا ارتش روسیه می‌خواهد از آن اجتناب ورزد. نیرو‌های روس احتمالا پس از دستیابی به یک توافق دیپلماتیک مطلوب یا وارد ساختن خسارت کافی بر اوکراین از آن کشور عقب نشینی خواهند کرد. پس از آن، اوکراین و غرب باقی می‌مانند تا گزینه‌های پیش روی شان را انتخاب کنند.

در صورت واکنش متقابل ناتو و امریکا، روسیه قادر خواهد بود ساختمان‌های اداری از جمله نهاد ریاست جمهوری و وزارت دفاع اوکراین را هدف شلیک راکت و توپ باران قرار دهد و یا موشک باران از طریق موشک‌های کروز و بالستیک کوتاه برد قرار دهد. حملات سایبری روسیه می‌توانند به زیر ساخت‌های حیاتی مانند شبکه برق اوکراین آسیب بزنند و دولت اوکراین را بیش‌تر فلج سازند. هم چنین، روسیه می‌تواند با هدف قرار دادن مراکز ساخت موشک‌های کروز نپتون، سامانه موشکی ساپسان و موشک‌های بالستیک کوتاه برد HRIM-۲ تهدید احتمالی از جانب بازدارندگی متعارف اوکراین را در آینده نزدیک نابود سازد.

اگر همه چیز طبق برنامه روسیه پیش برود حملات باعث فلج شدن دولت اوکراین، زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی آن کشور می‌شود که همگی گام‌هایی مهم در راستای هدف تبدیل اوکراین به یک کشور شکست خورده هستند.

آمریکا باید در قبال روسیه چه کاری انجام دهد؟
دولت بایدن به درستی لایحه "رابرت منندز" سناتور دموکرات از نیوجرسی تحت عنوان قانون دفاع از حاکمیت اوکراین در سال ۲۰۲۲ که فهرستی از خواسته‌های مدافعان حاکمیت اوکراین در آن ذکر شده را مورد تایید قرار داده است. از جمله موارد این فهرست می‌توان به امکان حمایت تسلیحاتی از اوکراین، افزایش حمایت از برنامه‌های تبادل نظامی میان امریکا و اوکراین، کمک به کی یف برای مقابله با اطلاعات نادرست و جعلی در مورد اوکراین، افشای عمومی دارایی‌های غیر قانونی پوتین و اطرافیان او، تحریم مقامات دولتی روسیه که در حمله به اوکراین مشارکت داشته و به آن کمک کرده اند در کنار تحریم موسسات مالی روسیه و تحریم‌هایی که مستلزم قطع ارتباط روسیه با خدمات پیام رسانی مالی مانند سوئیفت هستند نیز اشاره کرد. هم چنین، تحریم خط انرژی نورد استریم ۲ و تحریم بخش انرژی و معادن روسیه نیز در دستور کار خواهند بود.

بایدن باید یک گام رو به جلو بردارد و حمایت سنا و مجس نمایندگان را کسب کند و با دقت مانور دهد تا اطمینان حاصل شود که این اقدامات حیاتی قربانی دعوا‌های حزبی نشوند. بایدن اخیرا در دیدار با سناتور‌های هر دو حزب در مورد اوکراین آغاز خوبی داشت. برای کاهش شکاف‌های حزبی باید لایجه رقیب ارائه شده توسط "جیم ریش" سناتور جمهوری خواه از آیداهو را نیز به لایحه منندز افزود.

به طور سنتی، حمایت دو حزبی قوی از اوکراین وجود داشته است. با این وجود، کرملین معتقد است که فقدان انسجام داخلی ایالات متحده ظرفیت واشنگتن را برای واکنش قوی تضعیف خواهد کرد. کنگره نباید به این باور روسیه اعتبار دهد. قدرت لایحه منندز نه تنها از ماهیت آن بلکه از پیامی ناشی می‌شود که درباره حمایت قاطع دو حزب از اوکراین ارسال خواهد کرد.

هم چنین، دولت بایدن باید از تحریم‌هایی که صادرات فناوری‌های پیشرفته امریکا مانند ریزتراشه‌ها و نیمه هادی به روسیه را هدف قرار می‌دهند حمایت کند تا تاثیر منفی و مخرب بر صنایع هوافضا و تسلیحاتی روسیه داشته باشند. کنگره یا دولت بایدن باید از افشای صرف دارایی‌های اطرافیان پوتین فراتر روند و به طور مستقیم دارایی‌ها را هدف قرار دهند. اعمال فشار بر الیگارش‌های کلیدی اطراف پوتین اهمیت زیادی دارد.

با این حال، بدون اتحاد فراآتلانتیک و همکاری اتحادیه اروپا، تحریم‌ها بسیار کم معنا و کم اثر خواهند بود. متحدان اروپایی واشنگتن از ترس احتمال آسیب رسیدن به اقتصادشان از طریق تحریم روسیه محتاطانه رفتار می‌کنند. "امانوئل مکرون" رئیس‌جمهور فرانسه با درخواست از اتحادیه اروپا برای انجام گفت و گوی با روسیه تصویر یک جبهه متحد را تضعیف کرده است. در همین حال، آلمان از صادرات تسلیحات به اوکراین خودداری نورزیده و در مورد لغو خط توافق با روسیه در مورد خط لوله گازی نورد استریم ۲ اقدامی انجام نداده است. این موارد به ضرر اتحاد امریکا و اروپا در برابر روسیه هستند.

روسیه ممکن است عرضه انرژی خود به اروپا را قطع کند که این امر بحران انرژی موجود در اروپا را تشدید می‌کند و اتحاد ترانس آتلانتیک را تهدید می‌کند. اروپا ممکن است مجبور شود در یک جدول زمانی کوتاه به دنبال منابع انرژی جایگزین باشد تا از پیامد داخلی جلوگیری کند. واشنگتن باید تا حد امکان به متحدان و شرکای اروپایی خود در رفع شکاف انرژی با ارائه ذخایر استراتژیک نفت و گاز کمک کند. ایالات متحده می‌تواند مانند سال ۲۰۱۲ که برای قطع ارتباط ایران با سوئیفت تلاش کرد این بار نیز کشور‌های اروپایی را مجبور به همکاری کند.

در جبهه نظامی، ایالات متحده می‌تواند با به اشتراک گذاشتن اطلاعات استراتژیک، عملیاتی و حتی تاکتیکی در زمان واقعی به پاسخ دهی دولت اوکراین به عملیات روسیه کمک کند. واشنگتن باید تسلیحات کوچک، مهمات، تجهیزات و مقادیر زیادی از سامانه‌های دفاع هوایی قابل حمل توسط انسان و هم چنین سامانه‌های پیشرفته‌تر از جمله موشک‌های ضد هوایی پاتریوت و موشک‌های ضد کشتی هارپون را در اختیار اوکراین قرار دهد. منتقدان این رویکرد ممکن است استدلال کنند که تحویل این سامانه‌ها بهانه‌ای را برای کرملین فراهم می‌کند تا حمله پیشگیرانه خود را آغاز کند. این در حالی است که اگر درباره اقدام نظامی روسیه از قبل تصمیم گرفته شده باشد دیگر دلیلی برای عدم اقدام وجود نخواهد داشت.

هم چنین، ایالات متحده باید به تسریع روند تصویب قوانین برای انتقال تسلیحات ساخت ایالات متحده به اوکراین ادامه دهد همان گونه که اخیرا برای استونی، لتونی و لیتوانی این کار را انجام داد. علاوه بر آن، در صورت تداوم اشغالگری روسیه در اوکراین دولت بایدن باید از شورشیان اوکراینی حمایت کند. هم چنین، واشنگتن باید نیرو‌ها و تجهیزات نظامی بیشتری را برای اطمینان بخشیدن و کمک به متحدان اروپایی خود اعزام و مستقر کند. به عنوان آخرین گام، در همکاری با سازمان‌های بشردوستانه بین المللی، ایالات متحده و متحدان و شرکای اروپایی اش باید کریدور‌های بشردوستانه همراه با منابع و پرسنل را برای محافظت از پناهندگان ایجاد کنند. ده‌ها هزار نفر (اگر نگوییم صد‌ها هزار یا حتی میلیون‌ها نفر) ممکن است از درگیری فرار کنند چه به عنوان آوارگان داخلی در داخل اوکراین و چه به عنوان پناهنده در کشور‌های همسایه. اعضای ناتو باید بار تحمیل شده توسط این هجوم پناهجویان را میان خود به اشتراک بگذارند. نمی‌توان انتظار داشت که کشور‌های شرق اروپا که در ناتو عضویت دارند به تنهایی متحمل این بار سنگین شوند.

جهان در آستانه بزرگترین حمله نظامی در اروپا از زمان جنگ جهانی دوم به این سو قرار دارد. بعید است که ایالات متحده، اوکراین و روسیه به طور قابل توجهی رویکرد‌های فعلی خود را نسبت به وضعیت تغییر دهند. واشنگتن هیچ تمایلی به استفاده از قدرت سخت برای بازدارندگی روسیه ندارد و از اصول یا ارزش‌هایی که برای چندین دهه از آن حمایت کرده است نیز عقب نشینی نخواهد کرد.

در اوکراین، جایگاه رئیس جمهور "ولودیمیر زلنسکی" با توجه به کاهش محبوبیت او، عدم اجرای یک طرح دو جانبه برای کاهش تنش با روسیه، کاهش ایمان به توانایی اش برای رهبری در زمان جنگ و تمرکزش بر پیگرد قانونی "پترو پروشنکو" رئیس جمهور سابق نامطمئن به نظر می‌رسد. برای زلنسکی تسلیم شدن در برابر روسیه معادل خودکشی سیاسی خواهد. حتی اگر واشنگتن یا کی ف موضع خود را تغییر دهند هنوز هیچ تضمینی وجود ندارد که مسکو رضایت دهد و با تنش زدایی موافقت نماید.

لحظه‌ای که یک جنگ آغاز شود چشم انداز ژئوپلیتیک به طور قابل توجهی برای امنیت ملی ایالات متحده چالش برانگیزتر خواهد شد. واشنگتن باید خود را برای بدترین شرایط آماده سازد و بر این اساس برنامه ریزی کند و از تمام عناصر قدرت خود برای حفاظت از منافع ایالات متحده استفاده کند. دولت بایدن باید تعادل ظریفی را حفظ کند: اجتناب از رویارویی نظامی رو در رو با روسیه و همزمان پیشبرد برنامه مجازات روسیه برای نشان دادن سخت بودن واقعیت‌های تازه به کرملین. در حال حاضر، هیچ وظیفه‌ای برای دولت امریکا مهم‌تر از این موضوع نیست.


نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: