جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
لکه سیاهی بر سیمای تیمچه حاجب‌الدوله؛
کسبه می‌گویند میراث فرهنگی دستشان را برای تعمیرات و ایمن‌سازی بسته است. شهرداری هم به جای توجه به ایمنی، بیشتر به دنبال زیبایی بازار و سر در مغازه‌هاست.
کد خبر: ۴۷۰۸
۲۵ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۷:۵۵
تعداد بازدید : 12

«رسانه تحلیلی تصویری بهمن»،گروه اجتماع- محمودرضا زارع :«بیچاره شدیم! حداقل 100 میلیارد تومان از سرمایه‌هامون سوخت؛» این جمله تلخ اولین صحبت‌های کسبه تیمچه حاجب‌الدوله به عنوان یکی از زیباترین بخش‌های بازار تهران پس از آتش‌سوزی روز شنبه گذشته بود. در این حادثه بیش از 30 باب مغازه به همراه تمام اجناسی که در آنجا بود طعمه حریق شد. طبق گفته شاهدان عینی و کسبه بازار، انفجار کپسول‌ عامل این اتفاق بوده و البته حجم عظیم کالاهای متراکم در تیمچه بر شدت حادثه افزوده است.

 

لکه سیاه آتش‌ بر چهره یکی از زیباترین نقطه بازار تهران

 تیمچه حاجب‌الدوله یکی از سراهای قدیمی بازار است که به تازگی مرمت شده بود. قدمت و تاریخچه تیمچه به دوره ناصرالدین‌شاه قاجار می‌رسد که توسط حاج علی‌خان حاجب‌الدوله ساخته شده بود. اگر گذرتان به بازار تهران افتاده باشد و از دالان‌ها و معابر تنگ و پر از اجناس بازار سبزه‌میدان عبور کرده باشید معماری جالب این قسمت از بازار توجهتان را به سمت خودش جلب خواهد کرد که در این بین نوع سازه تیمچه حاجب‌الدوله و مهندسی تاریخی سقف تیمچه، آن را به یکی از جاذبه‌های تهران تبدیل کرده است.

با این حال پس از آتش‌سوزی شدیدی که صورت گرفت، لکه‌های عظیم ناشی از ذوب شدن سقف تیمچه و دوده سیاهی که بر در و دیوار این سرای زیبا نشسته بود چهره یکی از جاذبه‌های گردشگری بازار را از آن نمای تاریخی خود دور کرد و به جای آن چهره کریه سوختگی را همچون تاولی زشت بر سیمای بخش تاریخی بازار نمایان ساخت.

یک روز پس از این حادثه با حضور در بین کسبه مغموم تیمچه حاجب‌الدوله با تنی چند از آنان همکلام شدیم تا روایت حادثه را از زبان خودشان بازگو کنیم. البته عبور و مرور به داخل تیمچه به دلیل حصارکشی اطراف آن با نوارهای زردرنگی که خبر از حادثه می‌داد امکان‌پذیر نبود اما تجمع ده‌ها کسبه تیمچه که خودشان مجوز ورود به حریم ممنوع‌شده را داشتند این فرصت را داد تا با آنان گفتگویی انجام دهیم.

البته فضای مناسبی که بتوانم صحبت‌های جدی با آنان داشته باشم چندان فراهم نبود زیرا یا در حال گپ‌ و گفتی چندنفره درباره میزان خسارتی که به اموالشان وارد آمده بود، بودند و یا با عبور و مرور چندباره از نوارهای زردرنگ و بررسی عمق فاجعه و خسارت، نحوه شروع بازسازی و جمع‌آوری اجناس سوخته را با یکدیگر مشورت می‌کردند.

با نزدیک شدن به یک جمع سه‌نفره و معرفی کردن خودم به عنوان خبرنگار پیگیر حادثه شدم و یکی از آنان که به نظر می‌رسید نسبت به بقیه کسبه تیمچه ضرر و زیان کمتری دیده است با لحنی که حکایت از فشار روحی و خستگی بود سر صحبت را باز کرد.

او که تمایلی برای معرفی خودش نداشت علت حادثه را انفجار کپسول بیان کرد و گفت: بارها و بارها به کسبه تیمچه تذکر داده شده بود که از تلنبار کردن اجناس روی هم خودداری کنند چون اگر اتفاقی می‌افتاد شدت خسارت بیشتر می‌شد همین‌طور که دیروز به دلیل حجم زیاد جنس در این قسمت میزان خسارت آنقدر زیاد است که مشخص نیست چند میلیارد سرمایه‌مان سوخته است.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا مغازه‌ها در برابر آتش‌سوزی بیمه‌ بودند، گفت: نه متأسفانه! مغازه‌ها بیمه نبودند و دلیلش هم این بود که شبها در تیمچه شبگرد داشتیم و خیالمان هم راحت بود که اتفاقی نمی‌افتد.

این کسبه بازار در ادامه افزود: البته نباید از بی‌توجهی شهرداری به ایمنی بازار هم گذشت؛ چطور باید شهرداری به یکی از مغازه‌های تیمچه مجوز ساخت یک طبقه اضافی بدهد؟ واقعیت این است که اینجا به دلیل ارزش مالی بالایی که دارد به راحتی تخلف صورت می‌گیرد و همه چی را هم با پول و پرداخت جریمه درست می‌کنند.

در حالی که با این کسبه بازار در حال گفتگو بودیم یکی دیگر از افرادی که به ادعای خودش بیش از 10 میلیارد تومان از اجناسش در آتش‌سوزی سوخته بود به میان صحبت‌هایمان پرید و گفت: چرا از بی‌مبالاتی برخی از کسبه حرف نمی‌زنید؟ و درحالی که سعی می‌کرد توجه مرا به بخشی از تیمچه جلب کند، ادامه داد: بیشترین دلیلی که آتش گسترش پیدا کرد وجود برزنت‌های پلاستیکی بود که کسبه بازار روی اجناسشان می‌اندازند و خودش اشتعال‌زا است. بارها شورای بازار تذکر داده که از این برزنت‌ها و پلاستیک‌ها استفاده نشود ولی کو گوش شنوا.

سؤالی که در ابتدا در خصوص بیمه بودن مغازه‌ها و اجناس پرسیده بودم را تکرار می‌کنم و علت بیمه نشدن توسط کسبه را جویا می‌شوم؛در پاسخ به این سؤالم جواب عجیبی می‌شنوم که شنیدنش خالی از لطف نیست، یکی از کسبه بازار اینگونه جوابم را می‌دهد که مگر درآمد ما چقدر است که بخواهیم هم مغازه و هم اجناسمان را بیمه هم بکنیم؟ انقدر وضع خراب شده که حتی از تعداد کارگرهایمان هم کم کرده‌ایم و اصلا دخلملن به خرجمان نمی‌خورد!

با شنیدن این جواب یاد اولین جمله‌ای می‌افتم که در بدو ورودم به تیمچه و از لابلای صحبت‌های کسبه زیان‌دیده شنیدم که گفته بود: «بیچاره شدیم! حداقل 100 میلیارد تومان از سرمایه‌هامون سوخت؛»

هرچه زمان می‌گذشت و صحبت‌هایمان بیشتر می‌شد کسبه بیشتری به حلقه مکالماتمان افزوده می‌شدند و هر کسی چیزی می‌گفت و از زمین و زمان انتقاد می‌کردند؛ شهرداری و میراث فرهنگی هم از تیغ تیز انتقادات بازاریان مصون نماندند و همگی معتقد بودند که میراث فرهنگی دستشان را برای تعمیرات و ایمن‌سازی مغازه‌هایشان بسته است از طرفی هم شهرداری هر چندوقت یکبار رویه جدیدی را برای ایمنی بازار پیش می‌گیرد که بیشتر خرج‌تراشی برای بازاری‌ها است تا ایمن‌سازی بازار و اینطور مثال می‌زدند که به جای توجه به نمای بازار و سر در مغازه‌ها، باید نگاهی به سیم‌کشی‌ها و قسمت‌های فرسوده بازار انداخته شود.

آتش‌سوزی در بازار سابقه دارد

بر اساس تاریخچه‌ای که بازار بزرگ تهران دارد و نوع ساختار و تودرتو بودن معابر آن، در صورت رخداد هر حادثه‌ای نحوه امدادرسانی و ایمن‌سازی آن با سختی و مشقت فراوانی روبه‌رو بوده و همچنین به علت همسایگی نامتجانس صنوف با آن حجم از فشردگی مغازه‌ها در کنار یکدیگر امکان وقوع هر اتفاق پیش‌بینی نشده‌ای وجود دارد. حادثه تلخ آتش‌سوزی تیمچه حاجب‌الدوله هم یکی از این وقایعی بود که با توجه به آنچه که از توصیف بازار ذکر شد آخرین حادثه نخواهد بود.

بازار بزرگ تهران که سنگ بنای آن از دوران شاه طهماسب صفوی گذاشته شده است، با پیگیری‌های مسئولان وقت در سال 1356 در فهرست آثار ملی ثبت شد و به دلیل ویژگی‌های منحصر بفردی که از لحاظ ساخت و ساز داشت بارها در خصوص وضعیت ایمنی و احتمال آتش‌سوزی و تخریب گسترده آن هشدار داده شده بود.

با این حال در سال 89 شورای فنی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور بازار تهران را با هدف حفظ، نگهداری و صیانت از حریم آن و همچنین جلوگیری از ورود آسیب بیشتر به این میراث ملی، در فهرست  میراث در خطر قرار داد.

این شورا در همان سال در مکاتبات گسترده با شهرداری تهران خواستار رفع مشکلات و معضلات پیش رو برای جلوگیری از ورود آسیب بیشتر به بازار شد با این حال شهرداران مختلف پایتخت یا به این هشدارها توجه نکرده یا این وظیفه را به شهرداران بعدی حواله دادند! با این حال تکرار وقوع آتش‌سوزی‌، وجود بافت فرسوده و ناایمن بودن سیستم برق و دیگر عناصر خطرزا همچنان بازار تاریخی تهران را تهدید می‌کند.

 

«صحبت‌های بی‌پرده یک کسبه تیمچه حاجب‌الدوله»

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: