به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از فرهیختگان، تنشها میان روسیه و غرب بر سر اوکراین که از اواسط سال گذشته میلادی شدت یافته، همچنان درحال افزایش است.
روز دوشنبه جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) اعلام کرد برای واکنش به تحولات شرق اروپا کشورش هشتهزار و ۵۰۰نیروی نظامی آمریکا درحالت آمادهباش قرار داده است. این اظهارات درحالی صورت گرفته است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا کمتر از دوماه پیش تاکید کرده بود واشنگتن هرگز به اوکراین نیرو نخواهد فرستاد.
کربی همچنین روز سهشنبه به وقت محلی به شبکه خبری فاکس گفت واشنگتن درحال ارسال آخرین محموله از کمکهای نظامی 200میلیون دلاری خود به اوکراین است که شامل صدها موشک ضدتانک جاولین میشود. این موشکها که جزء پیشرفتهترین سلاحهای ضدتانک جهان به حساب میآیند قادر به شلیک غیرمستقیم بهسمت خودروهای زرهی هستند؛ به همین دلیل ورود آنها به میدان نبرد میتواند بسیار تعیینکننده باشد.
در همین روز بوریس جانسون، نخستوزیر انگلیس نیز در مجلس عوام این کشور اعلام کرد در جلسه مجازی دوشنبهشب سران غرب که جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه، شولز صدراعظم آلمان و استولتنبرگ دبیرکل ناتو در آن حضور داشتند، کشورهای غربی توافق کردهاند درصورت هرگونه حمله روسیه به اوکراین به شکل هماهنگ تحریمهای بسیار شدیدی را علیه مسکو اعمال کنند. بوریس جانسون همانند دیگر مقامات غربی اطلاعات چندانی درباره جزئیات تحریمهای تدارک دیدهشده علیه روسیه بیان نکرده اما رسانههای غربی در گزارشهای خود به برخی از این موارد پرداختهاند. روزنامه آلمانی تبلویدبیلد، به نقل از منابع آگاه نوشت تحریمها علیه روسیه شامل محدودیتهای شدید بر صادرات انرژی و تسلیحات روسی خواهند بود که میتوانند زیانی بالغبر 50میلیارد دلار برای مسکو داشته باشند. در گزارش این روزنامه آلمانی آمده است پیشنهاد این تحریمها از سوی ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا، در جریان سفرش به برلین روی میز مقامات آلمان قرار گرفته است. در این پیشنهاد واشنگتن از برلین خواسته ضمن جلوگیری از واردات مواد اولیه از روسیه پروژه خط لوله انتقال گاز نورداستریم2 را نیز لغو کند. آلمان پیشتر در توافق با آمریکا به کاخسفید اطمینان داده بود اگر روسیه قصد حمله به اوکراین را داشته باشد این کشور مانع از بهرهبرداری خط لوله نورداستریم2 میشود.
این درخواست آمریکا از آلمان بهعنوان قطب اقتصادی اروپا درحالی مطرح شده که قیمتهای انرژی در اوج خود از سال2014 تاکنون بهسر میبرند مسالهای که نشان میدهد غرب بهراحتی نمیتواند از وابستگی خود به انرژی روسیه چشمپوشی کند. واشنگتن اما تاکید دارد از طریق منابعی دیگر مانند واردات گاز از قطر میتوان این وابستگی را قطع یا کاهش داد؛ موضوعی که امکان آن حداقل در کوتاهمدت مورد تردیدهایی جدی قرار دارد.
با وجود این تهدیدهای اقتصادی غرب علیه روسیه در حوزه اقتصادی از حوزه انرژی و صدور تسلیحات فراتر میرود بهگونهای که آنها به مسکو هشدار دادهاند دسترسی این کشور را به سیستم بانکی سوئیفت نیز قطع خواهند کرد. در این صورت بانکهای روسیه برای مبادلات بینالمللی خود با مشکل بزرگی روبهرو میشوند.
«نیکولای ژوراولف»، نایبرئیس «شورای فدراسیون» روسیه میگوید درصورت قطع دسترسی کشورش به سوئیفت مسکو مسیرهای دیگری برای انتقال پول دراختیار دارد و درمقابله با این اقدام غرب نیز صدور انرژی به اروپا را متوقف خواهد کرد.
چشم در برابر چشم
یکی از دلایل تنش فعلی میان روسیه و غرب تلاش ناتو برای گسترش به سمت شرق و تلاش برای عضویت کشورهایی مانند اوکراین و گرجستان در این سازمان نظامی است. این درحالی است که مسکو از غرب میخواهد وضعیت نظامی میان دو طرف را به وضعیت پیش از ۱۹۹۷ تغییر دهد. در دهه 90 میلادی با افزایش نگرانیهای مسکو از تمایل ناتو برای گسترش به شرق در سال 1997 لایحه بنیان ناتو-روسیه میان طرفین به امضا رسید. براساس این موافقتنامه روسیه و ناتو یکدیگر را دشمن تلقی نمیکردند؛ با این وجود به دلیل ضعف مسکو در آن سالها غرب بدون توجه به نگرانیهای این کشور به استقرار نظامی خود در شرق اروپا شدت بخشید.
در سال 1999 جمهوری چک، مجارستان و در سال 2004 بلغارستان، استونی، لتونی، لیتوانی، رومانی، اسلوواکی، و اسلووانی به ناتو پیوستند. این کشورها پیش از فروپاشی شوروی جزئی از بلوک کشورهای شرقی بهشمار میرفتند. با این وجود میان پیوستن و میزان استقرار تسلیحات در این کشورها تفاوت وجود دارد. روسیه بر این مبنا از ناتو درخواست کرده همزمان با حفظ عضویت این کشورها در ناتو از استقرار تسلیحات بیشتر در آنها و تلاش برای عضوگیری جدید از میان کشورهای شرق اروپا خودداری کند.
مسکو که هماکنون قدرتمندتر شده است در هفتههای اخیر بهصورت تلویحی تهدید کرده درصورت نادیده گرفته شدن درخواستهایش به اقدامات مشابه دست زده و تسیلحات خاصی را در کوبا و ونزوئلا مستقر خواهد کرد. این کشورها در قاره آمریکا واقع شده و به نوعی همسایه ایالات متحده به حساب میآیند.
این تهدید مسکو زمانی جدی شد که اخیر میگوئل دیاز کانل، رئیسجمهوری کوبا در توئیتی از تماس تلفنی خود با پوتین خبر داد. گفته میشود دو کشور در این تماس تلفنی بر مشارکت استراتژیک میان هاوانا و مسکو تاکید کردهاند.
در سوی دیگر روسها در تلاش هستند تا روابط شرقی خود را مستحکمتر کرده و از آن برای مقابله با آمریکا بهرهگیرند. در همین راستا وزارت دفاع روسیه روز سهشنبه از برگزاری رزمایش مشترک دریایی میان روسیه و چین موسوم به «دریای صلح آمیز ۲۰۲۲» در دریای عرب خبر داد. دریای عرب یکی از مسیرهای اصلی عبور و مرور کشتیهای تجاری به اروپاست. روسها همچنین اخیرا رزمایش مشترکی را با ایران و چین در دریای عمان برگزار کردهاند که از نظر کارشناسان سیاسی گامی نمادین در نشان دادن اتحاد قدرتهای شرقی دربرابر غرب است.
تهدید امنیت غذایی جهان با وقوع جنگ در اوکراین
درگرفتن جنگ میان روسیه و غرب در اوکراین گرچه درنهایت دامان تمام جهان را میگیرد اما سرعت و ابعاد سرایت این بحران به دیگر نقاط جهان بالاتر از چیزی است که بهطور ساده تصور میشود.
مجله آمریکایی فارنپالسی نوشت چنین جنگی بهسرعت بر امنیت غذایی ۱۴کشور آسیایی و آفریقایی که بخش بزرگی از گندم خود را از اوکراین تهیه میکنند، اثرگذار است.
اوکراین که به انبار غله جهان مشهور است، منبع اصلی تامین ذرت و جو در جهان بهشمار میآید و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم است، بهگونهای که اندونزی ۲۸درصد، مالزی ۲۸درصد، بنگلادش ۲۱درصد، مصر ۱۴درصد و لیبی ۴۳درصد از گندم مصرفی خود را از اوکراین تامین میکنند. مشکل در این میان زمانی تشدید میشود که بدانیم بخش زیادی از زمینهای حاصلخیز کشاورزی اوکراین در مناطق شرقی این کشور واقع شدهاند که در معرض حمله روسیه قرار دارد.
بحران اوکراین از کجا آغاز شد؟
دعوا بر سر اوکراین از زمانی آغاز شد که ویکتور یانکوویچ، رئیسجمهور اسبق این کشور از امضای توافقنامه تجاری با اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ سر باز زد و درمقابل اعلام کرد چنین توافقی را با روسیه به امضا خواهد رساند. این اقدام یانکوویچ آغازگر اردوکشی خیابانی طرفداران غرب در اوکراین بود که به فلج شدن این کشور انجامید. با کوتاه آمدن یانکوویچ دربرابر مخالفان و پذیرفتن برگزاری انتخابات زودهنگام که طی مذاکرات میان طرفین درگیر حاصل شده بود، ناگهان طرفداران غرب با یورش به مراکز دولتی و اشغال آنها دولت قانونی اوکراین را ساقط کردند. درپی این اقدام مخالفان، یانکوویچ به روسیه گریخت و پوتین، رئیسجمهور روسیه در اولین کنفرانس خبری خود پس از این رویداد، تحولات اوکراین را کودتا توصیف و غرب را به ایجاد ناآرامی در منطقه متهم کرد. روسیه برای مقابله با التهابآفرینی غرب در اوکراین، دست به حمایت از حامیان تضعیفشده خود در این کشور زد. نخستین منطقهای که روسیه در آن اقداماتش را شدت بخشید «شبهجزیره کریمه» در جنوب اوکراین و در همسایگی دریای سیاه بود. این منطقه، تاریخی روسی داشت و اکثریت ساکنانش را روستباران تشکیل میدادند. خورشچف، رهبر شوروی در سال ۱۹۵۶ شبهجزیره کریمه را به جمهوری اوکراین بخشیده بود؛ موضوعی که در زمان حیات شوروی یک مساله داخلی برای مسکو بهشمار میرفت. روسیه با توسل به این استدلال تاریخی و همچنین برگزاری رفراندوم در کریمه این شبهجزیره را به خاک خود ملحق کرد.
دومین منطقهای که روسها به عملیات در آن پرداختند ناحیه «دونباس» در شرق اوکراین بود. ساکنان این منطقه که بهطور غالب شامل دو استان دونتسک و لوهانسک میشود، تباری روسی دارند. برخلاف کریمه که بهدلیل استقرار طولانیمدت پایگاههای نظامی روسیه در این منطقه بدون درگیری قابلتوجهی بهدست روسیه افتاد، اوضاع در دونباس بهشدت متشنج شد. شبهنظامیان روستبار در این منطقه دست به تشکیل جمهوریهای دونتسک و لوهانسک زدند و وارد درگیری با دولت مرکزی شدند. با یورش ارتش اوکراین به دونباس، ارتش روسیه نیز بهشکلی سنگین اما غیرمستقیم به پشتیبانی مالی، تسلیحاتی و حتی انسانی از شبهنظامیان روستبار پرداخت. این جنگ در مدت کوتاهی ۱۴ هزار کشته روی دست طرفین درگیری قرار داد و به موجب توافقنامه مینسک بدون آنکه بحران حل شود، صرفا آتشبسی پایدار در منطقه برقرار شد. از سال ۲۰۱۴ تاکنون نیمهشرقی دونباس تحتکنترل شبهنظامیان روستبار و نیمهغربی آن تحتکنترل دولت اوکراین است.
تقسیم اوکراین
توافقنامه تجاری میان اوکراین و اتحادیه اروپا که نقطه آغاز علنی شدن بحران در اوکراین بود، یک پیوست اقتصادی برای وابستهسازی اوکراین و کشاندن آن بهسمت غرب بود. این توافق بلافاصله پس از سقوط دولت یانکوویچ توسط دولت مخالفان به اجرا درآمد. در اصل این توافق با کودتای سال ۲۰۱۴ دارای یک پیوست سیاسی شد و بهسرعت با آغاز جنگ پیوستهای نظامی و بینالمللی نیز پیدا کرد.
حالا بهطور بسیار واضحی روسیه دیگر قادر به اعمال نفوذ در اوکراین مانند گذشته نیست. نفوذ غرب در اوکراین پیوستهای متعددی یافته است و روسیه قادر به از بین بردن ریشههای قدرتمند پیوستهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و بینالمللی آن نیست. به همین سبب مسکو میکوشد تا جایی که میتواند مناطق تحتنفوذ خود در این کشور را -که شامل مناطق روسنشین میشود- بهتعبیری «بازیافت» کند، زیرا در غیر این صورت تمام اوکراین را خواهد باخت. از نگاه روسها حالا که نفوذ بر سراسر اوکراین دیگر ممکن نیست نباید تمام آن را از دست داد و باید مناطقی را که ادامه نفوذ در آن ممکن است، بازیافت کرد و از دسترس دولت مرکزی کییف خارج ساخت.
چرا اوکراین برای روسیه مهم است؟
قبایل روس نخستین دولت خود را در کییف، پایتخت کنونی کشور اوکراین تشکیل دادند. شاهزادهنشین کییف در اصل نقطه پیدایش روسهاست، از سوی دیگر اوکراینیها و روسها با یکدیگر غریبه نیستند و هر دو از لحاظ نژادی اسلاو بهشمار میآیند و درطول تاریخ نیز اغلب به رهبری روسها با یکدیگر متحد بودهاند.
اهمیت تاریخی و نژادی اوکراین برای روسیه یکی از عواملی است که باعث میشود مسکو بهآسانی حاضر به جدایی آن از خود نشود، بهویژه اگر قرار باشد غرب این کشور را به پایگاهی ضدروسیه تبدیل کند. رئیسجمهور روسیه اتحاد تاریخی دو کشور را در مقالهای در سال ۲۰۲۱ مورد تاکید قرار داده و روسیه و اوکراین را یک ملت خوانده بود.
بهجز عواطف تاریخی اسلاوها که باعث احساس متفاوت روسها نسبت به اوکراین میشود در سطح مادی نیز روسیه بهدلیل صدها سال حکومت بر اوکراین خود را در این کشور ذیحق میداند، درست مشابه نگاهی که به کشورهای بالتیک و آسیایی میانه دارد؛ گرچه همانطور که در بالا اشاره شد بهدلیل روابط نژادی روسها و اکراینیها موضوع اوکراین در ذهن روسیه ریشهدارتر از بالتیک و آسیایمیانه است.
مزیت دیگر اوکراین برای روسها توان صنعتی موجود در این کشور است، بهگونهای که در دوران شوروی اوکراین مرکز ساخت کشتیهای جنگی سنگینوزن، تانکهای سنگین، هواپیماهای آنتونف، موشکهای هوابههوا و موارد مشابه بود. این کشور همچنین از لحاظ نظامی برای مسکو اهمیت دارد، زیرا تسلط غرب بر اوکراین باعث نظارت گسترده نظامی این جبهه علیه روسیه میشود.