به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از فارس، دولت سیزدهم از ابتدای آغاز به کار خود تا کنون چند سفر خارجی یا با دعوت روسای کشورها و برای امضای تفاهم نامههای همکاری دوجانبه و یا به منظور شرکت در اجلاسیهها داشته است. سیاست تمرکز بر کشورهای همسایه ایران برای توسعه ظرفیت های تجاری و بازرگانی سیاستی است که دولت سیزدهم از ابتدا در دستور کار خود قرار داده که به باور بسیاری از کارشناسان ظرفیت عظیمی در راستای خنثیسازی تحریمها نیز هست.
* سفر روسیه
سفر رئیسی به روسیه یکی از این سفرها بود که علاوه بر گفتوگو درباره موضوعات مختلف، منجر به توافقهایی در حوزه اقتصادی شد.
سفر رئیسی به روسیه برای خنثیسازی تحریمهاست
راهبرد اساسی دولت در سیاست خارجی افزایش ارتباطات با همسایگان است
وزیر اقتصاد در برنامهای تلویزیونی پس از این سفر توضیحاتی در مورد گسترش روابط اقتصادی دو کشور داد و گفت: در جلسهای که بنده با وزیر اقتصاد روسیه صحبت کردم، بنا شد از طریق همان خط اعتباری که قبلاً بین دو کشور به توافق رسیده بود، فاینانس قطعه رشت - آستارا انجام شود.
خاندوزی با اشاره به خبرهای بسیار خوبی که بعد از جلسه دو رئیسجمهور شنیده شد، افزود: بخش اعظم و قریب بهاتفاق موضوعاتی که توافق شده بود هم در خصوص همکاریهای حوزه بالادستی نفت و گاز و هم در حوزه ترانزیت دو کشور و هم در حوزه نیروگاهی و استفاده از خط اعتباری ۵ میلیارد دلاری بود که بالاخره بعد از گذشت چند سال از تصویب آنها و سرعت بسیار کندی که داشت، در مورد تسریع و تکمیل آنها توافقاتی صورت گرفت.
سید ابراهیم رییسی رئیس جمهور هم در این زمینه گفت: وزیر اقتصاد، امور خارجه، نفت و روسای برخی سازمانها جلسات خوبی در این سفر با همتایان خود داشتند.
رئیسی در بدو ورود به کشور پس از سفر روسیه با اشاره به ظرفیتهای مغفول مانده اقتصادی میان ایران و روسیه اعلام کرد: مقرر شد در گام اول ۱۰ میلیارد دلار سطح تجارت دو کشور ارتقا یابد و در سطوح بعدی نیز اقدامات دیگری می توان انجام داد. همچنین در توافقات صورت گرفته قرار شد ظرفیت های کشاورزی دو کشور بیشتر ارزیابی شود و مبادلات محصولات کشاورزی دو کشور در سطحی بالا توسعه یابد و اقداماتی در این زمینه شود.
* سفر به تاجیکستان برای شرکت در اجلاس شانگهای
نخستین سفر خارجی رئیس دولت سیزدهم به تاجیکستان بود. در این سفر، بحث اجراییشدن عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای بود. پروسه عضویت در این سازمان زمانبر است و با تصویب اعضای دائم سازمان و اجماع آنها، پروسه عضویت دائم ایران آغاز شد و مسیر خود را در چارچوبهای حقوقی و دیپلماتیک پی گرفت.
سازمان همکاری شانگهای عموما در زمینههای امنیتی فعال بوده اما در سالهای بعد حوزه فعالیت خود را به زمینههای اقتصادی و فرهنگی هم گسترش داد. به نوعی که اکنون اجلاس وزرای اقتصادی، روسای بانک مرکزی، وزرای مخابرات و وزرای فرهنگ کشورهای عضو این سازمان هم برگزار میشود و ضمن همکاریهای سیاسی و امنیتی به موضوعات اقتصادی و فرهنگی هم توجه دارند.
این سفر رئیس جمهور از این جهت قابل توجه بود که درخواست چندساله جمهوری اسلامی برای عضویت در این سازمان و قرارگرفتن در جایگاه عضو اصلی و صاحب رأی مورد پذیرش قرار گرفت و ایران بعد از 13سال عضو ناظر بودن، با موافقت و اجماع اعضا عضو اصلی شد و از این جهت یک موفقیت دیپلماتیک برای دولت سیزدهم محسوب میشود.
احیای روابط سطح بالا با تاجیکستان اتفاق دیگری است که در این سفر انجام گرفت. در حاشیه حضور آقای رئیسی و هیأت همراه در تاجیکستان، ملاقاتهای سطح بالایی میان آقای رئیسی و وزیر خارجه تاجیکشتان و مقامات حاضر در اجلاس هم برگزار شد که میتواند تأثیرات خوبی را در توسعه روابط کشورمان داشته باشد.
اعضای سازمان شانگهای عموما تحریمهای یکجانبه آمریکا را موضوع توجه کانونی خودشان قرار نمیدهند، بلکه تحریمهای بینالمللی را مورد توجه قرار میدهند. نکته دیگر این است که خود این اعضای سازمان بعضا با تحریمهایی از سوی کشورهای غربی و آمریکا مواجه هستند.
بر این اساس فرصت جدیدی برای همکاری میان کشورهای تحریمشده هم در این سازمان شکل گرفته است. بر این مبنا پیگیری رویکرد تعامل اقتصادی مبتنی بر ارزهای ملی یا تامین کالا بر اساس تهاتر مورد توجه اعضای این سازمان هست و میتواند به توسعه روابط اقتصادی میان اعضای این مجموعه کمک کند.
در حاشیه این اجلاس نخست وزیر پاکستان دیداری را با رئیس جمهور اسلامی ایران برگزار کرد و در آن دیدارعمران خان با تاکید بر تعمیق روابط دو جانبه، از رئیسی برای سفر به پاکستان دعوت رسمی کرد.
امضای قرارداد سوآپ گازی ایران با ترکمنستان و آذربایجان که در سفر رئیسی به ترکمنستان از سه بعد اقتصادی، سیاسی و ترانزینی برای ایران حائز اهمیت است و فواید گوناگونی دارد، همچنین نشان میدهد سیاست دولت سیزدهم در گسترش همکاریها با همسایگان مؤثر واقع شده است.
بر اساس این توافق که در حاشیه نشست سران سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) در ترکمنستان توسط وزیران نفت ایران و جمهوری آذربایجان امضا شد، ترکمنستان روزانه ۵ تا ۶ میلیون مترمکعب گاز به جمهوری آذربایجان میفروشد.
این گاز از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان ترانزیت (سوآپ) خواهد شد و ایران گاز مصرفی موردنیاز خود در پنج استان کشور را بهعنوان حق انتقال این گاز برداشت خواهد کرد. این قرارداد از یکم دیماه امسال بدون سقف زمانی اجرا میشود.
جواد اوجی، وزیر نفت درباره جزئیات این قرارداد توضیح میدهد: «طبق این قرارداد سهجانبه، ایران سالانه نزدیک به ۱.۵ تا ۲ میلیارد مترمکعب گاز را از ترکمنستان در منطقه سرخس دریافت میکند و از منطقه آستارا به آذربایجان تحویل میدهد».
وی همچنین اظهار کرد: «از دیماه ۱۳۹۵ تعاملات گازی ایران با ترکمنستان قطع شده بود، اما با امضای این قرارداد گام رو به جلویی در مناسبات انرژی دو کشور برداشته شد».
* سفر به قطر
سیدابراهیم رئیسی همچنین صبح دوشنبه (دوم اسفندماه1400) با استقبال رسمی امیر قطر وارد فرودگاه دوحه شد تا ضمن شرکت در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز یا همان اوپک گازی، قراردادهایی را در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی و... به امضا برساند و قراردادهای مذکور عصر دوشنبه با حضور امیر قطر و آیتالله رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران توسط وزرای ایرانی و قطری به امضا رسید.
رئیسجمهور بارها در اظهارات خود ارتقای سطح تعاملات و افزایش تبادلات با کشورهای همسایه را جزو اولویتهای دولت سیزدهم برشمرد و گفته بود: «فعالترین دیپلماسی دولت باید با همسایگان جریان داشته باشد و باید همه تلاش خود را برای افزایش تجارت و همکاری اقتصادی با همسایگان به کار بگیریم، چرا که زمینههای مناسبی نیز برای تقویت این مناسبات و افزایش سهم ایران از تبادلات منطقهای وجود دارد».
ایجاد مرکز تجاری با همکاری ایران و قطر، مذاکرات درخصوص بازدید سران قطری از دستاوردهای دانش بنیان ایران، تفاهماتی برای ایجاد واسطههایی بین ایران،هند، قطر و کشورهای آفریقایی( ترانشیپمنت)، توسعه همکاری های دو کشور در زمینه های استاندارد و گمرک، تسهیل حمل و نقل هوایی و دریایی، بررسی مسائل بانکی، مالی و پولی و همچنین ضمانت ها و فعال سازی صندوق ضمانت صادرات در قطر، مشارکت قطر در توسعه ظرفیت برخی صنایع مانند تجهیزات پزشکی، صنایع غذایی و دارویی در ایران، راه اندازی کارگو و حمل هوایی بار به قطر با توجه به جام جهانی فوتبال، توسعه ارتباطات دو کشور در حوزه های تجاری و برگزاری کمیته مشترک بازرگانی میان دو کشور بر اساس تفاهم نامه هفتمین اجلاس کمیسیون دو کشور، توسعه ارتباطات دو کشور در حوزه های تجاری و برگزاری کمیته مشترک بازرگانی میان دو کشور بر اساس تفاهم نامه هفتمین اجلاس کمیسیون دو کشور، اصلاح آئین نامه اتاق مشترک ایران و قطر تنها بخشی از دستاوردها و اقدامات صورت گرفته در این سفر دو روزه بود.
* امضای تفاهمنامههای انرژی با ونزوئلا
در جریان سفر سیدابراهیم رئیسی به کشور قطر، دو کشور ایران و ونزوئلا یک گام دیگر برای توسعه روابط نفتی خود برداشتند. بدین ترتیب ایران و ونزوئلا با هدف گسترش همکاری در بخشهای مختلف صنعت نفت تفاهمنامه همکاری امضا کردند.
این تفاهمنامه با حضور سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری، در بخش صدور «خدمات فنی»، «انتقال فناوری»، «ارائه خدمات آموزشی»، «آموزش نیروی انسانی» و «همکاری در بخش توسعه صنعت پالایش» به امضای جواد اوجی، وزیر نفت و فلیکس پلاسنسیا گونسالس، وزیر امور خارجه ونزوئلا رسید.
امضای سند همکاری میان ایران و قطر در بخش اتصال شبکه برق دو کشور شاید یکی از بارزترین اخبار باشد. در حقیقت خبر اتصال شبکه برق ایران و قطر با استفاد از خط انتقال دریایی میتواند گام ابتدایی برای بازگشت به مسیر تبدیل ایران به قطب انرژی منطقه به حساب بیاید. مسئلهای که در سالهای گذشته به دلیل بیتوجهی متولیان این موضوع از دستور کار کشور خارج شده و زمینه ایجاد موضع پایین دیپلماسی انرژی را مهیا کرده بود.
علاوه بر خبر امضای سند همکاری اتصال دریایی شبکه برق ایران و قطر، یک خبر خوش دیگر از آخرین ساعات حضور هیئت ایران در همسایه جنوبی منتشر شد. این خبر بسیار مثبت در حاشیه اجلاس مجمع سران کشورهای صادرکننده گاز اتفاق افتاد و وزاری انرژی روسیه، آذربایجان به همراه وزیر نیروی ایران در دوحه دیدار کردند.
همچنین در دیدار مقامات عالی حوزه انرژی ایران، روسیه و آذربایجان برای پیگیری اتصال برقی، هر سه تن از مقامات عالیرتبه حوزه انرژی سه کشور بر توسعه همکاری منطقهای در حوزه انرژی الکتریک و همچنین تاثیر قابل توجه آن بر امنیت اقتصاد انرژی کشورهای منطقه تاکید کردند.
از جمله مباحث اصلی در این دیدار بحث و بررسی در خصوص پروژه سنکرونسازی و اتصال شبکه برق سه کشور ایران، آذربایجان و روسیه بود که در این زمینه هر سه وزیر بر لزوم عملیاتی کردن پروژه مذکور، اتمام فاز مطالعاتی آن در اولین فرصت ممکن و متعاقبا عملیاتی کردن پروژه تاکید کردند.
وزیر نیروی جمهوری اسلامی ایران ضمن اعلام آمادگی وزارت نیروی ایران بر حمایت و عملیاتی کردن اجرای پروژه مذکور، تاکید کرد: «ایران با دارا بودن جایگاه برتر و قدرت اول منطقه در تاسیسات تولید، انتقال و توزیع برق و همچنین دارا بودن شاخصهای ممتاز بینالمللی در زمینه برقرسانی روستایی و شهری، این پروژه را از اولویتهای خود دانسته و در راستای گسترش مبادلات برقی نهتنها با کشورهای همسایه بلکه با کشورهای منطقه و خصوصا کشور بزرگ روسیه، آن را مهم ارزیابی میکند.»
وزیر انرژی روسیه نیز با تاکید بر اهمیت این موضوع، خواستار بررسی بیشتر و دقت مشاور پروژه در ارائه نتایج بررسیهای اقتصادی، فنی و زیست محیطی پروژه مذکور شد و خاطرنشان کرد: «این پروژه مطالعاتی با فوریت و با دقت میبایست به اتمام برسد تا پس از تکمیل نقشه سنکرون کردن شبکه برق سه کشور، اجرایی شود.»
همچنین شهبازوف، وزیر انرژی آذربایجان نیز ضمن تاکید بر حمایت کامل از این پروژه، اعلام کرد:« همانگونه که شبکه برق کشورهای اروپایی به یکدیگر متصل شده و در شرایط اضطراری قادر به کمک به یکدیگر هستند، چشمانداز پروژه حاضر نیز نهتنها افزایش قابلیت اطمینان شبکههای برق سه کشور را به همراه دارد، بلکه در بلندمدت نیز برای امنیت انرژی منطقه حائز اهمیت است.
اتصال برقی کشور به همسایگان شمالی و جنوبی در حال انجام بوده و پس از اجرای این پروژهها ایران به عنوان کلید اتصال کریدور برقی شمال به جنوب میتواند نقش بسیار موثری در حوزه انرژی منطقه ایفا کند.
تبدیل ایران به قطب تولید و توزیع برق غرب آسیا در کنار اهمیت عمیق سیاستخارجی و مسئله تامین امنیت انرژی، نقش قابل توجهی در تامین پایدار برق کشور دارد، زیرا میزان اوج مصرف در ایران مرتبط با بازه زمانی خاصی در فصل تابستان است و در شرایطی که اتصال شبکه برق ایران و شبکه برق کشورهای همسایه وجود داشته باشد، این میزان اوج مصرف با استفاده از انرژی تولید سایر کشورهایی که پیک انرژی متفاوتی نسبت به ایران دارند، تامین میشود.
در واقع، مسئله اتصال شبکههای برق به منظور افزایش اطمینانپذیری شبکه موضوعی است که در کشورهای توسعه یافته پییگری میشود. بر این اساس عمده شبکه برق کشورهای اروپایی به هم اتصال دارد و در صورتیکه تامین برق در یک کشور دچار مشکل شود، با استفاده از واردات از یک کشور دیگر مشکل انجام شده مدیریت میشود.
تغییر رویکرد دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی انرژی با انتشار اخبار یاد شده در مسیر بسیار صحیح حرکت کرده و تداوم این روند با در دستور کار قرارداد اتصال شبکه برق به همه کشورهای همسایه میتواند مسیر نوینی در حوزه انرژی کشور بازگشایی کند و مردم نیز در قالب اطمینانپذیری شبکه برق و جذب سرمایه بسیار، شیرینی دستاوردهای دولت را احساس کنند.
* نگاه به غرب، قهر با همسایگان
حسن روحانی رئیس جمهور سابق هم از مرداد ۱۳۹۲ که دولت را از محمود احمدی نژاد تحویل گرفت سفرهایی به خارج از کشور را در کارنامه 8 ساله خود داشت که بخش بزرگی از آنها در قالب شرکت در اجلاسیهها و گردهماییهای بینالمللی بود و به همین دلیل عموما منجر به انعقاد قراردادهای دوجانبه با کشورها و به ویژه کشورهای همسایه نشد.
اما نگاه روحانی و دولتمردان سابق به غرب موجب شد در حوزه های مختلف به خصوص حوزه اقتصادی بهره چشمگیری از همسایگان به کشور نرسد. بخشی از این دیدارها هم صرفا در جهت حل گره های پیش روی رسیدن به توافق برجام، و همچنین پس از امضای برجام به منظور تلاش برای به دست آوردن میوههای حاصله از برجام بود.
بر همین اساس رویکرد غربگرایانه روحانی و دولت قبل به غرب هم البته باعث نشد که براساس وعده هایی که داده شده بود، اقتصاد کشور شاهد رونق باشد. حتی این موضوع موجب شد کشور از همسایگان هم غافل شود و همین مشکلاتی برای اقتصاد ایجاد کرد.
توسعه مناسبات با همسایگان که در افق ۱۴۰۴ به آن پرداخته شده، از مواردی است که دولت موظف به حرکت به سمت ان است ولی دولتهای یازدهم و دوازدهم در جهت آن هیچ حرکتی نکردند.
راهبردی کردن روابط با ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، عراق و کشورهای عرب جنوب ایران از اقداماتی است که باید در سالهای گذشته آغاز و اکنون به نقاط مثبتی میرسید ولی واقعیت این است که در جهت اجرایی کردن توسعه روابط با کشورهای منطقه در هشت سال دولت روحانی اقدامی صورت نگرفت و نتیجه آن نفوذ روزافزون رژیم صهیونیستی در این کشورها از سویی و از دست رفتن فرصتهای بزرگ سرمایه گزاری های متقابل از سوی دیگر بود.
آش دیپلماسی منطقهای روحانی آنقدر سرد بود که عبدالله ناصری عضو شورای عالی مشورتی اصلاح طلبان هم در گفتوگویی تصریح کرده بود که «ما تعارف نداریم در دولت روحانی، بدترین سطح روابط را با کشورهای منطقه و همسایه داشتیم که در دولت احمدی نژاد نداشتیم. این یک واقعیت است»
روحانی در 8سال ریاست جمهوری خود تنها یک بار در سال97 به عراق سفر کرد که آن هم با دستاورد خاصی در حوزه اقتصادی همراه نبود.
او هیچ سفری به هیچکدام از کشورهای حاشیه خلیج فارس اعم از قطر، بحرین، عربستان و امارات نداشت و تنها یک بار به عمان سفر کرد که به نظر می رسد به دلیل سابقه تاریخی این کشور در واسطهگری مناسبات بین ایران و آمریکا، ماهیت برجامی داشته باشد.
روحانی دو بار به تاجیکستان سفر کرد که بار اول در فروردین 93 برای مراسم جشن جهانی نوروز و بار دوم برای پنجمین کنفرانس تعامل و اعتمادسازی در آسیا (سیکا) بوده است.
عموم سفرهای روحانی در اروپا و کشورهای دور از ایران بوده و اکثرا ماهیتی اقتصادی نداشته اند و صرفا برای رایزنیهای برجامی صورت گرفته است.