به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از مهر، رقابت، هیجان و همذات پنداریهایی که با شرکتکنندگان وجود دارد مولفههایی است که میتواند تراز جذابیت مسابقههای تلویزیونی را بالا ببرد و جایزهها و سرنوشت فینالیستهای مسابقههاست که گاه بیننده را همچون تماشاگران متعصب فوتبال در اندوه و شادمانی فاتحان یا برعکس بازندگان این ماراتنهای تلویزیونی شریک میکند.
خیلی سال است که «مسابقه» یکی از هیجانانگیزترین ژانرهای برنامهسازی در دنیاست و در سراسر جهان مسابقاتی در این سالها ساخته شده است که نه تنها در سطح جهان مخاطب میلیونی دارد بلکه دارای قواعد و پروتکلهایی شدهاند که هرکسی در هر کجای دیگر جهان هم میتواند با کپی رایت آنها همین مسابقهها را تکرار کند.
در همین چند سال مسابقههای مختلفی در تلویزیون ساخته شد که برخی کپیهایی از الگوهای جهانی بودند و برخی هم تلاش کردند با کولاژ یا ایدههایی از آنها به مسابقههایی بومی بدل شوند.
در این گزارش مروری بر پنج برند مطرح و پر سر و صدای مسابقههای مهم تلویزیونی داریم که امسال روی آنتن شبکههای مختلف سیما رفتند و تلاش کردند با پروداکشن عظیم، مجریان محبوب و فرمهای جواب پس داده مخاطبشان را جذب کنند اما اینکه تا چه حد موفق بودهاند؟ در ادامه بررسی خواهیم کرد.
شبکه یک؛ دستپخت
مسابقه «دستپخت» یکی از مسابقههای پر مخاطب در حوزه آشپزی است که چندین سال است از شبکه یک سیما روی آنتن میرود. سید وحید حسینی اجرا و تهیه کنندگی این مسابقه را بر عهده دارد و مسابقه با حضور داورانی که برخی شان آشپزی را در سطح بینالمللی هم تجربه کردهاند تولید میشود.
حضور برخی از این داوران گاهی هم خبرساز شده است مثل فرانسوا حسین داور فرانسوی برنامه که مسلمان شد. در این برنامه شرکت کنندگان از قشرهای مختلف حضور مییابند و در طبخ غذا با یکدیگر رقابت میکنند که دستپخت نهایی آنها به داوری گذاشته میشود.
نقاط قوت چیست؟
برنامههای آشپزی یکی از ژانرهای پرطرفدار در مدیوم تلویزیون است حالا اگر همین برنامهها به مسابقه هم تبدیل شوند گاهی ارزش افزودهای پیدا میکند که مخاطبش تا چند برابر افزایش مییابد. مسابقهها و برنامههای زیادی هم در کشور در حوزه آشپزی ساخته شدهاند اما کمتر توانستهاند به خروجی مطلوبی برای مخاطب برسند و «دستپخت» از نمونههای پرطرفدار است.
بخشی از این اقبال به ساختار برنامه برمیگردد. وحید حسینی سالها به عنوان کارگردان تلویزیونی و برنامه ساز فعالیت کرده و حتی در فصلهای اول «خندوانه» در پشت صحنه این مجموعه همکاری داشته است. تلاش برای ساخت مسابقهای با مولفههای حرفهای مثل داورانی که آشپزی تخصص کاری شان است بخشی از در نظر گرفتن همان مولفههای اولیه برای حرکت به سوی این توفیق است. این مولفه ها در بخشهای دیگر مسابقه نیز رعایت شده است و از حضور قشرهای مختلف در برنامه، ایدههای طبخ غذا و حتی جزئیات مورد نظر مجری در پایان طبخ برای دورریزها یا مصرف آب و سایر موارد همه در کنار هم توانسته امتیازهایی برای برنامه محسوب شود.
پاشنه آشیل کجاست؟
یکی از مواردی که در برنامههای آشپزی همواره مورد انتقاد مخاطب بوده است میزان بالای تبلیغات محصولات است از ظروف آشپزی گرفته تا برندهای خوراکی به ویژه که در برنامهها و مسابقهها این تصویر تبلیغاتی بیشتر در ناخودآگاه مخاطب باقی میماند در مقابل برنامههای رپورتاژگونه ای که تکلیف مخاطب مشخصتر است.
دستپخت البته تلاش کرده است کمتر در دام چنین تبلیغاتی بیفتد با این حال با اسپانسر جلو میرود و برای اسپانسر در طول برنامه تبلیغ میرود.
در کنار اینها حضور داوران و جملاتی که گفتهاند یا حتی سخنان خود مجری چند باری حاشیههایی را رقم زده است به ویژه سخنان داوران که گاهی هم ضد هم بودهاند و گویی بسیار سلیقهای پیش میرود.
از نگاه مخاطب
«دستپخت» همچنان که گفته شد از برنامههای پرطرفدار است این برنامه چند سال است روی آنتن میرود و همین دوام هم بیشتر به مخاطب ثابت کمک کرده است. نظرسنجی صداوسیما هم که بهمن ماه سال جاری انجام شد نشان میدهد این برنامه در حال حاضر پربینندهترین اثر شبکه یک است که بیش از ۱۵ درصد مخاطب دارد.
شبکه سه؛ سیم آخر
تاکنون دو فصل از مسابقه سیم آخر به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا رضائیان و اجرای رضا رشیدپور روی آنتن شبکه سه سیما رفته است. این مسابقه کپیای از یک مسابقه پرطرفدار جهانی است و همان ساختار و مدل اصلی را هم پیاده کرد. ساختاری که پایه آن بر «اطلاعات عمومی» پیش رفت و باعث شد «سیم آخر» در پروداکشن و المانهای دکور به مسابقهای گران قیمت بدل شود.
نقاط قوت چیست؟
از مهمترین برگ برندههای «سیم آخر» حضور رضا رشیدپور در مقام مجری این مسابقه است. رشیدپور از جمله مجریان توانمند و مطرح تلویزیون است که حضورش در برنامههای چالشی و گفتگومحور همواره چالش زا بوده است. رشیدپور با این مسابقه وارد فاز تازهای از اجرا شد و سعی کرد تعلیق و هیجان بخشی را به مسابقه وارد کند، در هر قسمت گپهای او با شرکت کننده ها و شوخیها و طنازی هایش مخاطب را هم با خود همراه میکرد.
تاکنون ۲ فصل از «سیم آخر» روی آنتن رفته است اما در همین ۲ فصل هم تغییراتی داشته و تلاش شده است ساختار آن از تنوع به دور نماند. همین دلیلی شد که در فصل دوم تغییراتی داده شود که اگرچه باعث شد زنان از مسابقه حذف شوند با این حال هیجان دیگری را با سقوط آزاد شرکت کنندگان به مسابقه اضافه کرد. تا علاوه بر رنگ پاشی بمب مسابقه روی شرکت کننده اتفاقات و اکت های مختلفی را از شرکتکنندگان شاهد باشیم.
پاشنه آشیل کجاست؟
شاید مسابقات مبتنی بر اطلاعات عمومی دیگر جذابیت و کشش گذشته را ندارد و ساختار برنامه است که میتواند شانس ویژهای برای این مسابقات باشد. درواقع مسابقاتی که بستر اصلی آنها براساس اطلاعات عمومی اجرایی میشود به طور دائمی نیازمند آپدیت شدن و تغییرات ساختاری هستند. چراکه اطلاعات عمومی به خودی خود دیگر جذابیتی ندارد و این شیوههای برگزاری و روند مسابقه و حتی مجری است که آن را جذابیت میبخشد. از نمونههای بارز مسابقههای اطلاعات عمومی که بارها هم در برنامه سازی تکرار شده «میلیونر شو» است که چند سال پیش با اجرای محمدرضا گلزار در شبکه سه به مسابقهای پر بیننده بدل شد اما نمونه مشابه آن با نام پنج ستاره و با اجرای حمید گودرزی در شبکه پنج اقبالی نداشت و حتی مسابقهای که باز هم محمدرضا گلزار با نام «هفت خان» در شبکه نمایش خانگی اجرا کرد به پروژهای شکست خورده تبدیل شد.
در «سیم آخر» هم تلاش سازندگان نشان میدهد برای دوری از این کلیشهها آیتمها و مراحل مختلف طراحی کردهاند. مثلاً در فصل جدید برنامه شرکتکننده ها با مشاعره ها و دوئل هایی تن به تن به مرحله بعد میروند و در مقابل بمبهای نقرهای و طلایی قرار میگیرند.
برخی هم هنوز معتقدند که ظرفیتهای رشیدپور فراتر از اجرای مسابقه است و دوست دارند همچنان او را در قامت اجرای گفتگوهای چالشی ببینند.
از نگاه مخاطب
«سیم آخر» از مسابقههای پرمخاطب حال حاضر تلویزیون است. این مسابقه در نوروز سال جاری توانست عنوان پربینندهترین مسابقه و دومین تاک شو بعد از «خندوانه» را کسب کند. در میان برنامههای سرگرمی محور تلویزیون نیز این برنامه در نظرسنجی صداوسیما که در پایان آذرماه برگزار شد توانست رتبه چهارم برنامههای پربیننده را بعد از «خندوانه» و مستندهای حیات وحش به دست بیاورد که در آن برآورد شده بود بیشتر از ۱۵ درصد مخاطب دارد.
شبکه پنج؛ کهکشان
مسابقه «کهکشان» با طراحی صادق باطنی از ابتدای پاییز سال جاری روی آنتن شبکه پنج سیما رفت. نیما فلاح اجرای این مسابقه را بر عهده دارد و پیش از او قرار بود زندهیاد ارشا اقدسی مجریاش باشد.
کهکشان مسابقهای معمامحور است که شرکت کنندگان با حل کردن کدها و نشانهها در هر مرحله، مسیری را طی میکنند. برخی از مراحل مسابقه نیز در نظر دارد مفهوم یا محتوایی را به شرکت کننده و مخاطب برساند.
تیتراژ مسابقه توضیحی درباره ماشین زمان دارد و اینکه پدری در یک ماشین زمان اسیر شده است که با این مقدمه احتمالاً فکر میکنید با مسابقهای مدرن مواجه هستید.
نقطه قوت چیست؟
اولین وجه متمایز این برنامه طراحی بومی آن است و اینکه سازنده و طراح جسارت ساخت ایدهای را داشتهاند که کپی نیست و این خود مهمترین وجه امتیاز چنین آثاری است.
از طرف دیگر نیما فلاح در این مسابقه فقط مجری نیست و اجرایی همراه با بازیگری دارد تا همزمان شرکت کننده ها را با نوعی هیجان، تعلیق و درام همراه کند که البته برخی هم با این نحوه اجرا که بین بازیگر و مجری بلاتکلیف است، ارتباط نگرفتهاند. آیتمها و مراحل مختلفی برای مسابقه طراحی شده است و میتواند برای شرکت کنندگانی در که در آن حضور دارند نوعی چالش محسوب شود و حتی حل کردن هر یک از این چالشها برای کسی که در آن به صورت فیزیکی حضور دارد جذاب باشد.
این مدل از مراحل مختلف مسابقه در حل معما و طی کردن چالشها که مهارتهای مختلف هوش و حرکت و… را میطلبد معمولاً «راز سیب» را تداعی میکند و حالا اینجا نوع پرداخت تغییر کرده است.
پاشنه آشیل کجاست؟
تلاش و زحمت بسیاری برای طراحی چنین مسابقاتی صورت میگیرد. به ویژه که در «کهکشان» برای هر مرحله دکور، تجهیزات و زیرساخت متفاوتی باید فراهم شود و هر یک از اینها پروداکشن را عظیمتر میسازد. اما شاید خروجی کلی مسابقه نتواند به اندازه این همه زحمتی که در ساخت و پرداخت برده مخاطب تلویزیونی را راضی کند. هیجان بخشی و همراه کردن مخاطب در مسابقه تلویزیونی یک ضلع اصلی چنین ساختاری است و اگر این همه تلاش به جذب او نینجامد به هدر رفته است.
حل معما به خودی خود اتفاق جذابی است اما وقتی در قاب تلویزیون قرار میگیرد مخاطب آن طرف قاب هم باید بتواند با این لذت همراه شود و البته مسابقههایی در این فضا قطعاً سختی چند برابری برای همراه کردن مخاطب خود دارد. نمونهای از این برنامهها را میتوان در سالهای اخیر با «بازیمون» مقایسه کرد که اگرچه با ایده «اتاق فرار» جلو رفت که در حالت عادی طرفداران بسیاری در واقعیت برای شرکت در این اتاقها وجود دارد اما در موقعیت تلویزیونی نتوانست به همان میزان التهاب و هیجان را به مخاطب منتقل کند و ایدهای شکست خورده محسوب شد.
از نگاه مخاطب
این مسابقه که چند ماهی است در تلویزیون پخش میشود هنوز فصل اول آن روی آنتن است و تاکنون در نظرسنجیهای صداوسیما اشارهای به آمار آن نشده است با این حال تلوبیون نشان میدهد آمار این مسابقه بیشتر از ۱۹۴ هزار مخاطب است.
شبکه نسیم؛ دورهمی
فصل پنجم «دورهمی» بعد از تغییر در ساختار گفتگومحور سراغ ایده مسابقه رفت تا از کلیشه گفتگو دوری کرده باشد. «دورهمی» جدید با ایده کپی از یک مسابقه جهانی روی آنتن رفت و همان اولین قسمت از پخش هم مهران مدیری اعلام کرد که یک کپی درجه یک است. این مسابقه که باز هم تکیه بر «اطلاعات عمومی» دارد از دو مرحله اصلی تشکیل شده که در بخشی به اسم «دایره» و در بخش دیگر با یک «ربات» پیش میرود.
در هر دو بخش نیز اساس مسابقه بر همان اطلاعات عمومی است و جز اجرای مدیری، ربات هیجان پاسخگویی به سوالات را افزایش داده است که شتاب و سرعت آن در هر سطح از سوالات بیشتر و پرپیچ و تاب تر میشود.
نقاط قوت چیست؟
برگ برنده این مسابقه هم مهران مدیری است و قطعاً اگر مهران مدیری را حذف کنید و شخص دیگری جای او بگذارید شاید نود درصد این جذابیت گرفته شود.
مهران مدیری هم مثل رشیدپور برای اولین بار اجرای یک مسابقه را بر عهده گرفت و توانمندی زیادی هم از خود نشان داد. تعلیقها، به اشتباه انداختنهای زیرکانه و هیجان بخشیهایی که جنس خود اجرای مدیری است توانست مخاطب را پای این مسابقه نگه دارد.
فصل جدید این مسابقه هم قرار است نوروز روی آنتن برود و این برنامه هم تلاش کرده است در فصل جدید تغییراتی در ساختارش ارائه دهد که از مصادیق این تغییرات حضور سلبریتی ها در برنامه است.
پاشنه آشیل کجاست؟
اولین پاشنه آشیل این برنامه همین رویکرد جدید آن است که اگرچه به تنوع آن کمک کرده است اما در عین حال همان اتهام همیشگی سلبریتی محوری را پیش میکشد که باید دید فقط در طراحی نوروزی برنامه چنین تصمیمی گرفته شده یا ادامه مسابقه نیز با چهرهها پیش میرود.
از طرف دیگر اگرچه مهران مدیری خود مهمترین برگبرنده این مسابقه است بااین حال بسیاری معتقدند از ظرفیت او هم باید مثل رشیدپور در برنامههای گفتگومحور بهره گرفته شود و مسابقه هر چقدر هم جذاب همه پتانسیلهای این بازیگر، کارگردان، برنامه ساز و کمدین را نمایش نمیدهد.
مهمترین نکته این مسابقه هم درباره ربات به کار رفته در آن بود که هزینهای بالا برای ورودش به ایران برآورد شده است و به اذعان خود تهیه کننده این هزینهها باعث شده تا «دورهمی» جدید پرهزینه ترین مسابقه بعد از انقلاب باشد.
از نگاه مخاطب
فصل اول «دورهمی» خردادماه امسال روی آنتن رفت و در تابستان هم به پایان رسید. این مجموعه در حال حاضر اما جزو مسابقاتی است که در تلوبیون و در همین اولین فصل بیش از یک میلیون مخاطب داشته است. از طرفی «دورهمی» در ادامه برند سابق خود مخاطبانی دارد که هر بار منتظر دور جدید برنامههای مدیری هستند.
تهمتن؛ شبکه نسیم
مسابقه «تهمتن» از شبکه نسیم پخش میشود، مسابقهای که در وهله اول «مردان آهنین» را یاداوری میکند و شباهتها و تفاوتهایی با آن مسابقه دارد.
«تهمتن» به تهیه کنندگی رضا نصیری ساخته شده است که پیش از این مجموعه موفق «کودک شو» را روی آنتن داشت. این مسابقه برای ورزشکاران ترتیب داده شده است که ۲۵۶ ورزشکار در آن حضور دارند.
شرکت کنندگان این مسابقه از مناطق جغرافیایی از سراسر کشور و به صورت خانوادگی در برنامه حضور یافتهاند تا توانمندیهای جسمی، قدرتی و توان هوازی خود را ارائه کرده و به رقابت بپردازند. مجریان این مسابقه را ورزشکاران تشکیل میدهند که شامل آیدین ختایی و بهداد سلیمی میشود. ای دین ختایی پیش از این به عنوان بازیگر هم در برخی پروژههای سینمایی حضور داشته است که البته حضورش آنقدر پررنگ نبوده است که جزو «ورزشکار بازیگرها» محسوب شود.
نقاط قوت چیست؟
رقابتهای ورزشی بالذات جذابیتهای زیادی برای مخاطب دارد و اگرچه که بیشتر مخاطبان این رقابتها ترجیح میدهند آنها را زنده، مستقیم و رو در رو در میدان بازی دنبال کنند اما وقتی همین مسابقات در مدیوم تلویزیون تعریف میشوند و تبدیل به برنامه میشوند باز هم مخاطبانی میلیونی دارند.
از میان رقابتهای ورزشی مسابقاتی که براساس توانمندیهای جسمانی طراحی میشوند زمانی یکی از پربینندهترین برنامهها بودهاند و نمونه شاخص این مسابقهها هم «مردان آهنین» بود که حتی نفرات برگزیده را به چهرههایی مشهور حتی برای مردم عادی تبدیل کرد و پایه ریزی این مسابقه هم با چنین ایدهای میتواند مورد اقبال مخاطب باشد.
از لحاظ پروداکشن و ایجاد فضایی درخور چنین مسابقهای بسترسازی لازم فراهم شده است و حتی میتوان گفت پروداکشن به کار گرفته شده نشان میدهد این مسابقه هم جزو برنامههای گران تلویزیون است.
پاشنه آشیل کجاست؟
«تهمتن» هم جزو برنامههای تازه و جدید است و شاید هنوز نتوانسته به درستی مخاطبش را پیدا کند. علی رغم هزینههایی که شده است اما این هزینهها نتیجه مطلوبی ارائه نداده و هیجان بخشی چنین مسابقاتی را به مخاطب انعکاس نداده است.
حتی با وجود مجریان برنامه که هم ورزشی هستند و هم بازیگری را آزمودهاند اما نتوانستند به چهرههایی محبوب برای مخاطب بدل شوند تا دلیل مضاعفی برای دنبال کردن برنامه توسط مخاطب شود؛ اتفاقی که معکوس آن در «مردان آهنین» رخ داد و مثلاً فرامرز خودنگاه یکی از داوران، در موقعیتهای مختلف در میدان رقابتی حضور داشت و حتی حضورش برای مخاطب جذابتر از خیلی از شرکت کننده ها بود.
از نگاه مخاطب
از «تهمتن» نیز آماری در نظرسنجیهای صداوسیما وجود ندارد با این حال این مسابقه هم کمتر توانسته اقبال مخاطب را به دست بیاورد و در تلوبیون آمار کاربران مسابقه حدود ۷۰ هزار نفر نمایش داده میشود.