بی تو خطوط سربی حق دفتری نداشت
آری قلم بدون توبال و پری نداشت
چون انتشار نور ز دامان پنجره
شب تا رسد به صبح حقیقت، دری نداشت
ای سرو سر به زیر، چمن در کمال و حسن
چون روزنامهی تو گل پرپری نداشت
بی تو حکایت غم عزلت گزیدگان
آیات وحی بود که پیغمبری نداشت
ای یاور امام، نماینده چون تو پاک
در دستگاه خود به جهان رهبری نداشت
نازم به فاتحی که به کشورگشاییاش
غیر از کمال و فضل و ادب لشکری نداشت
درقحط سال جوهر آزادگی، قلم
جز قامت تو تکیه گه دیگری نداشت
بی اعتناتر از تو به دنیا ندیدهام
آزادهای که چشم به سیم و زری نداشت
شرمنده ام دعایی بیادعا! که دل
غیر از دعای خیر گل بهتری نداشت