به گزارش رسانه بهمن به نقل از فرهیختگان؛ «تمرکز تجاری ایران بر منطقه بیفایده است.» این جمله بخشی از گزارشی است که مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران اوایل سال جاری منتشر کرده است. اتاق بازرگانی ایران در این گزارش رویکردهای تجاری جمهوری اسلامی در نگاه به همسایهها را در سه محور مورد نقد قرار میدهد. این گزارش نخست ادعا میکند چون بازار منطقه و حجم تجارت منطقه و صادرات ایران ۶ درصد بیشتر نیست بنابراین تمرکز جمهوری اسلامی بر منطقه بیفایده است. البته این گزارش به این مورد اشاره نمیکند که بازار منطقه یک بازار 1000 میلیارد دلاری است که سهم ایران تنها به دو درصد میرسد. حسین حاجیلو، کارشناس دیپلماسی اقتصادی در این نقد گزارش اتاق بازرگانی معتقد است در دنیا عمده کشورهایی که درحوزه تجارت خارجه کارنامه موفقی داشتند از همسایگان خود شروع کردهاند. اگر در محیط همسایگی صادرات و واردات انجام شود به دلایلی از قبیل بعد مسافت کم و هزینههای پایین رفت و آمد و ترانزیت صرفه اقتصادی خواهد داشت. بنابراین تناقضی جدی در این گزارش وجود دارد. اساساً ما باید توجه کنیم که ۶ درصد از دنیا، بخش زیادی است؛ چراکه اگر یکدهم این مقدار را پوشش دهیم صادرات غیرنفتی که درحال حاضر بیش از ۴۵ میلیارد دلار است ۳ برابر میشود اما دوستان به این نکته توجه ندارند. دومین نکته مطرح شده در گزارش موضوع تأثیرپذیری کشورهای همسایه جمهوری اسلامی ایران از تحریمهاست. اتاق بازرگانی ادعا میکند چون کشورهای همسایه قاعدهپذیرند لذا از تحریمها بیشتر متأثر بودند. این ادعای اتاق بازرگانی درحالی مطرح شده که نگاهی به آمارهای تجارت ایران با کشورهای همسایه و غیرهمسایه نشان میدهد صادرات ایران به جز عربستان(که قبل از تحریمها روابط کشورمان با این کشور تیره شد) به سایر کشورهای منطقه افزایش داشته است. این درحالی است که بعد از تحریمها صادرات ایران به کرهجنوبی کاهش 97 درصدی (از 2.8 میلیارد دلار در سال 95 به 91 میلیون دلار در سال 1400) داشته است. صادرات ایران به ژاپن در این دوره با کاهش نزدیک به 99 درصدی از یک میلیارد و 138 میلیون دلار در سال 1395 به 13 میلیون دلار در سال 1400 رسیده است. صادرات به ایتالیا با کاهش 66 درصدی از 461 میلیون دلار در سال 1395 به 158 میلیون دلار در سال 1400 رسیده است. در همین مدت صادرات ایران به فرانسه از 38 میلیون دلار به حدود 9 میلیون دلار کاهش یافته که حکایت از افت بیش از 75 درصدی دارد. پس آمارها نشان میدهد که تجارت ایران با کشورهایی که در زنجیره اقتصاد جهانی حضور داشتند، به شدت قاعدهپذیر بوده و با خروج آمریکا از برجام تجارت آنها با ایران کاملاً تأثیر پذیرفتهاند. این وضعیت در کشورهای همسایه بدون تفاوت یا با افزایش صادرات ایران همراه بوده است.
ادعای سوم این گزارش این است که ایران در اسناد چشمانداز کشورهای منطقه قرار ندارد و کشورهای منطقه به ایران نگاه اقتصادی ندارند، بنابراین ما نباید تمرکز اصلی خود را بر کشورهای منطقه بگذاریم. حسین حاجیلو، کارشناس دیپلماسی اقتصادی براساس مطالعاتی که در این خصوص داشته است، در روزنامه دولتی ایران در نقد گزارش اتاق بازرگانی مینویسد سرنوشت اقتصاد ایران در پیوند با اقتصاد منطقه است و اساساً ما بهعنوان جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی مثل عراق، افغانستان و پاکستان زندگی میکنیم. ما در منطقه حضور داریم و همسرنوشت هستیم. وقتی در افغانستان یک بحران جدی رخ میدهد ما باید پذیرای آوارگان این کشور باشیم. وقتی در عراق یا سوریه یک اتفاق جدی امنیتی رخ میدهد تبعات آن گریبانگیر ما نیز خواهد بود.
لذا اقتصاد نیز همینطور است یعنی رشد و اقتصاد ما با اقتصاد منطقه گره خورده است. این سخن اشتباهی است که بگوییم ما باید یک جزیره باشیم و سرنوشت اینها به ما ربطی ندارد. عوامل مختلفی در این موضوع دخیل هستند. یکی از این عوامل کاهش بعد مسافت و مرز خاکی است که سبب میشود هزینههای تعامل شامل ترانزیت، حمل و نقلی و رفت و آمد تجار و اتباع کشورها به یکدیگر کاهش یابد. عامل دیگر این است که کشورهای منطقه توسعه نیافته هستند. اغلب کالای ایرانی را که ما نمیتوانیم به اروپا صادر کنیم، تعامل ایران با کشورهای اروپایی در این سالها اینگونه بوده که نفت و موادخام بدهیم و محصولات وارد کنیم. اگر دنبال صادرات کالای ایرانی هستیم باید با کشورهای پاییندستی و کمتر توسعهیافته تعامل داشته باشیم. به این دلیل است که چین یا ترکیه در آفریقا به لحاظ تجاری بسیار موفق عمل میکنند. همسایگان ایران به لحاظ استانداردی، سطح استاندارد پایینتری دارند. درواقع اگر کالای ایرانی بخواهد در جهان رقابت کند نخست باید در میدان بازی تمرینی آزموده شود. بازار منطقه یک زمین بازی تمرینی است برای اینکه به مرحله بعدی برود. ترکیه همین مسیر را طی کرد. اکنون ۷۰ درصد تجارت ترکیه با همسایگان خود است و در حال سندنویسی است تا چشمانداز خود را برای بازارهای دوردست بگذارد. در نهایت باید گفت این مسأله ویژگی مهمی است که ظرفیت آن در همسایگان ایران وجود دارد.
درمجموع به نظر میرسد برخلاف رویکرد اتاق بازرگانی در گزارش مذکور، ایران باید به توسعه روابط خود با همسایگان ادامه دهد اما همزمان باید مراقب بود بخش بزرگی از صادرات کشورمان در این 15 کشور یا چند کشور متمرکز نشود؛ چراکه تمرکز بیش از حد صادرات و واردات در یک یا چند کشور میتواند از لحاظ امنیتی خطرناک باشد. این موضوع به ویژه در زمان وقوع جنگ، خشکسالی و وقایع طبیعی و حوادث سیاسی داخل مقاصد یا مبادی وارداتی میتواند برای کشورمان مسالهساز شود. برای مثال در زمان تصرف دولت در افغانستان که 30 تا 40 درصد اقلام وارداتی خود را از ایران تهیه میکرد واکنش احساسی هر دو طرف میتوانست در کوتاه مدت برای واردکننده و در بلندمدت برای صادرکننده کالا خطرناک باشد. تصور کنید حکومت طالبان جلوی واردات 2.3 تا 2.5 میلیارد دلاری افغانستان از ایران را میگرفت که این موضوع برای کشورمان بسیار خسارتبار بود. بههرحال توسعه روابط با همسایگان باید به تناسب تنوعبخشی به مقاصد صادراتی همراه باشد؛ چراکه درحال حاضر نیز صادرات ایران به همسایگان عمدتا در چند کشور متمرکز شده است.