رسانه بهمن، گروه ورزش: طبق شواهد و قرائن به نظر میرسد زمان پایان حضور سرمربی 53 ساله اهل رییکا روی نیمکت تیم رتبه بیست و سوم رده بندی فیفا فرا رسیده است. فردی که انتخابش در بهمن 1398 به دلیل شرایط حاکم بر فوتبال ایران و گزینه های در دسترس اتفاقی شیرین و خوشحال کننده بود. دراگان اسکوچیچ توانست تیم ملی را از چند قدمی جهنم رهسپار جام جهانی کند تا امروز فوتبال دوستان بتوانند بی پروا بابت دیدار مقابل انگلیس، ولز و آمریکا ابراز نظر کنند.
اما ظرفیت های منجی فوتبال ایران تنها مختص به ایفای نقش یک نجات دهنده بود؛ مرد کروات به خوبی مقابل شاگردان پائولو بنتو در تهران و سئول نشان داد که در بهترین حالت یک مربی هماهنگ کننده است و قابلیت اضافه کردن نکات جدید و توسعه تیم ملی در ظرفیت و سواد فنی او نمی گنجد. همین موضوع منجر به اوج گرفتن مطالباتی همچون تغییر کادرفنی و حضور سرمربی بزرگ در 3 ماه اخیر در بین فوتبالدوستان شده که طبق نشانه ها خیلی دیر و با نقش آفرینی افراد غیر فوتبالی در حال انجام است.
در واقع زمان محدود باقی مانده تا برگزاری اولین دیدار یوزهای ایرانی مقابل انگلیس در تاریخ 30 آبان منجر به مطرح شدن اسامی شده است که حضورشان روی نیمکت تیم ملی احتمال موفقیت را تا حدودی بالا خواهد برد اما به طور قطع انتخاب یکی از آنها به عنوان نفر نخست باعث از دست رفتن حمیت و وحدت ملی بین طرفداران آبی، قرمز و سایر رنگ ها خواهد شد.
افرادی که یکرنگی تیم ملی را نابود می کنند
طبیعتا بیشترین شانس را برای هدایت تیم ملی ایران در این بزنگاه حساس شخصی به جز کارلوس کی روش ندارد. مردی که با قبول هدایت ایران در سال 2011 شرایط حضور در جامهای جهانی 2014 و 2018 را فراهم کرد.
از همه مهم تر بعد از سالها معنای تیم بودن را برای بازیکنان حاضر در اردو معنا کرد اما دستاورد مرد پرتغالی در فوتبال ایران تنها این نکات مثبت نبود. او با هر روز نزدیک شدن به پایان حضورش در کشور 85 میلیون نفری باعث پیشرفت نفرت و تفرقه در قلب بخشی از فوتبال دوستان شد تا باخت 3 بر 0 مقابل ژاپن در جام ملتهای آسیا برای بخشی سرشار از غم و برای عده ای دیگر به مثابه پیروزی طرفداران یک مربی بر علاقهمندان فردی دیگر باشد.
البته تنها مقصر دانستن کارلوس کی روش در اختلافات و شکاف بین هواداران فوتبال اوج نگاه پر از تعصب است و نمیتوان به راحتی نقش برانکو ایوانکوویچ و پیاده نظام های متعصب قرمز را در پراکنده ساختن هواداران انکار کرد.
این در حالی اس که مربی کروات هم مثل کی روش یکی از گزینه های نشستن روی نیمکت ایران در جام جهانی 2022 قطر محسوب می شود. فردی که برخلاف دشمنان گذشته کیروش در فوتبال ایران از حیث مقبولیت و دانش فنی کوتاه قامت نیست.
البته حتی بعد از گذشت نزدیک به 3 سال، سرمربی اسبق پرسپولیس مرهمی برای اتمام اختلافات خود با سرمربی سابق رئال مادرید پیدا نکرده است تا با برتر دانستن هموطن خود نسبت به یکی از نقش آفرینان موفقیت چندین ساله منچستریونایتد، زخم هایش در جنگ با مرد 69 ساله را التیام ببخشد. با این حساب نیز حضور فردی مانند برانکو هم در تیم ملی ایران باعث رقم خوردن عدم همدلی در بین هواداران تیم ملی خواهد شد.
نقشه راه تیم ملی؛ بزرگی که اتحاد آموخته باشد
قطعا هیچ علاقه مند فوتبالی که حداقل های انصاف و عدالت را رعایت می کند، نمی تواند منکر توانایی های برانکو ایوانکوویچ و کارلوس کیروش شود. سرمربی پرتغالی همان فردی است که با سیستم منحصر به فردش باعث شد فوتبال دوستان به جای شمردن گل هایی که باید درون دروازه خود می دیدند معنای رسیدن به چند قدمی موفقیت را حس کنند.
همچنین برانکو ایوانکوویچ نیز همان فردی است که بعد از عملکرد مایوس کننده تیم تحت هدایتش در جام جهانی 2006 با آموختن و بزرگ شدن، پرسپولیس بحران زده را به جایگاهی بی رقیب رساند .
اما این موارد برای موفقیت در بیست و دومین دوره جام جهانی کافی نیست و فوتبال ایران به شخص بزرگی نیاز دارد که در روزهای 30 آبان، 4 و 8 آذر و در صورت تداوم حضور در جام ملت های آسیا 2023 همه افراد را زیر یک پرچم متحد کند تا تازه تیم ملی ایران بتواند در ذهن و قلبش به کسب موفقیت و پیروزی بیاندیشد که با توجه به خصوصیات اشاره شده دو سرمربی پرتغالی و کروات بعید است در این مقطع زمانی باقی مانده تا جام جهانی این اتفاق بزرگ و امیدبخش با حضور این افراد در تیم ملی محقق شود.
البته نباید مخالفت با کی روش و ایوانکوویچ منجر به حضور افرادی شود که پیش از این یکبار با ضعف در ایجاد اتحاد، فوتبال ملی را به سوی تبدیل شدن به تیمی متوسط و تحقیر در زمین خودی مقابل رقیبان سنتی بردند.
همچنین در حال حاضر تیم ملی ایران جایگاه افراد نسبتا موفق چندسال اخیر فوتبال باشگاهی نیست که خیلی بیش از موفقیت شان، نگاهی از بالا به پایین دارند. رسیدن همچین افرادی به نیمکت ملی میتواند زمینه ساز احداث یک امپراطوری شود که تحمل شنیدن نظر مخالف را ندارند و منتقدین را به مانند یک تهدید برای جایگاه خود می پندارند.
تیم ملی ایران به مربی بزرگی نیاز دارد که اولین تخصصش بازگرداندن اتحاد به رختکن تیم ملی باشد تا تنها بخشی از نفرات ملی پوش برای مخالفت با تصمیم درست افراد غیر مرتبط در صفحه های شخصی خود مطالبی را منتشر نکنند؛ او همچنین باید آنقدر موجه باشد تا طرفداران زرد، قرمز، آبی و افراد علاقه مند به دیگر مربیان، راهی جز اعتماد و اتحاد نداشته باشند تا حتی در صورت عدم موفقیت در جام جهانی قطر، تیم ملی ایران با این پشتوانه مستحکم به موفقیت در جام ملت های آسیا در سال 2023 فکر کند.
|انتهای پیام|