به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از فارس، شاید خیلی از ما نام شهرستان دیر را با عنوان «قطب تولید گوجهفرنگی خارج از فصل کشور» شنیده باشیم اما کمتر کسی از ما، بانوان فعال حوزه کشاورزی که از لطافت زنانه خود در این مسیر مایه گذاشتهاند شنیدهایم.
گلوله از آسمان میبارید و گرما بر جانش رخنه افکنده بود، سنگینی آرپیجی را بر روی دوشش سخت احساس میکرد همان گونه که سنگینی جهاد و وظیفهای که باید انجام میشد را نمیشد انکار کرد. شاید در میان خاکهای طوفانی و جانفرسا بارها به خود گفته است که «زهرا! تو اینجا چهکار میکنی؟» اما زن بودنش، چادر بر سر داشتنش و گرمایی که از آسمان میبارید هیچکدام مانع تصمیمش برای دفاع از سرزمینش نشد.
در دوران ۸ سال دفاع مقدس کم نبوده است زنان و دختران دغدغهمندی که پابهپای همسران، برادران و پدران خود در پیروزی این انقلاب نقشآفرینی کردند؛ گاهی با بستن آرپیجی و کلاشینکف به شانههای نحیف خود، گاهی با بستن زخم جانکاه یک رزمنده و گاهی با پشتیبانی از پشت خاکریزهای جبهه از مردان رزمنده و اما حتی مردان غیرتمند حاضر در جبههها نیز از دامان همین مادران بر خواستند.
بانوانی که علم جهاد بر دوش دارند
امروز نیز در بحبوحه جنگ اقتصادی و درحالیکه مشکلات داخلی و خارجی رخنه بر جان معیشت مردم این سرزمین انداخته است، بانوان این دیار برای حفظ خانواده خود و امرار معاش، شبیه به دوران ۸ سال دفاع مقدس، علم به دوش رفع مشکلات معیشتی خانواده خود شدهاند.
شهرستان دیر بهعنوان قطب تولید گوجهفرنگی خارج از فصل کشور به شمار میآید و این امر باهمت کشاورزان خونگرم شهرستان دیر مهیا گشته است. کم نگفتهایم و کم نخواندهایم از دشواریهای مسیر مردان کشاورز شهرستان دیر برای حفظ عنوان «قطب تولید گوجهفرنگی»، اما به حتم هیچگاه نشنیدهایم از بانوانی که دوشادوش مردان خود و حتی گاهی بهتنهایی از لطافت زنانه خود و دغدغه مادر بودنشان خرج میکنند و در زمینهای کشاورزی مشغول به کار میشوند.
زنانی که سرپرست خانوادهاند
کلثوم بحرانی یکی از همین بانوان مجاهدی است که روزانه در میان انبوه کار زمین کشاورزی کمر خم میکند تا خانوادهاش جلوی نااهلان کمر خم نکند. این بانو در مسیر دشوار خود تن به انجام کاری طاقتفرسا داده است تا در فردایی نزدیک شاهد رونق دیار خود باشد.
کلثوم مادری مهربان با دو فرزند یتیم است، فرزندانی که تا امروز به چنگودندان گرفته است تا امرار معاش آنها را مهیا سازد، کلثوم عرق از پیشانی خود پاک میکند و نگاهی به دستان بیجانی میاندازد که سرخی گوجهفرنگی در آن لولو میزند.
بیش از ۱۰ سال است که او در زمینهای دیاری که با نام قطب تولید گوجهفرنگی شناخته میشود گوجهچینی و گوجهکاری میکند و با حفظ پوشش کامل و با امید بر خداوندی که روزی شخص را مقرر بر تلاش انسان ساخته است، از توان و وقت خود برای این امر خرج میکند.
کلثوم که اینک از فرط خستگی بهسوی سایهای برای استراحت ۱۰ دقیقهای میرود، با صاف کردن دامن گلگلی خود میگوید بیش از نیمی از موفقیتهای حوزه کشاورزی بهخاطر حضور زنانی است که برای امرار معاش خستگیهای و فرسودگیها را به جان میخرند اما دست نیاز جلوی دیگران دراز نمیکنند.
مزد تلاش ما در جیب دلالان است
این بانوی گوجه کار میگوید یکی از معضلاتی که بانوان فعال این عرصه با آن مواجه هستند، دیر رسیدن دستمزد آنها است زیرا کشاورز که در طول یک سال از جان و مال خود برای برداشت محصولش مایه گذاشته در هنگام فروش با انبوهی از مشکلات دستوپنجه نرم میکند؛ مشکلاتی همچون بستهشدن مرزها و صادر نشدن محصول، قیمتگذاری عجیبوغریب محصول که حتی هزینه آبشیرینکن و صدها هزینه خرج شده دیگر را هم جبران نمیکند درحالیکه همین محصول کشاورزی در استانهای شمالی با قیمتهای بالا به فروش میرسد و سود آن در جیب دلالان خانه میافکند و یک سال تلاش کشاورز نادیده گرفته میشود و این منتج به زیان منِ گوجه کار میشود.
عزت اسدی از جمله بانوان گوجه کار دیگری است که در کنار همسرش در حوزه کشاورزی جان لطیفش را وسط زمین مزرعه نهاده است. او همپای همسر خود شده است تا فرزندانش در آرامش زندگی کنند و یاد بگیرند که درست زیستن، مرد و زن نمیشناسد.
عزت بهمحض رسیدن به زمین کشاورزی، یک روسری بهدور صورتش میبندد بهگونهای که فقط چشمان مشکیاش را میتوان نظاره کرد، او دامن مشکی با گلهای سفید را برمیچیند و نشا برداشته و بر زمین میکارد.
به سویش که میروم، از پس چشمانش لبخندی را میبینم، لبخندی که زیر روسری قرمز رنگش پنهان شده اما با ریز شدن چشمان سیاهرنگش، متوجه لبخند نهفته شده بر لبانش میشوم.
عزت پس از شنیدن شدن سؤالاتم، برای لحظاتی نگاهش را به آنسوی زمین حواله میکند و پس از اندکی تأمل و سکوت، خاکهای نشسته بر دستانش را میتکاند و میگوید زنان عفیف این دیار روزانه ۸ ساعت مشغول کاری نفسگیر میشوند.
اگر برای یک مرد سخت است برای یک زن دوبرابر سختتر است
عزت میگوید کار بر سر زمینهای کشاورزی برای مردان اگر دشوار است برای زنان دوصد چندان دشوار است اما زنان این شهرستان حاضر نیستند عفت خود را برای امرار معاش پایمال کنند بنابراین حاضر میشوند تا در دل گرما و درحالیکه عرق از سلول به سلول وجودشان در دل گرمای حداقل ۴۰ درجه بر تن نحیفشان سرازیر میشود، مشغول بکار شوند.
بانوانی که بهعنوان گوجه کار یا گوجه چین (به نسبت فصل و مرحله کار کشاورزی) در زمینهای زراعی مشغول بکارند تنها گوشهای از نقشآفرینی آنان برای حوزه کشاورزی است چراکه شهرستان دیر، زنانی دارد که بهعنوان کشاورز فعالیت کرده و دهها مرد و زن دیگر را زیر بالوپر خود نگاه میدارند، زنانی که با خلاقیت، نوآوری و لطافت زنانه خود حتی مقامهای برتر کشوری را تصاحب کردهاند.
وقتی زنان جلوتر از مردان قدم مینهند
هاجر مبینفر از جمله بانوان کشاورزی است که بارها توانسته است حتی از مردان کشاورز هم جلوتر رفته و مقامهای برتر حوزه کشت و کشاورزی را به دست آورد و نام شهرستان دیر را در سطح ملی بالا ببرد.
این بانوی کشاورز که از ده سال پیش دغدغه خود را حضور و نوآوری در عرصه کشاورزی دانسته است، تنوع کشت و بیرون آمدن از تکمحصولی را مسیر پیشرفت خود میداند و به همین علت است که در هر گوشه از زمین کشاورزی این بانوی کشاورز، رنگهای متنوعی را میبینم که هرکدام بیانگر حضور یک محصول در دل خاک است.
آسیه ابراهیمی وقار از کنشگران حوزه اجتماعی شهرستان دیر که هاجر مبین فر را به فارس معرفی کرده است، حضور بانوان در حوزههای مختلف را ظرفیت شهرستان دیر دانسته و نیمی از موفقیتهای این دیار را از همت بانوان منطقه میداند، او معتقد است یکی از علتهای موفقیت بانوان شهرستان دیر پایبندی آنها به عفاف و حجاب است.
به گزارش فارس، شهرستان دیر که یک روز شهید سمنبرعالیپورها داشت امروز نیز مجاهدت هاجر مبینفرها را دارد؛ این دیار مملو از ایدهها و نقشآفرینیهای برجسته زنان مجاهدی است که همدوش با همت خود برای امیدآفرینی در مملکتشان میجنگند و اما دغدغه مشترک همه این بانوان فعال در حوزه کشاورزی، رونق بازار صادرات، تسهیل وامهای کمبهره و خلاصه کلام، حمایت مسؤولان از آنها است.