جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
بررسی زوایای انتشار تصویر قربانی خردسال سیل استهبان
چرا برخی از روزنامه‌ها و رسانه‌ها در زمان اتفاق افتادن حادثه‌های ناگوار چنین رفتار می‌کنند و تصاویری منتشر می‌کنند که حال عمومی جامعه را ناخوش‌تر می‌کند.
کد خبر: ۱۴۷۵۷
۰۳ مرداد ۱۴۰۱ | ۱۸:۲۳

به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از ایرنا، تصویر قربانی خردسال سیل استهبان که دیروز روی صفحه نخست یکی از روزنامه‌ها نشست، علاوه بر اندوه سنگینی که به بار آورد، از زوایای حرفه‌ای رسانه و روزنامه‌نگاری و نیز جنبه‌های اخلاقی و حقوقی مورد توجه قرار گرفت.

روزنامه تازه به انتشار بازگشته «هم‌میهن» دیروز تصویر کودک غرق‌شده در سیلاب استهبان را منتشر کرد؛ تصویری که با دیدن آن غمی بزرگ بر دل انسان می‌نشیند دیگر چه رسد به پدر و مادر و خانواده‌های داغدار در این حادثه که معلوم نیست چه بر سرشان آورد.

چرا برخی از روزنامه‌ها و رسانه‌ها در زمان اتفاق افتادن حادثه‌های ناگوار چنین رفتار می‌کنند و تصاویری منتشر می‌کنند که حال عمومی جامعه را ناخوش‌تر می‌کند. البته که انگیزه بزرگ هر رسانه جذب مخاطب است اما در شرایطی که افکار عمومی جامعه سیل‌زده و اندوهگین است به چه قیمتی چنین تصویری آن هم در یک روزنامه منتشر شود؟ آنچه مسلم است انتشار چنین تصویری هیچ دردی را دوا نمی‌کند و به افراد داغدار و حتی پیشگیری در حوادث مشابه هیچ کمکی نخواهد کرد و فقط و فقط احوال آن‌ها و جامعه را بدتر می‌کند.

«آلان» از آب درنیامد؛ فقط دل خراشید

این موضوع باعث شده تا پژوهشگر ایرنا گفت‌وگویی با دو کارشناس و حقوقدان حوزه رسانه انجام دهد و پیامد انتشار تصویر کودک غرق شده را مورد نقد و بررسی قرار دهد که متن آن را در ادامه می‌خوانیم:

تصویری که منتشر شد جرم بود؟

«کامبیز نوروزی» متخصص حقوق رسانه در خصوص جرم‌انگاری تصویر منتشر شده در روزنامه هم‌میهن می‌گوید: این عکس فاقد بحث مجرمانه است و نمی‌توان آن را به عنوان یک مطلب مجرمانه تلقی کرد. با این عکس جرمی اتفاق نیافتاده است اما می‌توان چنین عکسی را از زوایای دیگری تحلیل کرد. باید در نظر داشت که در کار روزنامه‌نگاری سرعت امری درجه اول محسوب می‌شود؛ یعنی یک روزنامه چیزی حدود دو تا سه ساعت فرصت دارد که صفحات اصلی خود را ببندد و این سرعت موجب بعضی از خطاهای ساده هم می‌شود.

«باقر انصاری» دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی هم در خصوص تصویر منتشر شده اظهار می‌دارد: به نظرم با توجه به اینکه هویت قربانی مشخص نیست و موضوع هم دارای نفع عمومی است انتشار عکس یادشده ایراد قانونی خاصی نداشته باشد. بلایای طبیعی و پوشش اخبار آن‌ها و هشدار نسبت به تکرار آن‌ها و تحلیل علل آن‌ها و بررسی نقش مسببان احتمالی و ... در زمره اطلاعات حائز نفع عمومی است و ارزش خبری دارد.

«آلان» از آب درنیامد؛ فقط دل خراشید
باقر انصاری دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

تصویر روزنامه هم‌میهن مخاطب را در اندوهی انفعالی قرار می‌دهد

کامبیز نوروزی عکس روزنامه هم‌میهن را از زاویه اخلاقی مورد بررسی قرار می‌دهد و می‌گوید: چیزی که در این تصویر وجود دارد زمینی است که بر اثر سیلاب شسته شده و آب رفته و چیزهایی بر روی زمین باقی مانده که بدن یک کودک هم در این تصویر وجود دارد.

متخصص حقوق رسانه توضیح می‌دهد که یک بحث در فتوژورنالیسم وجود دارد که عکس روزنامه هم میهن را باید در چارچوب آن دنبال کرد؛ اینکه هر عکس باید چه خصوصیاتی داشته باشد که قابلیت انتشار داشته باشد. برخی از عکس‌ها نوعی از خشونت یا زشتی را به نمایش می‌گذارند و گاهی اوقات روزنامه ناگزیر می‌شود که از این نوع عکس‌ها استفاده کند اما باید دید که آن تصویر خشونت‌بار و یا خیلی ناراحت‌کننده چه تاثیری بر روی مخاطب خواهد داشت.

«آلان» از آب درنیامد؛ فقط دل خراشید
کامبیز نوروزی متخصص حقوق رسانه

وی می‌افزاید: به طور معمول تصاویر خشونت‌بار و خیلی ناراحت‌کننده موجب اضطراب و اندوه شدید در مخاطب می‌شود. من در تحلیلی که به لحاظ حقوقی و اخلاقی از فتوژورنالیسم دارم، این نوع اضطراب‌ها و اندوه‌ها را به دو دسته تقسیم می‌کنم؛ یک اضطراب‌هایی که در آن مخاطب قدرت عمل دارد و می‌تواند کاری انجام دهد و بر رفتار او اثر می‌گذارد. برای نمونه تصویری دلخراش یک تصادف می‌تواند موجب اثر مثبت روی مخاطب شود و وقتی مخاطب چنین تصویری را می‌بیند می‌تواند بیاموزد که باید در جاده درست و با سرعت مطمئن رانندگی کند تا به چنین سرنوشتی دچار نشود اما برخی تصاویر خشن یا اندوهبار وجود دارد که مخاطب را در یک اضطراب و اندوه انفعالی فرو می‌برد بدون آنکه در او منجر به یک عمل خاصی شود و فقط اندوه سنگین دردناکی بر مخاطب تحمیل می‌کند. در چنین مواردی باید از انتشار چنین تصاویری خودداری کرد.

تصویری که شبیه عکس «آلان» نشد

نوروزی با یادآوری موضوعی مشابه یعنی انتشار تصویر «آلان» کودک پناه‌جو و غرق‌شده سوری که شهریور ۹۴ از سواحل مدیترانه به سراسر جهان مخابره شد بیان می‌دارد: تصویری مشابه با همین تصویر مدتی پیش در رسانه‌های جهان منتشر شد و آن تصویر یک کودک غرق شده پناه‌جو بود که در ساحل افتاده بود. این تصویر به شدت ناراحت‌کننده و اندوهبار بود اما در خودش پیامی به همراه داشت و می‌توانست چیزی را به مخاطب منتقل کند و آن اینکه پناه‌جویی به این شکل چقدر ویرانگر است و این پیام می‌تواند منجر به فعل مثبت مخاطب شود. تصویر روزنامه هم‌میهن از نظر محتوای شکلی چنین تاثیری روی مخاطب نمی‌گذارد جز اینکه اندوهی بسیار سخت بر مخاطب بر جای می‌گذارد و تاثیر انفعالی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند.

تصویر آلان (کُردی) روی یکی از دیوارهای شهر فرانکفورت آلمان

این حقوق‌دان یادآور می‌شود: البته تصویر منتشر شده در روزنامه هم‌میهن جنبه دیگری هم دارد و اینکه سیلاب‌هایی که در کشور در سال‌های گذشته اتفاق افتاده بخش بزرگی از آن ناشی از سوءمدیریت حوزه خاک و آب در ایران است و شاید روزنامه هم‌میهن با این نگاه چنین تصویری را منتشر کرده تا واقعیت دردناک مرگ یک کودک در سیلاب را منعکس کند. پس آن را به عنوان یک هشدار جدی برای مسئولان دانسته و این یک امر سلیقه‌ای بوده است.

تصویر روزنامه هم‌میهن در تحلیل اخلاق حرفه‌ای قابل نقد است

نوروزی تصویر روزنامه هم میهن را در تحلیل اخلاق حرفه‌ای قابل نقد می‌داند و می‌گوید که می‌توان این نقد را وارد کرد که استفاده از چنین تصویری مناسب نیست. البته چنین مباحثی در عرصه فتوژورنالیسم جهانی بسیار مورد نقد قرار می‌گیرد و مورد اختلاف است و نمی‌توان نظری قطعی راجع به آن داد. بعضی از روزنامه‌نگاران معتقدند که انتشار چنین تصاویری برای اینکه جامعه را با واقعیت‌های عریان روبرو کند، ضروری است و تاثیر بر مخاطب را خارج از حوزه مسئولیت رسانه می‌داند و هر جریان فکری، حقوقی و اخلاقی حوزه رسانه یک دیدگاه دارد.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: