در این یادداشت آمده است:چین با «عقل سرد» مثالزدنیاش، بر اساس منافع منطقهای خود، مصلحت و منفعت بیشتر خود را در نزدیکی به عربستان و شورای همکاری و عرب- لیگ دیده است.
ما میبایست این استراتژی را با دقت بررسی و علل و دلایل این مواضع را درک کنیم، ببینیم چه راهکارهایی میتوانیم برای حمایت از مصالح و منافع ایران داشته باشیم.
اخیرا علی لاریجانی تعبیر تاملانگیزی به کار برده بود: «سیاستمداران برای تغییر شرایطند و نه توصیف شرایط.» میخواهم بگویم با تاسف برخی سیاستمداران ما در وصف شرایط هم اسبشان لنگ است تا چه رسد به تغییر شرایط. وقتی ما در موقعیت ضعیف، خودمان را قرار دادیم و امکان انتخابهای خود را محدود یا محذوف کردیم، بدیهی است که چین و روسیه فرصت و زمینه بیشتری برای کسب منافع پیدا میکنند یا میتوانند مصالح و منافع ایران را قربانی کسب منافع بیشتر در جبهه رقیبان ایران قرار دهند. فرانسویها اصطلاح معنیدار «عقل سرد» را برای اعمال حاکمیت و شیوه حکمرانی به کار میبرند. ما به جای «عقل سرد» که چینیها استاد کاربریاش هستند، از «هیجان داغ» استفاده میکنیم. از شورای راهبردی سیاست خارجی همین انتظار میرود که در برابر سیاستهای راهبردی چین در منطقه از تعبیر اخلاقی و عاطفی «جبران کردن» استفاده نکند.
چین از کدام بخش از مواضعش که تماما منطبق بر مواضع عربستان و شورای همکاری خلیج فارس و عرب- لیگ بود، عقبنشینی خواهد کرد؟! ما نیاز داریم در درجه اول چرایی اتخاذ راهبرد جدید چین را که از آن به چرخش استراتژیک یا نقطه عطف تعبیر شده است، بشناسیم. ببینیم چرا چین به چنین موضعی رسیده است. سیاست خارجی و روابط خارجی، جای گلایه و توصیه اخلاقی و بدتر از آن تهدید نیست! از «هیجان داغ» کم کنیم و بر «عقل سرد» بیفزاییم؛ و در یک کلام: جهان سر به سر عبرت و حکمت است/ چرا بهره ما همه غفلت است؟!
اعتماد