جهان بر بد اندیش تنگ آوریم!
زن جوانی با مراجعه به پلیس مدعی شد که او و خواهرش به بهانه ازدواج و خواستگاری در دام یک زن تبهکار افتادهاند و گفت: ما که هیچ خواستگاری نداشتیم، ناگهان پای خواستگاران زیادی به خانهمان باز شد.
زن ۳۴ ساله مطلقه با اشاره به این که اعتماد و اطمینان بی جا به یک زن مدعی خیراندیشی، زندگی او و خواهر مجردش را در آستانه تباهی قرار داده است به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: به علت اشتباه بزرگ ترها در دوران جوانی با مردی ازدواج کردم که ۳۰ سال از خودم بزرگ تر بود به همین دلیل هم اختلافات زیادی با یکدیگر داشتیم و همدیگر را به هیچ وجه درک نمی کردیم.
این بود که ۱۰ سال قبل و در حالی که تازه وارد بیست و چهارمین بهار زندگی شده بودم از «قدرت» طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم اما آن جا هم از نظر روحی و روانی آرامش نداشتم چرا که خواهر کوچک تر و برادر ۴۰ ساله ام نیز مجرد بودند و پدر و مادر پیرم توان اقتصادی خوبی برای تامین هزینه های زندگی ما نداشتند. از سوی دیگر نیز مدام نیش و کنایه و سرزنش های اطرافیانم را تحمل می کردم و از این موضوع بسیار رنج می کشیدم.