جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
اغتشاش در معماری پایتخت؛
کافی است از منطقه‌ای به منطقه دیگر تهران یا از یک خیابان به خیابان بالایی و پایینی شهر بروید و با حجم زیادی از تعارض بصری مواجه شوید که هیچ‌کدام حکم به برتری نسبت به یکدیگر نداده و تنها در رقابتی ناسالم سعی دارند خود را متفاوت از دیگر معابر شهری جلوه دهند و شهروندان را از این همه نازیبایی خسته کنند.
کد خبر: ۲۱۱۴
۲۶ دی ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۴

رسانه بهمن، گروه اجتماع- محمودرضا زارع: اگر برای اولین بار وارد کلانشهر تهران شوید و پیش از آن وصف این شهر هزاررنگ را شنیده باشید شاید در بدو ورود به آن، تمام پیش‌فرض‌هایی که قبل از سفر به این شهر نسبت به سیما و ظاهر پایتخت ایران متصور بودید بر باد رود؛ شهری که ساختار معماری، مهندسی، فرهنگی، المان‌ها و حتی اقلیم آن تناسبی با یک ابرشهر مدرن ندارد و در پهنای آن می‌توانید فارغ از هر چیزی، ملغمه‌ای از تضادها و متناقض‌های مختلف در هر موضوعی را ببینید.

 

تهران را باید متأثر از عواملي همچون آلودگي هوا، ترافیک، جمعیت متراکم، اقليم جغرافيايي عجیب یا به تعبیری چهار فصل (از شمال تا جنوب) و همزیستی عجیب 72 ملت با فرهنگ‌های مختلف در کنار یکدیگر دانست اما آنچه که این شهر را با این حجم از متغیرهای زندگی امروزی از دیگر کلان‌شهرهای دنیا متمایز می‌کند، نه شاخصه‌های ذکرشده بلکه زشتی ظاهر و بی‌ریخت بودن فیزیکی آن است.

 

پوشیده نیست که مفهوم شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی باید مکانی باشد که مایه آرامش شهروندان از هر منظری بوده و دارای استغنای بصری، فرهنگی، زیبایی و حتی ایمنی باشد. نگاهی به بسیاری از کلانشهرهای دنیا و حضور گردشگران و تمایل آنان برای رزرو بلیط تورهای گردشگری به جهت بازدید و گردش در آنجا نشان می‌دهد که یکی از مهمترین فاکتورهایی که معیاری برای جذب گردشگر و توریست است وجود نمایی زیبا همراه با آرامش بصری شهر بوده که نه تنها برای ساکنین بلکه برای گردشگران هم یادآوری نام آن شهر خاطره‌ای خوش به همراه دارد.

 

نقاشی و رنگ آمیزی شهری به همراه المان‌های زیبا از جمله عواملی هستند که به شهرها جلوه‌ای خاص به همراه زیبایی بصری می دهد، اما فقدان چنین عناصری در شهری مانند تهران که شاهد رنگ‌آمیزی بی‌کیفیت و بی‌دوام در مناطق مختلف شهری، خیابان‌ها، محله‌ها و کوچه‌ها هستیم عاملی برای مخدوش شدن و زشت بودن چهره شهر شده‌اند.

 

آنچه که امروز از نمای تهران می‌بینیم و مشاهده می‌کنیم ملغمه و مخلوطی نچسب از طرح‌ها‌، رنگ‌ها و فرم‌هایی است که بدون هیچ تاسب و معیاری و با فاصله‌ای عمیق از علم زیباشناسی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.

 

تنها کافی است از منطقه‌ای به منطقه دیگر شهر یا از یک خیابان به خیابان بالایی و پایینی بروید و با مملوی از تعارض بصری مواجه شوید که هیچ‌کدام حکم به برتری به یکدیگر نداده و تنها در رقابتی ناسالم سعی دارند خود را متفاوت از دیگر معابر شهری جلوه داده و شهروندان را از اینهمه نازیبایی خسته کنند.

 

این روایت را تنها با چند دقیقه پیاده‌روی در هر کجای تهران می‌توان تایید کرد، آنجا که بعضاً نمای چند خیابان یا چند کوچه و یا چند نقطه از یک محله تفاوت آشکاری با یکدیگر داشته و حتی این تمایز نازیبا باعث افت یا افزایش قیمت ملک هم شده است.

 

در تهران عکس زیبا ندارید!

 

وقتی در خیابان‌های تهران قدم می‌زنیم، با سبک‌های مختلفی از ساختمان‌ها، نماها و حتی تابلوهای تبلیغاتی مواجه می‌شویم که کمتر با یکدیگر مأنوس بوده و تلاش برای داشتن یک عکس زیبا در معابر را سخت می‌کند؛ به زبانی دیگر باید گفت که اگر از هر نقطه‌ای در معابر عمومی تهران عکسی گرفته شود به احتمال بسیار مورد پسند قرار نمی‌گیرد و یا به عبارتی دیگر بسیاری از عکس‌ها زشت خواهد بود، زیرا شاهد یک سلیقه مناسب حاکم بر تهران نبوده و هیچ‌کدام از ساختمان‌های کنار هم، متناسب با دیگری طراحی نشده است.

 

به واقع اگر تک محله‌های مناسب‌سازی‌شده شهری که تلاش دارد بافت زیبای خود را حفظ کند را کنار بگذاریم کدام نقطه از تهران را می‌توانیم نام ببریم که قدم زدن و تماشای آن می‌تواند حال شهروندان را خوب کرده و بیننده را به سر ذوق آورد؟

 

در شمال تهران احداث ساختمان‌ها و برج‌های سربه فلک کشیده بیشتر شبیه به رقابت معماران برای نام‌آوری است بدون آنکه روی اسلوب خاصی متمرکز باشند؛  در جنوب شهر هم نزاع بین مدرنیته و سنتی رقابتی نابرابر که روایت فقر و غنا را به تصویر کشیده به چشم می‌خورد؛ در بین این دو تصویر واقعی از تهران می‌ماند نقطه مرکزی شهر که پر است از رنگ و لعاب‌های نامتجانس و نازیبا که تلاش دارد خود را از کشاکش جنگ معماران نامی شمال پایتخت و سازندگان محلی جنوب شهر رها کند و می‌شود ثمره‌ای که خودش خرده فرهنگ جدیدی از نمای بصری به وجود می‌آورد.  

 

چنین اتفاقی در شهر گویای آن است که رنگ و روی شهر و نمای بصری پایتخت خودخواهانه است؛ شاید بهتر باشد این‌گونه بگوییم اگرچه هر کدام از ساختمان‌های تهران به خودی خود زیباست، اما بودشان در کنار هم بیشتر به زشتی می‌گراید.

 

مفهوم آنچه که امروز در تهران می‌بینیم این نکته را تأیید می‌کند که نبود طرح جامع شهری، مستقل و سلیقه‌ای عمل کردن شهرداری‌های مناطق مختلف و نبودن پروتکل‌های واحد برای اجرای طرح‌ها یکی از دلایل بروز زشتی و بی‌ریخت بودن تهران است.

 

البته که باید ذکر شود شهر تهران دارای معیارهای بسیاری برای حضور داشتن در رده شهرهای زیبای جهان است؛ طبیعت کوهپایه‌ای تهران به همراه نمای زیبا از سلسله جبال دماوند در شمال شهر، وجود بوستان‌های زیبا و پارک‌های جنگلی در شرق، غرب و جنوب تهران و باقی ماندن باغ‌های شهری که هنوز در برخی محلات تهران افسونگری می‌کند این شهر را ازنظر فضای سبز در موقعیتی ممتاز قرار می‌دهد.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: