جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
دو سرهنگ سپاه پاسداران در حمله رژیم صهیونیستی به سوریه به شهادت رسیدند
تهاجم و پنجه‌کشی همواره بروزی از برتری نیست. گاهی ترس و واهمه، حمله را ناچار می‌کند. گربه ها در سه‌کنج و تنگنا به چنگ و پنجه ‌می‌آیند؛ درست مثل اسرائیل.
کد خبر: ۶۵۸۳
۱۸ اسفند ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۷

 

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - رضا باقری : پس از روسیه که خاک اوکراین را درنوردید، یک چشم جهان به چین دوخته شده است. پیشقدمی روسیه در آغاز بازی تهاجم و تصرف، موقعیت بی‌مانندی در اختیار چین قرار داده است. او سناریوی حمله خود را با هزینه‌روسیه تمرین می‌کند؛ تیغ تیز تحریم را هم با بدن روسیه کند می‌کند. اما اوکراین و روسیه یا تایوان و چین تنها نقاط مسئله‌ساز جهان نیستند. موارد مشابه و حتی حادتر بسیاری در دنیا وجود دارد که ذی‌ربطان خود را هشدار می‌دهد و فرامی‌خواند.

اگر قرار بر بازپس‌گیری سرزمینی اشغال شده باشد، هیچ چیز اولویت دار تر از اسرائیل نیست. رژیم که هنوز هم وصف اشغالگر را در جوامع مختلف به دوش می‌کشد.

اسرائیل نسبت به آنچه که در اوکراین در حال وقوع است، ابتکار عمل خود را از دست داده است. این رژیم تلاش می‌کرد توامان از سد روسی و آمریکایی برای حفاظت از خود در برابر ایران بهره ببرد. توان حفاظتی این نیروها از اسرائیل به صورت کلی افت داشته و تنظیم‌گیری مناسبات با این دو در منطقه در تداخل با تحولات اوکراین قرار گرفته است. به عبارتی اسرائیل از همین ظرفیت باقی مانده روسی و آمریکایی هم توانایی استفاده مطلوب ندارد.

اسرائیلی‌ها به خصوص پس از حمله احتمالی چین به تایوان، تهاجم ایران را رخدادی با احتمال وقوع بسیار بالا می‌بینند. کمترین احتمال، دستیابی ایران به سلاح اتمی است؛  لابلای تهدیدها و پنجه کشیدن‌های امروز اسرائیل، شاهد کافی مبنی بر قدرت وجود ندارد. آنچه از شرق میترانه به گوش می‌رسد صدای نعره نیست، نفیر جیغ است.

چگونه از اسرائیل انتقام بگیریم؟

 

حل مسئله و فرمول اشتباه

حملات مداوم و بی پاسخ اسرائیل به مواضع ایران در سوریه موضوعی است که انگشت نقد را به سمت نهادهای مسئول می‌گیرد. آن اشتباهات به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و باید در موقع خود جبران می‌شد. رژیم صهیونیستی عطف به تغییر شدید موقعیت خود در همین مدت کوتاه تلاش داشت تا با تداوم جنایت، شرایط را باثبات و خود را مسلط و مصمم بر روندهای سابق نشان دهد. اما واقعیت امروز جهان برهنه‌تر از این حرف‌هاست. شهادت دو تن از نیروهای ایرانی در سوریه اینبار برخلاف همیشه از رسانه رسمی ایران بازتاب یافت و هشدار تلافی را با خود داشت. معادله غلطی که در اثر سکوت ایران ساخته شده بود، در این مسئله جواب مطلوب اسرائیل را درست نمی‌کرد و نباید به کار برده می‎شد. این اشتباهی بود که اسرائیل انتظار دارد هزینه سخت آن را بزودی پرداخت کند.

 

چگونه باید انتقام گرفت؟

پیش از این در یادداشتی با عنوان « هزار مرگ با یک زخم » الگویی بدیل برای مواجهه با دکترین مرگ با هزار زخم نفتالی بنت ارائه شده بود. الگویی که مستظهر به تجربه‌ای موفق در تاریخ مبارزه جبهه مقاومت بود. پرسشی که در این یادداشت مطرح شده بود کماکان مهم و تعیین کننده است. و آن اینکه در برابر دشمنی که صراحتا راهبرد زخم‌های متعدد را دنبال می‌کند، پاسخ های محدود و کوچک منطقی تر است یا پاسخ‌های بزرگ و خاتمه دهنده؟ اقدامات مینیاتوری و خرد، بدون گرفتن تلفات قابل توجه از دشمن و ایجاد شوک و بعد از آن، فشار روانی بر او، آیا تکمیل کننده طرحی است که اسرائیل مطلوب می‌پندارد و یا برهم زننده‌ی آن؟

اسرائیلی‌ها هنوز هم «اسم» پرطنین شهید عماد مغنیه را به یاد دارند؛ ایران باید «رسم» این شهید را نیز به یاد آنها بیاورد.

ساعت 6 و ۲۲ دقیقه صبح یکشنبه ۲۳ اکتبر 1983، یک کامیون آبرسانی و یا چیزی که آمریکایی ها فکر می‌کردند «یک کامیون آبرسانی» است، خود را به پایگاه نیروهای آمریکایی نزدیک کرد. این کامیون در حقیقت در حال حمل شش تن تی-ان-تی بود. آمریکایی‌ها بعدها در گزارش‌های خود راننده شجاع این عملیات بی‌نظیر را با هویت اسماعیل عسکری معرفی کردند. اما در اصل هویت این شخص و شهید دیگری که مقر سربازان فرانسوی را هدف قرار داد، تا کنون مشخص نشده است. این کامیون با نزدیک شدن به جایگاه خودروهای هتل محل سکونت 300 سرباز آمریکایی، با انفجاری مهیب، 241 نفر از این سربازان را در دم نابود کرد. همزمان، یک خودروی دیگر که حامل مواد منفجره بود، ساختمان مجاور یعنی پایگاه فرماندهی چتربازان فرانسوی را هدف قرار داد. در این قسمت از عملیات نیز 58 نظامی فرانسوی به قعر دوزخ فرستاده شدند.

قبل از این نیز در همین سال و در ماه آوریل عملیاتی علیه سفارت آمریکا در لبنان صورت پذیرفت که 63 نفر اعم از کارمندان سفارت و افسران و مقامات سی‌آی‌ای را به هلاکت رساند. این دو عملیات مهم را می‌توان دنباله‌ی اقدام شجاعانه شهید احمدالقصیر در سال 1982 علیه پایگاه اسرائیلی در شهر صور دانست که در آن 71 نظامی صهیونیست هلاک شدند.

چگونه از اسرائیل انتقام بگیریم؟

ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده پس از ضربه سخت اکتبر 1983، بی معطلی فرمان خروج کامل آمریکا از لبنان را صادر کرد. این وقایع با تولد و قدرت‌گیری حزب الله لبنان همزمان بود. از آن تاریخ به این سو، آمریکا دیگر هیچ نظامی‌ای به لبنان نفرستاد و بساط حضور این کشور در لبنان برچیده شد. اکنون پس از گذشت زمان می‌توان این سه عملیات استشهادی را سنگ بنای آرایش همسو با مقاومت در منطقه مدیترانه و ضلع غربی خاورمیانه دانست.

ذهن مبتکر این عملیات‌ها عماد مغنیه معرفی شد و برای کسب اطلاعات از او، جایزه‌ای 25 میلیون دلاری از جانب آمریکا تعیین شد.

چگونه از اسرائیل انتقام بگیریم؟

جرعت شهادت دو مامور ایرانی آنهم در این شرایط بی‌ثبات، قدری نشات گرفته از حماقت بی حد و حصر صهیونیست‌هاست؛ اما بخشی از آن هم نتیجه رویه‌ای است که ایران در دو سال اخیر در پیش گرفته است. با اینهمه باید از این فرصت برای نگارش مجدد قوانین امنیتی منطقه و جبران گذشته بهره برد. تنظیم مجدد روابط و خطوط قرمز با عملیات های محدود و مابه‌ازایی ممکن نیست. این عملیات باید ظرفیت از جاکندگی قواعد سابق و تثبیت دیکته‌های جدید را دارا باشد و این دقیقا با وسعت حمله، حجم کشتار و ارزش طعمه ارتباط ضروری دارد.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: