رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - سید مهدی طالبی: سوریه در سال های اخیر صحنه زد و خوردهای نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی بوده است. با وجود حملات هوایی متعدد صهیونیست ها به تاسیسات نظامی و زیرساختی سوریه اما چنین تهاجماتی کمتر به طور مستقیم برای تلفات گیری علیه مستشاران نظامی ایرانی صورت گرفته است.
یکی از این مورد معدود صبح روز دوشنبه هفته جاری در حومه دمشق انجام گرفت که طی آن دو تن از نیروهای سپاه پاسداران شامل سرهنگ پاسدار احسان کربلایی پور و سرهنگ پاسدار مرتضی سعیدنژاد به شهادت رسیدند.
این حمله در شرایطی صورت گرفت که بنابر اعلام طرفین حاضر در مذاکرات هسته ای، احیای برجام در دسترس قرار گرفته و زمان برای بازگشت احتمالی آمریکا به توافق هسته ای چندان دور نیست.
آخرین حمله از این دست به 20 فروردین 1397 (9 آوریل) باز می گردد که طی آن 7 تن از پاسداران ایرانی در پایگاه هوایی تی-4 حمص بر اثر اصابت موشک شلیک شده از دو فروند اف-15 صهیونیست به شهادت رسیدند.
این حمله در سایه تهدید سوریه به حمله نظامی توسط آمریکا، انگلیس و فرانسه صورت گرفت. این کشورها با بهانه قرار دادن ادعای حمله شیمیایی ارتش سوریه علیه شهر دوما، مرکز استان غوطه شرقی که در آن زمان مرکز تجمع تروریست در نزدیکی دمشق بود، مدعی بودند انتقام این اقدام را که به کشته شدن 70 تن از غیرنظامیان انجامیده از دمشق خواهند گرفت.
دولت ایران و روسیه نیز ضمن آنکه حمله به دوما را «عملیات پرچم دروغین» خواندند که بر مبنای آن این اقدام توسط خود تروریست ها انجام شده بود تا بهانه ای برای تهاجم غرب علیه سوریه باشند از کانال های مختلف به این جبهه اعلام کردند در مقابل یک حمله سنگین علیه نظام سوریه دست بسته نخواهند نشست.
حمله شیمیایی ادعایی علیه شهر دوما 18 اسفند 1397 (7 آوریل 2018) تنها دو روز پیش از تهاجم رژیم صهیونیستی به پایگاه تی-4 صورت گرفته بود.
آمریکا،انگلیس و فرانسه نیز 25 فروردین (14 آوریل) تنها 5 روز پس از شهادت مستشاران ایرانی با ده ها فروند موشک کروز به سوریه حمله ای نمادین صورت دادند که طی آن تنها 3 شهروند غیرنظامی سوری به شهادت رسیده و 6 سرباز نیز زخمی شدند.
با توجه به محل حمله صهیونیست ها که یک پایگاه هوایی مهم بود و همچنین افراد به شهادت رسیده که گفته می شود در حوزه مخابراتی و راداری دارای تخصص بودند گفته می شود این حمله برای اختلال در دفاع هوایی سوریه انجام گرفت. با اینحال بازه زمانی نیز برای صهیونیست ها با ارزش بود زیرا به زعم تل آویو حمله آتی غرب به سوریه مانع از هرگونه پاسخ ایران می شد؛ به ویژه آنکه تحرکاتی ضد برجام نیز در واشنگتن در حال انجام بود به گونه ای که آمریکا 23 روز پس از حمله به سوریه در 18 اردیبهشت 1397 (8 می 2018) از توافق هسته ای خارج شد.
تنها یک روز پس از خروج آمریکا از برجام صهیونیست ها در سایه این اقدام تلاش کردند با پناه گرفتن پشت هیمنه آمریکایی ها که از نگاه آن ها در منطقه گسترده تر شده بود تلاش کردند تحرکاتی را علیه مواضع نیروهای مقاومت در استان قنیطره که چسبیده به بلندی های جولان اشغالی ست ترتیب دهند.
نیروهای مقاومت نیز با پرتاب ده ها راکت و همچنین موشک عملیاتی انجام دادند که در نوع خود واکنشی به تمامی اقدامات خصمانه غرب و رژیم صهیونیستی علیه مقاومت بود.
این حمله گرچه مانع تداوم حملات صهیونیست ها به سوریه نشد اما دست کم تا دوشنبه هفته جاری خطرات مستقیم این رژیم علیه مستشاران نظامی ایران را طی 4 سال رفع کرد.
صهیونیست ها یکبار دیگر نیز در 28 دی 1393 با هدف قرار دادن خودروهای نظامی حزب الله در قنیطره در کنار نیروهای لبنانی سردار «محمد علی الله دادی» را نیز به شهادت رسانده بود اما تل آویو از طریق واسطه ها به تهران اعلام کرد از حضور وی در این کاروان بی خبر بوده است.
زمینه های حمله رژیم صهیونیستی
رژیم صهیونیستی با توجه به شرایط پیچیده منطقه که متاثر از مذاکرات احیای برجام و همچنین تهاجم سنگین روسیه به اوکراین است، در زمینه ای پیچیده حمله روز دوشنبه علیه مستشاران نظامی ایران در سوریه را در دستور کار خود قرار داد. این مساله از چند بعد قابل تحلیل است. نخست آنکه روسیه در قضیه اوکراین خواهان کاستن از هزینه های ناگزیر این جنگ برای خود است و در این مسیر خواهان ساختن استفاده از کارت های کم اهمیت تر خود به شکل نسبی و نه مطلق است.
روسیه در ازای باز کردن فضایی برای تحرک رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه به دنبال استفاده از ظرفیت های رژیم صهیونیستی برای اقناع مقامات اوکراین به نشان دادن انعطاف سیاسی در تقابل روسیه و همچنین بهره گیری از نفوذ آن ها در غرب برای کاهش شدت تحریم ها علیه خود است؛ روس ها احتمالا برای کنار نگاه داشتن ترکیه از صف آرایی اعضای ناتو علیه مسکو در اوکراین به دنبال معامله با آنکارا در شمال سوریه به ویژه ادلب و نوار شمالی حلب و همچنین حسکه است.
از این رو حمله به جنوب به این دلیل صورت گرفته تا تهران برای جلوگیری از تشدید تنش ها در سوریه حضورش در برخی مواضع را به نفع رژیم صهیونیستی و ترکیه کاهش دهد تا روسیه با معامله این مناطق به اهداف خود برسد.
در سوی دیگر رژیم صهیونیستی نیز قصد دارد با تحریک ایران به انجام عملیات نظامی علیه این رژیم، به دنبال بازنمایی رسانه ای جنگ اوکراین باشد که در آن تهران تمامیت ارضی تل آویو را به چالش می کشد و مستحق تحریم هایی می شود که روسیه اکنون شامل آن ها شده و حتی از جام جهانی فوتبال نیز محروم گشته است. به بیان دیگر مساله آن است که به دلیل تبعات اقدام آتی ایران علیه رژیم صهیونیستی لغو تحریم ها توسط غرب بی معنا تلقی شود؛ روسیه در مقابل این امتیاز به رژیم صهیونیستی به دنبال استفاده از لابی صهیونیست ها در غرب برای آرام ساختن دولت های غربی و همچنین همکاری با تجار یهودی برای کاهش تبعات تحریم هاست.
این معامله برای صهیونیست ها سود دیگری نیز دارد زیرا به دلیل دست آشکار روسیه در آن احتمالا روابط تهران و مسکو نیز دچار تلاطماتی خواهد شد که در حوزه برجام می تواند اختلالاتی مضاعف ایجاد کند.
از این رو اقدامات محور مقاومت در این حوزه هوشمندی فراوانی را می طلبند زیرا باید پیچیدگی ها را در نظر گرفته و از انجام اقدامی ساده اجتناب کرد.
پاسخ انتقامی علیه رژیم صهیونیستی می تواند به زمانی مناسب موکول شود اما این مساله بیم تشجیع تل آویو و حملات بیشتر را در پی دارد که قاعدتا میزان پاسخ لازم توسط تهران را نیز افزایش می دهد. به همین دلیل پاسخ باید فوری و جدی باشد زیرا وضعیت نشان می دهد صهیونیست ها از تحریک ایران دست نخواهند کشید و احتمالا ترکیه نیز با اندکی تعلل به این جریان خواهد پیوست؛ چه اینکه رئیس این رژیم نیز که از روز گذشته وارد ترکیه شده هم اکنون نیز در این کشور حضور دارد. در اینجا نگرانی تل آویو پاسخ ایران نیست زیرا آن را در راستای منافع خود ارزیابی می کند اما قطعا واکنشی که منطبق با واقعیات نباشد.
محور مقاومت نخست باید در عراق با انجام عملیاتی در سطح مناسب ترکیه را از معادله سوریه خارج سازد و سپس در مناطقی از فلسطین اشغالی که جامعه بین المللی نیز آن ها را اشغالی تلقی می کند، همانند بلندی های جولان و کرانه باختری عملیاتی علیه رژیم صهیونیستی تدارک ببیند.
این اقدام می تواند شامل راکت باران پایگاه های نظامی رژیم در جولان و یا هدف قرار دادن آن ها به وسیله پهپادهای انتحاری در کرانه باختری باشد.
رژیم صهیونیستی به زعم خود با انتشار تصاویری از نابودی پهپادهای ایرانی حامل سلاح برای مبارزان غزه، که در مارس 2021 صورت گرفته و در روزهای اخیر رسانه ای شده است، تلاش دارد تا هرگونه استفاده محور مقاومت در پاسخ به خود را از برجستگی خبری بالایی برخوردار سازد. از نگاه تل آویو اقدام رسانه ای اخیر این رژیم تبعات استفاده از پهپاد را علیه صهیونیست ها در پاسخ احتمالی علیه این رژیم را بالا برده است به گونه ای که در صورت استفاده از پهپادها در حمله انتفامی ایران این اقدام با انتشار خبری گسترده ای در سطح منطقه و جهان روبه رو می شود؛ از جهاتی نیز استفاده از پهپاد برای حمله به فلسطین اشغالی مستلزم عبور از فراز کشورهای متعددی است که برجسته شدن این موضوع نیز تهران را در منطقه و جهان در تنگنا قرار می دهد.
از این رو مناسب ترین اقدام راکت باران جولان و پایگاه های نظامی رژیم به شکلی است که تل آویو در آن نه تنها از مشروعیت برخوردار نباشد بلکه به برنامه اسکان صهیونیست ها در این منطقه که توسط دولت تل آویو پیگیری می شود نیز آسیب هایی را وارد سازد.
مشتعل سازی جبهه شمال فرصت اقدامات ثانویه را نیز از صهیونیست ها می گیرد زیرا حملات بعدی آن ها احتمال مشتعل شدن افزون تر این جبهه و حتی هجوم از سمت لبنان را نیز در پی دارد و در صورت تبدیل شدن این تنش ها به جنگ مسیر ورود گروه های مقاومت عراقی به نبردها نیز میسر شده و همزمان پهپادها از دیگر مسیرها به سمت رژیم روانه خواهند شد.
نکته لازم آنکه تمهیدات برای واکنش در جولان نباید تمهیداتی نقطه ای باشند زیرا رژیم صهیونیستی اگر تدارک را در سطحی محدود تلقی کند تلاش هایی را برای سواستفاده از آن صورت خواهد داد اما ظرفیت سازی برای تبدیل آن به یک تنش بزرگ منطقه ای باعث انفعال تل آویو و حامیانش می گردد مگر آنکه بخواهند از طراحی شان نتایجی عکس درو کرده و به جای بازنمایی جنگ اوکراین با ایران خود در آن بازنمایی شده و در کنار مرزهایشان در جنگی محدود، اما برای رژیم صهیونیستی دشوار درگیر شوند.
این اقدام ضمن کاستن مجدد از توان ترکیه در سوریه، با افزایش شدید نقش و وزن محور مقاومت فضای بازیگری روسیه را نیز محدود ساخته و مسکو را از خیر کارت سازی قضیه سوریه خواهند گذراند.
در صورت حمله ای راکتی به جولان که شامل تمهیدات گسترده در مرزهای فلسطین اشغالی است، مسکو که پنهانی با صهیونیست ها طرحی را پی ریزی کرده بود، پس از آن در نقش واسطه بین تل آویو و محور مقاومت ظاهر شده و این محور به صحنه معاملات نیز بازخواهد گشت. روسیه نیز می تواند به جای فروش محور مقاومت و آسیب به آن از توان این محور برای هراس افکنی در دل صهیونیست ها بهره برداری کرده و به اهداف خود در غرب دست یابد؛ موضوعی که به دلیل محدود سازی گسترش ناتو به شرق برای ایران و محور مقاومت نیز منافعی را در بر دارد.