رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه علم و فناوری - میثا سبزعلیزاده : زمانی که صحبت از خاصیت رادارگریزی هواپیماها می شود تصویر ذهنی مردم این است که هواپیماهایی که دارای این خاصیت هستند اصلا بر روی سامانه ی راداری دیده نمی شوند. و تمام مدت پرواز از دید تمامی رادار ها پنهان هستند و پس از اجرای کامل عملیات خود در سلامت کامل به اشیانه برمی گردند. اما دقیقا اینگونه نیست. تصور عمومی مردم از انچه در علم هوانوردی به ان رادارگریزی و یا پنهان کاری گفته می شود با واقعیت تفاوت بسیاری دارد.
کارکرد رادار و رادارگریزی
عملکرد یک رادار برای شناسایی اهداف اینگونه است که رادار امواج را می فرستد ؛ این امواج به هدف برخورد می کنند و به سمت فرستنده امواج ، بازتاب می کنند.
فرستنده با گیرنده خود این امواج بازتابی را دریافت کرده و با تجزیه و تحلیل آنها داده های مورد نیاز درباره هدف را فراهم می کند.
این امواج بازتاب داده شده طبق یک قائده مشخص عمل می کنند و میزان آنها با وارون توان دوم فاصله منبع رادار تا هدف نسبت دارد.
یعنی اینکه هر چه فاصله رادار تا هدف بیشتر شود میزان امواج بازتاب داده شده به سمت رادار به صورت تصاعدی کاهش پیدا می کند! برای مثال اگر یک رادار مشخص امواج خود را به سمت یک هدف مشخص در فاصله ۵۰ کیلومتری ارسال کند ؛ میزان امواج بازگشتی ۸۰ درصد کل امواج ارسال شده است.
همین رادار اگر همان هدف مشخص را در فاصله ۱۵۰ کیلومتر ردگیری کند میزان امواج بازگشتی حدود ۳۰ در صد می شود!
پس هر چه فاصله بیشتر شود میزان امواج بازگشتی کمتر می شود.دلیل آن در ابتدا کاهش انرژی این امواج در برخورد به بدنه هدف و همچنین تاثیر شرایط جوی است.
دوم اینکه در تمامی اهداف (هواپیما) بخشی از امواج در برخورد به برخی سطوح زاویه دار بدنه به جای بازتاب به سمت منبع فرستنده به سمتی دیگر بازتاب پیدا می کنند و عملا از دست رفته محسوب می شوند. موارد گفته شده برای اهداف غیر پنهانکار بود.
حال تمرکز طراحان هواپیماها و ادوات پنهانکار روی همین دو مورد بوده است و در واقع با به کار بردن همین دو اصل باعث خلق وسایل پنهان کار و رادارگریز شده اند. در طراحی یک هواگرد (یا شناور) پنهانکار تلاش زیادی می شود که بدنه و زوایای آن به گونهای طراحی شود تا جاییکه ممکن است بیشترین امواج راداری تابیده به بدنه به سمتی به جز منبع فرستنده بازتاب داده شود ، اما الزامات طراحی یک هواگرد یا شناور این اجازه را نمی دهد که شما بدنه ای کاملا ضد بازتاب به سمت منبع داشته باشید.
برای پنهانکار کردن آن بخش هایی از بدنه که امکان کاهش بازتاب آنها وجود ندارد از مواد جاذب رادار استفاده می شود.
البته در هواگردها این مواد فقط برای این بخش های بدنه به کار نمی رود و برای تمام بدنه استفاده می شوند.
کاربرد این مواد چیست؟
این مواد امواج راداری را جذب نمی کنند بلکه به میزان بسیار زیادی انرژی آنها را جذب کرده و کاهش می دهند تا نیروی لازم برای برگشت به سمت منبع را نداشته باشند.به این ترتیب یک هواگرد پنهانکار می شود. پس پنهانکاری یک اصل نسبی است نه مطلق! یعنی این راهکارها تا حد امکان جلوی بازتاب امواج رادار را می گیرند ولی داستان اینجاست که این مقدار کاهش بازتاب هیچ وقت صفر نمی شود! و چون صفر نمی شود پس اهداف پنهانکار را هم با رادار می توان دید ولی در برد بسیار کمتر!
برای مثال اگر یک رادار ، جنگنده ای را در فاصله نهایت ۳۰۰ کیلومتری کشف کند ، همین رادار یک جنگنده پنهانکار ولی در همان ابعاد جنگنده قبلی را در فاصله سی کیلومتری رصد می کند.
این کاهش شدید برد رادار امکان عملیات پنهانکارانه را به هواگرد یا وسیله پنهانکار می دهد.
البته این گونه نیست که به هیچ عنوان نتوان آنرا دید. درست است که تحت شرایطی می توان اهداف پنهانکار را دید ولی در صحنه نبرد واقعی تحقق این شرایط و امکان استفاده از این شرایط یا دشوار و یا ناممکن است دقیقا به همین دلیل است که کشورهای صاحب این تکنولوژی به شدت به دنبال هر چه بیشتر پنهانکار کردن هواگردها و شناورهای خود هستند تا در آینده بلند مدت و احتمالا تا مدت ها راه کار کاملا مناسب و قطعی برای کشف مفید و موثر اهداف پنهانکار راداری را نمی توان بدست اورد. در واقع مشکل " دیدن یا ندیدن" اهداف پنهانکار نیست ؛ مشکل "زمان" دیدن موثر آنهاست.