رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه - طاهره حسنلو: برخلاف تصور عموم، علی بن ابی طالب پس از رحلت پیامبر(ص) تنها با مسئله جانشینی رو به رو نبود. آنچه که در دستان این شخصیت به عنوان وصی و جانشین به حق رسول خدا به میراث مانده و برای آن میجنگد و یا سکوت میکند، حکومتی اسلامی است که برای برپا داشتنش 13 سال درکنار پیامبر جهاد کردهاست، 10سال برای استوار شدنش جنگیده و روشنگری کرده و 25 سال برای آنکه به پیکرهاش زخمی نزنند خانه نشین شده است.
تبدیل نهضت اسلامی به حکومت اسلامی حاصل دسترنج پیامبر اسلام(ص)، امیرالمومنین و مسلمانان صدر اسلام بوده که تا زمان یزیدبن معاویه و انحراف قطعی حکومت اسلامی و به عبارتی ساقط شدن آن، همهی پیروان راستین اسلام ناب به پیروی از حضرت امیر در پیِ اصلاح کاستیها و نقصانهای جدی آن بودهاند.
به همین دلیل تا زمان امامت امام حسین(ع) رویکرد ائمه حفظ شاکله نظام اسلامی و تلاش برای اصلاح بودهاست. اصلاحاتی که با وجود نفوذ گروههای نفاق و منفعت طلب به نتیجه نرسیده تا زمانی که پوسته آن در دوران خلافت یزیدبن معاویه نیز فرو میریزد و ماجرای عاشورا را رقم میزند تا نشان دهد برای جانشینان واقعی پیامبر(ص) نهضت اسلام بر قدرت اسلام اصالت دارد و اگر قرار باشد در این دوگانه امامان در طرفی بایستند، آن طرف نهضت اسلام است.
آن زمان که فسق و جور علنی شود و حاکم حکومت اسلامی به وضوح از ارزشهای اسلامی عدول کند، خود امام بر آن شمشیر خواهد کشید. امیرالمونین علی بن ابی طالب در دوران خلافت کوتاه مدت با گروههای مختلفی از جمله پیروان سقیفه، ناکثین، قاسطین، مارقین و منافقین در ابعاد داخلی و خارجی درگیر بوده که هرکدام از این گروهها با دال مرکزی گفتمان خاص خود نمادی از انحراف مسلمین از اسلام ناب محمدی بودهاند.
در واقع علی(ص) با یاران راستین اندکش در برابر همهی اشکال انحراف میجنگید و سختی این مسئله آنگاه روشن میشود که هرکدام ازاین گروهها نه با بنای مخالفت با اسلام بلکه با ادعای فهم اسلام به میدان میآمدند تا آنجا که قصدشان از جنگ با علی(ع)، جنگ با انحراف بود.
علی(ع) از طرفی باید زمامداری جامعهای را برعهده میگرفت که تحت آماج شدیدترین حملات بدعتگزاران مختلف بود و مردانش طی سالیان متمادی درگیر جنگهای طولانی بودهاند و از طرفی باید خدعههای بدعتگزاران را با اندک یارانش، حضورش و مظلومیت آشکارش خنثی میکرد.
ویژگیهای اجتماعی مسلمین در کوفه پیچیده و درهم تنیده است و تاریخنگاران نیز به دلیل وقوع جنگهای متمادی در آن برهه زمانی، بیشتر به تاریخنگاری وقایع جنگ پرداختهاند اما، سادهانگارانه است اگر خانه نشین کردن علی(ع) به مدت 25 سال و پس از آن هجوم مردم برای بیعت با ایشان را ناشی از دمدمی مزاج بودن کوفیان بدانیم. بالعکس بخش قابل توجهی از کوفیان به دلیل عدم شناخت صحیح از حضرت علی(ع) و انگاشتن جایگاه او به عنوان خلیفه و نه امام، با او بیعت کردند. همانطور که وقتی دریافتند علی(ع) کسی نیست که منافع آنان را تامین کند، به مسجدی که او پیش نماز آن بود وارد نشدند.
تسلط و سهم خواهی گروههای خودمسلمان پندار و تزریق افکار مسموم در جامعه کوفه از داخل و بیرون به قدری غیرقابل کنترل است که یک بررسی اجمالی نشان میدهد در این شهرِ فتنهها، به جز عارفان به حقِ ولایت امکان مصون ماندن برای هیچ یک از کوفیان فراهم نخواهد بود.
همانطور که میبینیم شخصیتهایی همچون طارق بن عبد الله، حنظله کاتب، نعمان بن عجلان، یزید بن حجیّه و... که از منصوبان حضرت در جای جای خلافت اسلامی بودند، از ایشان روی برگردانده و به سپاه معاویه پیوستند. خود حضرت در خطبه ای از نهج البلاغه علت تغییر مسیر افراد در فتنهها را تبعیت از هوای نفس و بدعت در دین دانستهاند.
پیدایش خوارج نیز از دل همین بدعتگزاریها بیرون میآید. خوارج پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفین ابتدا تبدیل به یک حزب سیاسی و سپس رسما تبدیل به یک فرقهی مذهبی شدند که تا چندی بعد از شهادت حضرت علی(ع) نیز حیات داشتند. تفاوت این جماعت با سایر مخالفان علی این بود که براساس فلسفه و اصولی موهوم، دشمنی خود را توجیه میکردند. خود حضرت در توصیف این گروه، به اعتقاد افراطی این گروه به اسلام صحه گذاشته و خصلت بارز آنها را دوریشان از فکر و تعقل دانستهاند: «وَ أنتُم مَعاشِرُ أخِفّاءُ الهامِ، سُفَهاءُ الاْءحْلامِ.» شما گروهى هستید سبک مغز و کم خرد و نادان. عیب کار شما هم همین است؛ یک روز با شدّت از حکمیّت طرفدارى مىکنید و یک روز به این شدّت آن را کفر و ارتداد مىخوانید.
جهل مشخصهی بارز و تکرار شده خوارج در بطن تاریخ است. این گروه با افراط کاری بر ظواهر مسلمانی، هیچ شخص و گروهی جز خود را مورد پذیرش قرار نمیدادند و با مخالفت با بصیرت عملی و تفسیرهای بی اساس از قرآن گروهی را در اعمال عجیب خود نیز همراه میکردند. خوارج مشتی از خروار بدعتگزارانِ عصر علی(ع) در کوفه بودند که غور در منش آنها و تاثیراتشان بر جامعه مسملین نشان میدهد، عدم اعلان جنگ یک پارچه علیه این به ظاهر مسلمانان، همان مسیری که حسن بن علی(ع) نیز هوشمندانه آن را دنبال نمود، جریانی در راستای ثبت مشروعیت بر جریدهی تاریخ برای قیام عاشوراست.