جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
علی(ص) با یاران راستین اندکش در برابر همه­‌ی اشکال انحراف می­جنگید و سختی این مسئله آن­گاه روشن می­شود که هرکدام ازاین گروه­ها نه با بنای مخالفت با اسلام بلکه با ادعای فهم اسلام به میدان می­‌آمدند تا آنجا که قصدشان از جنگ با علی(ع)، جنگ با انحراف بود.
کد خبر: ۹۳۷۱
۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۱ | ۰۶:۵۸

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه - طاهره حسنلو: برخلاف تصور عموم، علی بن ابی طالب پس از رحلت پیامبر(ص) تنها با مسئله جانشینی رو به رو نبود. آنچه که در دستان این شخصیت به عنوان وصی و جانشین به حق رسول خدا به میراث مانده و برای آن می­جنگد و یا سکوت می­کند، حکومتی اسلامی است که برای برپا داشتنش 13 سال درکنار پیامبر جهاد کرده­است، 10سال برای استوار شدنش جنگیده و روشنگری کرده و 25 سال برای آنکه به پیکره­اش زخمی نزنند خانه نشین شده است.

تبدیل نهضت اسلامی به حکومت اسلامی حاصل دسترنج پیامبر اسلام(ص)، امیرالمومنین و مسلمانان صدر اسلام بوده که تا زمان یزیدبن معاویه و انحراف قطعی حکومت اسلامی و به عبارتی ساقط شدن آن، همه­‌ی پیروان راستین اسلام ناب به پیروی از حضرت امیر در پیِ اصلاح کاستی­‌ها و نقصان­‌های جدی آن بوده­‌اند.

به همین دلیل تا زمان امامت امام حسین(ع) رویکرد ائمه حفظ شاکله نظام اسلامی و تلاش برای اصلاح بوده­است. اصلاحاتی که با وجود نفوذ گروه­های نفاق و منفعت طلب به نتیجه نرسیده تا زمانی که پوسته آن در دوران خلافت یزیدبن معاویه نیز فرو می­ریزد و ماجرای عاشورا را رقم می­زند تا نشان دهد برای جانشینان واقعی پیامبر(ص) نهضت اسلام بر قدرت اسلام اصالت دارد و اگر قرار باشد در این دوگانه امامان در طرفی بایستند، آن طرف نهضت اسلام است.

آن زمان که فسق و جور علنی شود و حاکم حکومت اسلامی به وضوح از ارزش­های اسلامی عدول کند، خود امام بر آن شمشیر خواهد کشید. امیرالمونین علی بن ابی طالب در دوران خلافت کوتاه مدت با گروه­های مختلفی از جمله پیروان سقیفه، ناکثین، قاسطین، مارقین و منافقین در ابعاد داخلی و خارجی درگیر بوده که هرکدام از این گروه­ها با دال مرکزی گفتمان خاص خود نمادی از انحراف مسلمین از اسلام ناب محمدی بوده‌اند.

در واقع علی(ص) با یاران راستین اندکش در برابر همه­‌ی اشکال انحراف می­جنگید و سختی این مسئله آن­گاه روشن می­شود که هرکدام ازاین گروه­ها نه با بنای مخالفت با اسلام بلکه با ادعای فهم اسلام به میدان می­‌آمدند تا آنجا که قصدشان از جنگ با علی(ع)، جنگ با انحراف بود.

علی(ع) از طرفی باید زمامداری جامعه­ای را برعهده می­گرفت که تحت آماج شدیدترین حملات بدعت­گزاران مختلف بود و مردانش طی سالیان متمادی درگیر جنگ­های طولانی بوده­اند و از طرفی باید خدعه‌های بدعت­گزاران را با اندک ­یارانش، حضورش و مظلومیت آشکارش خنثی می­کرد.

ویژگی­های اجتماعی مسلمین در کوفه پیچیده و درهم تنیده است و تاریخ­‌نگاران نیز به دلیل وقوع جنگ­های متمادی در آن برهه زمانی،  بیشتر به تاریخ­‌نگاری وقایع جنگ پرداخته­‌اند اما، ساده­‌انگارانه است اگر خانه نشین کردن علی(ع) به مدت 25 سال و پس از آن هجوم مردم برای بیعت با ایشان را ناشی از دمدمی مزاج بودن کوفیان بدانیم. بالعکس بخش قابل توجهی از کوفیان به دلیل عدم شناخت صحیح از حضرت علی(ع) و انگاشتن جایگاه او به عنوان خلیفه و نه امام، با او بیعت کردند. همانطور که وقتی دریافتند علی(ع) کسی نیست که منافع آنان را تامین کند، به مسجدی که او پیش نماز آن بود وارد نشدند.

تسلط و سهم خواهی گروه­های خودمسلمان پندار و تزریق افکار مسموم در جامعه کوفه از داخل و بیرون به قدری غیرقابل کنترل است که یک بررسی اجمالی نشان میدهد در این شهرِ فتنه‌­ها، به جز عارفان به حقِ ولایت امکان مصون ماندن برای هیچ یک از کوفیان فراهم نخواهد بود.

همانطور که می­بینیم شخصیت­هایی همچون طارق بن عبد الله، حنظله کاتب، نعمان بن عجلان،‏ یزید بن حجیّه‌ ‏و... که از منصوبان حضرت در جای جای خلافت اسلامی بودند، از ایشان روی برگردانده و به سپاه معاویه پیوستند. خود حضرت در خطبه ای از نهج البلاغه علت تغییر مسیر افراد در فتنه‌­ها را تبعیت از هوای نفس و بدعت در دین دانسته­‌اند.

پیدایش خوارج نیز از دل همین بدعت­‌گزاری‌­ها بیرون می­آید. خوارج پس از ماجرای حکمیت در جنگ صفین ابتدا تبدیل به یک حزب سیاسی و سپس رسما تبدیل به یک فرقه­ی مذهبی شدند که تا چندی بعد از شهادت حضرت علی(ع) نیز حیات داشتند. تفاوت این جماعت با سایر مخالفان علی این بود که براساس فلسفه و اصولی موهوم، دشمنی خود را توجیه میکردند. خود حضرت در توصیف این گروه، به اعتقاد افراطی این گروه به اسلام صحه گذاشته و خصلت بارز آن­ها را دوری‌شان از فکر و تعقل دانسته­اند: «وَ أنتُم مَعاشِرُ أخِفّاءُ الهامِ، سُفَهاءُ الاْءحْلامِ.» شما گروهى هستید سبک مغز و کم خرد و نادان. عیب کار شما هم همین است؛ یک روز با شدّت از حکمیّت طرفدارى مى‏کنید و یک روز به این شدّت آن را کفر و ارتداد مى‏خوانید.

جهل مشخصه‌­ی بارز و تکرار شده خوارج در بطن تاریخ است. این گروه با افراط کاری بر ظواهر مسلمانی، هیچ شخص و گروهی جز خود را مورد پذیرش قرار نمیدادند و با مخالفت با بصیرت عملی و تفسیرهای بی اساس از قرآن گروهی را در اعمال عجیب خود نیز همراه می­کردند. خوارج مشتی از خروار بدعت­گزارانِ عصر علی(ع) در کوفه بودند که غور در منش آن­ها و تاثیراتشان بر جامعه مسملین نشان می­دهد، عدم اعلان جنگ یک پارچه علیه این به ظاهر مسلمانان، همان مسیری که حسن بن علی(ع) نیز هوشمندانه آن را دنبال نمود، جریانی در راستای ثبت مشروعیت بر جریده­ی تاریخ برای قیام عاشوراست.

 

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: