به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از مهر، تاریخ پر فروغ هشت سال دفاع مقدس سرشار از دلاور مردان و زنانی است که با ایثارگری، رشادت و از خودگذشتگی از آب و خاک ایران اسلامی جانانه دفاع کردند و نه تنها اجازه اشغال حتی یک وجب از خاک وطن را به دشمن ندادند، بلکه استکبار جهانی را به خاک کشاندند. دلاور مردانی که با نثار جان خود علاوه بر تبیین فرهنگ جهاد و شهادت در جامعه خصوصاً به نسل جوان، حافظ دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی بودند.
یکی از این دلاورمردان جنگ تحمیلی که یادش تا ابد در تاریخ این سرزمین ماندگار و جاودان میماند، شهید سرافراز اسلام امیر سرلشکر حسین ادبیان از فرماندهان گمنام و غیور ارتش جمهوری اسلامی است که پیکر پاک این مجاهد فی سبیل الله پس از ۳۸ سال انتظار در تیرماه ۱۳۹۸ طی عملیات تفحص در ارتفاعات بازی دراز شناسایی و کشف شد.
تکاوری که توسط ساواک بازداشت شد!
امیر سرلشکر حسین ادبیان یکی از افسران مکتبی و شجاع ارتش اسلام است که در تاریخ بیستم مرداد ماه ۱۳۳۰ در روستای مراد حاصل از توابع شهرستان دلاور پرور و شهید پرور کرمانشاه و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. از همان دوران کودکی با قرآن و معارف اسلامی آشنا بود. دوران تحصیلاتش را در زادگاهش به پایان رساند و پس از اخذ مدرک دیپلم، عازم خدمت سربازی شد. به دلیل ورزیدگی بدنی و علاقه وی، پس از شش ماه و بعد از قبولی در آزمون، وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و تحت آموزشهای پیشرفته نظامی از جمله دورههای تکاوری، چتربازی و عملیات ویژه قرار گرفت. با پایان دوره سه ساله دانشکده و پس از فارغ التحصیلی، به پشتیبانی منطقه یک کرمانشاه منتقل شد.
شهید ادبیان با شعلهور شدن جنبش اعتراضی مردم علیه رژیم طاغوت به نهضت مردمی امام خمینی (ره) پیوست و بارها توسط ساواک زندانی و تبعید شد. وی حتی در بهمن سال ۱۳۵۸ در زندانهای ساواک بازداشت بود که پس از پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروهکهای ضد انقلاب و تجزیه طلب در مناطق کُردنشین شروع به تحرکاتی کردند که موجب ناآرامیها و درگیریهایی در کردستان شد. شهید ادبیان بر حَسب وظیفه برای مقابله با این گروهکها به تیپ سقز ملحق شد و نقش اساسی در رهایی یگانهای خودی به دام افتاده توسط عناصر ضد انقلاب، ایفا کرد. سپس در روز بعد با سازماندهی و هدایت کارکنان ورزیده تیپ این شهر قبل از اذان صبح در به کنترل در آوردن نقاط مهم شهر سقز شرکت کرد و پس از دستگیری عناصر محارب و ضد انقلاب به همراه قضات به محاکمه آنها پرداخت.
خشم ضد انقلاب از روحیه انقلابی شهید ادبیان
شهید ادبیان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی نقش سازندهای در امنیت و حراست از مرزهای غربی کشور خصوصاً در منطقه استراتژیک پاوه داشت. حضور وی در کنار شهید چمران و پاسداران انقلاب اسلامی برای شکست حصر شهر پاوه و نیز نابودی گروهک ضد انقلاب دموکرات، سبب ناراحتی آنها از این شهید والامقام شده بود، تا جایی که از شهر سنندج تا نزدیکی کامیاران چوبه دار برای او آماده کرده بودند و روی تیرکهای برق اسم و عکس او را چسبانده بودند.
وی همچنین در آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم بعث عراق به کشورمان، با رشادتها و ایثارگریهای بینظیر به دفاع از مرزهای غربی کشور در استان کرمانشاه پرداخت. او در اوایل اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در سمت فرماندهی گروه رزمی «بهمن»، پس از انجام مأموریت گشتی-شناسایی تا حوالی پاسگاه عراقی واقع در تنگه باویسی پیش رفت و با کمال شجاعت و دلیری پرچم جمهوری اسلامی ایران را در پاسگاه باویسی که به مدت سه ماه فاقد پرچم بود، برافراشت.
آخرین مأموریت نظامی
شهید ادبیان سرانجام در آخرین مأموریت خود در سمت فرماندهی یکی از محورهای عملیات آزادسازی ارتفاعات استراتژیک و صعب العبور بازیدراز واقع در شهرستان سرپلذهاب در استان کرمانشاه در تاریخ دوم اردیبهشت ماه ۱۳۶۰، پس از رشادتها و مجاهدتهای بینظیر در عقب نشاندن نیروهای دشمن از این منطقه مهم و منهدم کردن بسیاری از تجهیزات جنگی و تار و مار ساختن متجاوزان رژیم بعثی، در ارتفاع ۱۱۵۰ متری بازیدراز به محاصره دشمن درآمد و بر اثر تیر مستقیم، شهد گوارای شهادت را به همراه دیگر همرزمان شهیدش در این عملیات از جمله شهید شیرودی و شهید موحد دانش چشید.
ایستادگی کنید تا سنگرها حفظ شود
ستوان یکم علی قاسمی از نیروهای شهید ادبیان در تشریح عملیات بازیدراز گفت: در میدانی از مین، سیمهای خاردار و پرتگاههای وحشتناک محاصره شده بودیم. مهمات هم به مقدار کافی نداشتیم…، اما پیامهای سروان ادبیان، روحیهها را تقویت میکرد. گاه صدایش را به وضوح میشنیدم که فریاد میکشید «ایستادگی کنید باید این سنگرها حفظ شوند». شجاعت بینظیری داشت از هر راهی که برایش امکان داشت برای هدایت و نظارت نیروهای باقیمانده تلاش میکرد دست آخر وقتی دید راهی برای نجات از مهلکه وجود ندارد آر. پی. جی را به دست گرفت و از زیر صخره بیرون آمد. تا چند لحظه صدایش را میشنیدم به زبان عربی از عراقیها میخواست خودشان را تسلیم کنند.
مرتضی زنگنهوندی از همرزمان شهید ادبیان در عملیات بازیدراز نیز لحظه شهادت این شهید والامقام را اینگونه توصیف کرد: ادبیان هر لحظه توی یک سنگر بود و به بچهها روحیه میداد. یک لحظه چشمش به سپهنیا افتاد و فریاد زد «سپهنیا تیر خورد». به سمتش رفت هنوز به او نرسیده بود که من دیدم ادبیان کمی دولا شد و سرش را دزدید فکر کردم تیر از بالای سرش رد شده، اما هر چه نگاه کردم دیدم بلند نمیشود. سینهخیز رفتم سراغش. دیدم روی زمین افتاده و از سر و گلویش خون فَوَران میکند. چشمهایش را بسته بود. با زحمت او را به یکی از سنگرها رساندم سرش را میان دستهایم گرفتم و روی پاهایم گذاشتم.
شهید ادبیان از جمله فرماندهانی بود که به لحاظ داشتن خصوصیات ویژه اخلاقی، بر قلب زیر دستانش حکومت میکرد. به طوری که به گفته مادر این شهید والا مقام «هیچ وقت برای خودش زندگی نکرد، یا کمک من و پدرش بود، یا در مبارزات زیرزمینی با رژیم شاه، یا توی جبههها. ایشان یک ریال حق عملیات و منطقه جنگی نگرفته بود و اعتقاد داشت که باید به دولت کمک کرد». به ایشان پستهایی از قبیل فرمانداری و… پیشنهاد شده بود، ولی نپذیرفت و میگفت تا این خائنها را از خاکم بیرون نکنم، از منطقه جنگی برنخواهم گشت و ازدواج هم نخواهم کرد.
شهید ادبیان عنصر مؤمن و مکتبی در ارتش
امیر سرلشکر حسین ادبیان یکی از پرچمداران فاتح بازیدراز نقش بسزایی در تحقق اهداف این عملیات داشت. خبر شهادت این امیر سرافراز اسلام به حدی مهم بود که مقام معظم رهبری که آن زمان امام جمعه تهران بودند، در خطبه نماز شهادت ایشان را تبریک و تسلیت گفتند.
آیتالله خامنهای در نماز جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ فرمودند: «در هفته گذشته ما ۲ عنصر عزیز، ۲ قهرمان ۲ سرباز اسلام را از دست دادیم، ۲ جوانی که در راه خدا مدتهای مدید با قاطعیت و با ایمان کامل جنگیده بودند. یکی سروان شیرودی افسر هوانیروز و یکی دیگر سرگرد ادبیان. این ۲ نظامی مسلمان برای ما خیلی حرفها دارند.
رهبر معظم انقلاب در ادامه افزودند: وجود این گونه عناصر در ارتش خیلی معنا دارد. مردم نمیدانند که عناصر مؤمن و مکتبی در ارتش چه میکنند و چگونه عناصری هستند. این ۲ قهرمان در راه خدا جنگیدند و شهید شدند.» ۱۳۶۰/۰۲/۱۱
پیکر فرماندهی که پس از ۳۸ سال مفقودی تفحص شد
پیکر پاک این مجاهد نستوه پس از شهادت به دلیل شدت درگیری در ارتفاعات بازیدراز به امانت ماند و سرانجام پیکر مطهر این مدافع وطن و حافظ ارزشهای اسلامی پس از ۳۸ سال بیخبری و انتظار، در تاریخ دوازدهم تیرماه ۱۳۹۸ طی عملیات جستجو و تفحص در ارتفاعات شناسایی و کشف شد.
گفتنی است، در عملیات بازیدراز به دلیل صعب العبور بودن منطقه، مین گذاری و پاتکهای بیامان دشمن تعداد زیادی از رزمندگان اسلام غریبانه مجروح و شهید شدند که هنوز پیکر مطهر برخی از آنها از جمله شهید مفقود الاثر محمد حسنی جعفری از این ارتفاعات باز نگشته است.