به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از مشرق، دکتر سیدمحمد مرندی، مشاور تیم مذاکرهکننده هستهای در بخشی از یک مصاحبه با جماران پیرامون مذاکرات هستهای دوحه اطلاعات جالبی را مطرح کرده است که جزو معدود صحبتهای تبیینی این روزها درباره روند مذاکرات و چالشهای آن است.
در ادامه بخشهایی از صحبتهای مرندی در این باره را میخوانید:
_ شرایط باید به نحوی پیش رود که دولت آمریکا نتواند مانند گذشته بدعهدی کند...برای اینکه دولت آمریکا نتواند در آینده به راحتی توافق احتمالی را زیر پا بگذارد، مذاکرهکنندگان ما در این دور از مذاکرات، درباره تضمینها، راستی آزمایی و برچیده شدن تحریمها مذاکره کردند و امتیازات خوبی را به دست آوردند که این باعث استعفای 2 تن از اعضای تیم مذاکره کننده آمریکا شد. ولی همچنان یکسری مسائل باقی مانده که اگر حل نشوند، میتوانند اجرای برجام را برای ایران با چالشهای جدی مواجه کنند.
_ در این سه ماه که پیغام و پسغام داده می شد، آمریکایی ها ناچار شدند تا یکسری از خواسته های ایران را بپذیرند ولی هنوز به مرحله ای که بتوانیم برجام را با اطمینان نسبی اجرا کرده و یا شرایطی که منجر به منفعت اقتصادی برای مردم شود، نرسیدهایم.
_ جوزپ بورل عملا در سفر اخیر خود اعتراف کرد که نیاز به توافق دارند.
_ دلیل برگزاری مذاکرات دوحه، حل مسائل باقیمانده در حوزه تضمین ها و تحریم ها بود تا بتوانیم برجام را اجرا کنیم. از این رو، باید دید بعد از مذاکرات فشرده اخیر، آمریکایی ها این مسیر را طی خواهند کرد یا بازهم به سیاست های گذشته خود ادامه می دهند.
_ وی در خصوص ادعاهای مطرح شده از سوی مقامات اروپایی مبنی بر مطرح کردن خواسته های فرابرجامی توسط ایران، گفت: تمام خواسته های ایران تاکنون در چارچوب برجام بوده و این توافق صراحتا تاکید کرده است که باید روابط اقتصادی ایران عادی سازی شود و ایران در همان راستا مذاکره می کند. اروپایی ها به این موضوع واقفند که خواسته های ایران منطقی است و خوب می دانند که مشکل آمریکا است اگر نه اگر به اراده آنها بود، توافق بر سر برجام تاکنون امضا شده بود. واقعیت این است که آمریکایی ها سختگیرانه عمل می کنند و اروپایی ها نمی توانند اعتراضی به ایالات متحده داشته باشند.
_ تاکنون چند بار طرف غربی برای برجام ضرب الاجل تعیین کرده است اما پس از مهلت تعیین شده هیچ اتفاقی نیفتاد. این نوع ادبیات صرفا برای فشار بیشتر به مردم ایران است. بی تردید اگر دولت توافقی را امضا کند و آمریکا بتواند از آن سوءاستفاده کند و نفعی برای مردم نداشته باشد و در کنارش برنامه هسته ای ما نیز محدود شود، دوباره گرفتاری های بزرگ و لاینحلی برای ما به وجود خواهد آمد.
_ بحث الان راجع به تضمین دولت آینده آمریکا در خصوص برجام نیست و تمام بحث ها مربوط به تضمین در دوره دولت آقای بایدن بوده است و تضمینهایی که ایران میخواهد از شخص بایدن و دولت او است. آقای بایدن از روز اول تلاش کرد که هیچ گونه تضمین معناداری به ایران ندهد.
*این اطلاعات ناب پیرامون مذاکرات هستهای دوحه میتواند سازههای تحلیلی بهتری را نسبت به فضای مذاکرات به دست دهد.
چه اینکه در رسانهها و شبکههای اجتماعی میبینیم که یک دوقطبی نیز شکل گرفته مبنی بر اینکه عدهای ملتمس توافق هستند و کسانی هم بدون کار تبیینی یا استدلالی مشغول متلکپرانی به تیم مذاکراتی سابق و یا لعن توافق هستند!
طبعا این فضا سازنده نیست و آوردهای هم جز افزایش آشفتگی ذهنی و اجتماعی نخواهد داشت. بلکه این استدلال، اخبار دسته اول از منابع متین و اشراف مطالعاتی به کلیّت ماجراست که میتواند سبب شکلگیری یک اندیشه درست در قبال تمام اضلاع ماجرا شود.
معالوصف با استناد به تحلیلهای متقن و نیز تجربه برجام در دولت اعتدال؛ این توافق در صورت کلی اگر هم محقق بشود، آمریکا از ابزارهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران دست بردار نیست و از هر راه ممکن فشار بر مردم ایران را در دستور کار خود خواهد داشت.
نکته جالبتر هم فهم این قضیه مستند و عقلانی است که به دور از هیجانات رسانهای و ذهنی بدانیم که بخش اعظم مشکلات اقتصادی ایران ریشه در داخل دارد نه در تحریمهای خارجی و باید از دستگاههای مسوول داخلی انتظار داشت که این مشکلات را رفع کنند.
"برجام" تا زمان فهم نشدن این حقیقت در سطح عمومی جامعه، همانند یک استخوان لای زخم عمل خواهد کرد.
در این باره خوانش پرونده "برجام کوبایی" و آنچه رائول کاسترو در رحم توافق نهایی بیقید و شرط با آمریکا جستجو میکرد نیز برای پژوهشگران نکات زیادی خواهد داشت.