جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
مدیر مسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه آمریکا و متحدان اروپایی آن به ادامه «‌مذاکرات بی‌نتیجه‌»! برای درگیر کردن کشورمان با پیامدهای خسارت‌بار آن نظیر شرطی کردن قیمت ارز و طلا ! آشفتگی قیمت‌ها و ده‌ها نابسامانی دیگرِ ناشی از این فراز و نشیب‌ها در اقتصاد کشورمان نیاز دارد!‌، نوشت: باید گفت که آمریکای قطر همان آمریکای وین است!.
کد خبر: ۱۳۴۷۰
۰۹ تير ۱۴۰۱ | ۰۹:۳۰

به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «آمریکای قطر همان آمریکای وین است !» نوشت:

۱- مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۴ (روسیه، چین، انگلیس، فرانسه و آلمان، منهای آمریکا‌) که در وین جریان داشت، به علت مخالفت آمریکا با لغو تحریم‌ها و خودداری از ارائه تضمین معتبر مبنی بر انجام تعهداتش، متوقف شده بود. نزدیک به ۴ ماه بعد از توقف مذاکرات وین، آمریکا از طریق ژوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد انجام مذاکره غیر‌مستقیم با ایران در قطر را مطرح کرد. مسئولان کشورمان اگرچه به مذاکرات قطر خوشبین نبودند ولی با این انگیزه که ترک‌کننده میز مذاکره نباشند و زمینه را برای تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش فراهم نکنند، با این پیشنهاد موافقت کردند و سر‌انجام مذاکرات غیر‌مستقیم آمریکا و ایران با وساطت ژوزف بورل در روزهای هفتم و هشتم تیرماه در دوحه صورت پذیرفت و همان‌گونه که انتظار می‌رفت مذاکرات قطر نیز تاکنون با خودداری آمریکا از تضمین درباره انجام تعهداتش رو‌به‌رو شده و بعید است به نتیجه مطلوبی برسد!

۲- برخلاف آنچه آمریکا و اروپا ادعا می‌کنند، برنامه هسته‌ای ایران مشکل آنها نیست و از صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای کشورمان اطمینان کامل دارند‌. عدم انحراف فعالیت هسته‌ای ایران به سوی ساخت سلاح اتمی، دست‌کم ۱۰ بار از سوی آژانس مورد تأیید قرار گرفته است ولی به قول جرج فریدمن «‌مشکل ما [ آمریکا ] با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست مشکل آن است که ایران نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال تخاصم و درگیری با آمریکا به بزرگ‌ترین قدرت نظامی و تکنولوژیک منطقه تبدیل شده است‌». و یا به گفته «کریس بک‌مایر»، معاون وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه با نشریه پولیتیکو: « ایران به‌خاطر انقلاب اسلامی تحریم است و اصل تحریم‌ها مربوط به انقلاب 1979 است‌». از این رو با جرأت می‌توان گفت که محال است آمریکا از تحریم جمهوری اسلامی ایران دست بکشد، چرا که از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم علیه ایران اسلامی استفاده می‌کند و نه محدود کردن فعالیت هسته‌ای کشورمان.

۳- حالا به گزارش «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که روز ۶ خرداد ۱۴۰۱ (۲۷ مِی ۲۰۲۲‌) در کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا مطرح شده است نگاهی بیندازید:
« نکته نهایی این است که ما و همه شرکای اروپایی بر این باوریم که می‌توانیم در ازای برداشتن گام‌های مهم ایران برای عقب‌نشینی و محدود کردن برنامه هسته‌ای‌اش، تخفیف‌های محدودی برای تحریم‌ها فراهم کنیم و در همان حال، همچنان از منبع وسیع تحریم‌های باقی‌مانده و ابزارهای دیگری که در اختیار ما است، برای تحت فشار قرار دادن و هدف قرار دادن سایر فعالیت‌های خطرناک آن (ایران) استفاده کنیم‌»! همان‌گونه که ملاحظه می‌شود رابرت مالی با صراحت می‌گوید که هرگز تحریم‌ها را بر نمی‌داریم!

نماینده آمریکا در امور ایران در ادامه همان نشست بازهم با صراحت می‌گوید که توافق هسته‌ای - برجام- را برای اِعمال فشار بیشتر بر ایران می‌خواهیم‌. بخوانید! «‌توافق (‌‌برجام‌) ما را در موقعیت بسیار قوی‌تری برای فشار بیشتر بر ایران قرار می‌دهد»! رابرت مالی بعد از اشاره به اهمیت برجام برای آمریکا، ترامپ را به خاطر خروج از برجام به شدت ملامت می‌کند و بر این باور است که ترامپ با خروج از برجام دست آمریکا را از اهرم‌هایی که برای مقابله با ایران در اختیار داشت، کوتاه کرده است.

۴- درباره این بخش از اظهارات رابرت مالی (خروج ترامپ از برجام‌) باید گفت که ترامپ هم مانند اوباما و سایر مقامات آمریکایی برجام را برای آمریکا یک سند طلایی می‌دانست که در آن صدها امتیاز نقد از ایران گرفته و در مقابل فقط چند وعده نسیه داده بودند! اما، خروج ترامپ از برجام برای کسب امتیازات بیشتر بود و خانم فدریکا موگرینی نماینده وقت اتحادیه اروپا، یک هفته پس از خروج آمریکا از برجام و زمانی که روحانی می‌گفت «شرّ یک مزاحم از سر برجام کم شد»! فاش کرد که «من از روحانی ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران، به برجام پایبند بماند»!‌... و این‌گونه بود که ترامپ برای کسب امتیازات بیشتر از برجام خارج شد! و امیدوار بود که دولت آقای روحانی برای بازگشت آمریکا به برجام با دولت وی به مذاکره بنشیند و این خواسته خود را بیش از یازده بار و در موارد مختلف تکرار کرد. اما، با تغییر ترکیب مجلس شورای اسلامی و تصویب طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از حقوق ملت ایران»، آرزوهای ترامپ (بخوانید آرزوی مشترک دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آمریکا‌) با بن‌بست رو‌به‌رو شد و از آن پس ایران در مقابل بد‌عهدی‌های آمریکا راه مقابله به مثل را پیش گرفت و به تدریج تعهدات برجامی خود را کاهش داد. گفتنی است که دولت آقای روحانی با طرح مجلس به شدت مخالفت می‌ورزید ولی سرانجام در برابر این طرح که مراحل قانونی خود را طی کرده بود چاره‌ای جز تسلیم نداشت! مذاکرات وین درپی این مصوبه هوشمندانه مجلس شورای اسلامی آغاز شد و بعد از برگزاری چند نشست، دولت رئیسی قوه اجرائیه را به دست گرفت و تیم هسته‌ای کشورمان با نگاهی متفاوت مذاکرات وین را دنبال کرد.

۵- تیم هسته‌ای کشورمان در مذاکرات وین با اقتدار و هوشمندی مثال‌زدنی حضور داشته است و نتیجه آن که، اولاً؛ ریل مذاکرات را از انفعال ایران به طلبکاری از حریف تغییر داده است، ثانیاً؛ به آمریکا اجازه نداده است بدون پذیرش شروط ایران وارد برجام شود، ثالثاً؛ مانند دولت قبل تمامی امور کشور را به مذاکرات گره نزده است، بلکه علاوه‌بر برخورد قانونی و مقتدرانه برای لغو کامل تحریم‌ها، خنثی‌‌سازی و دور ‌زدن تحریم‌ها را نیز دنبال کرده است که دولت در این زمینه به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است. این دستاوردها و نمونه‌های دیگری از این دست، آمریکا و اروپا را در بهره‌گیری از اهرم فشار تحریمی علیه ایران با دشواری جدی رو‌به‌رو کرده است و انکار نمی‌کنند که مقاومت و اصرار تیم هسته‌ای کشورمان بر خطوط قرمزی که برای آنها تعیین شده است، آمریکا و متحدانش را با شرایط شکننده‌ای رو‌به‌رو ساخته است و بدیهی است که برای خروج از بن‌بست پیش‌روی به فکر چاره باشند. پیشنهاد مذاکرات قطر با این مقدمه از سوی آمریکا پیش کشیده شد!.

۶- همان‌گونه که اشاره شد و چالش هسته‌ای ۲۰ ساله نیز به عنوان یک سند غیر‌قابل تردید از درستی این دیدگاه حکایت می‌کند، آمریکا هرگز درپی لغو کامل تحریم‌ها نیست و از سوی دیگر به وضوح دریافته است که این‌بار‌، برخلاف مذاکرات منجر به برجام با حریفی رو‌به‌روست که اهل تبادل امتیازهای نقد با وعده‌های نسیه نخواهد بود. اکنون سؤال این است که با توجه به دو نکته یاد شده، از پیشنهاد مذاکرات قطر چه هدفی را دنبال می‌کند؟ نزدیکترین گمانه به واقعیت آن است که آمریکا به نفس مذاکره نیاز دارد و نه، نتیجه‌ای که پس از رایزنی و توافق طرفین به دست خواهد آمد! آمریکا و متحدان اروپایی آن به ادامه «‌مذاکرات بی‌نتیجه‌»! برای درگیر کردن کشورمان با پیامدهای خسارت‌بار آن نظیر شرطی کردن قیمت ارز و طلا ! آشفتگی قیمت‌ها و ده‌ها نابسامانی دیگرِ ناشی از این فراز و نشیب‌ها در اقتصاد کشورمان نیاز دارد!‌ ... و بالاخره باید گفت؛ آمریکای قطر همان آمریکای وین است!

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: