جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
محاسبات نشان می‌دهد در صورتی که ارز 4200 حذف شود به صورت مستقیم 6.9 درصد به تورم اضافه خواهد شد
کد خبر: ۱۵۴۹
۲۰ دی ۱۴۰۰ | ۱۴:۵۲

به گزارش رسانه بهمن به نقل از بورسان، ارز 4200 از جمله حساس‌ترین مسائل این روزهای کشور شده و مخصوصا تاثیر آن بر قیمت کالاهای اساسی مردمی که تقریبا همیشه تورم جزئی از زندگی آنان بوده اهمیت بیشتری دارد.

 

مساله به خودی خود مهم است؛ از یک طرف به اقلام اساسی مردم وابسته است و از طرف دیگر رنگ و بوی فساد در آن جدی است. تقریبا همه توافق دارند که وجود ارز 4200 فسادزا است و به دلیل اختلاف بسیار زیادی که با قیمت ارز بازار نیما (نرخ ارز بازار نیما بیشترین اهمیت را در تحلیل قیمت کالاهای اساسی دارد) دارد حذف آن در نهایت قطعی است.

 

اما تبعات حذف آن چندان جدی است که پای هر سیاست‌گذاری را برای حذف آن می‌لرزاند. برای درک اهمیت حذف ارز 4200 تنها ارجاع به استدلال مخالفان کلیات لایحه بودجه 1401 کافی است؛ چرا که عمده مخالفت آن‌ها حول موضوع بود و آن هم مساله حذف ارز 4200 و شوک قیمتی‌ای که بر مردم وارد می‌کند. اما در هر حال سوال اساسی‌ای که وجود دارد آن است که آینده قیمت کالاهایی همچون نان، گندم، دارو، روغن و گوشت چگونه از حذف ارز 4200 تاثیر می‌پذیرد و چرا باید از تبعات حذف آن نگران بود و البته به آن فکر کرد؟

 

تاثیر حذف ارز 4200 بر قیمت کالاهای اساسی

طبعا پاسخ به این سوال یک جواب تک خطی دارد: افزایش شدید قیمت برخی کالاها؛ دارو احتمالا حدود پنج برابر شود (که برای بسیاری از داروها البته این اتفاق افتاده است از قبل)، روغن بیش از دو برابر خواهد شد و گوشت و نان نیز افزایش خواهند داشت. اگر جواب واضح است، پس این همه شلوغی حول این مساله برای چیست؟ به نظر پای چند مساله مهم در میان است:

 

اول آنکه دقیقا گفته نمی‌شود هر کدام از کالاها تا چه میزان افزایش قیمت خواهند داشت. این ابهام در برآورد میزان قیمت کالاها به چند عامل وابسته است.

 

اول آنکه همه مدل‌های پیش‌بینی تغییر قیمت مدل هستند و مدل‌ها همیشه چیزهایی را نادیده می‌گیرند. اگر چه ما برای درک ساده‌تر دنیا مجبوریم مدل‌سازی کنیم، ولی در علوم اجتماعی واقعا مدل‌ها به نوع تصمیم افراد وابسته است. در ثانی مساله دیگر تاثیر افزایش این قیمت‌ها روی انتظارات تورمی است.

 

در واقع اگر افزایش قیمت این کالاها انتظارات تورمی را شعله‌ور کند ممکن است روی نرخ دلار تاثیر بگذارد و باعث افزایش قیمتی بیشتر از آنچه گفته شده شود. حتی در شرایط فعلی که نوسانات سیاسی و اقتصادی و نیز فاصله اندک با شوک تورمی سال گذشته انتظارات تورمی را پر نوسان کرده‌ است، پاسخ به چنین سوالی اهمیت بیشتری دارد و نمی‌توان دقیقا گفت قیمت این اقلام تا چه حد افزایش خواهند یافت.

 

دولت در ازای حذف ارز 4200 چه میزان یارانه به افراد می‌دهد؟

مساله دیگر آن است که بسیاری افراد در فرآیند حذف ارز 4200 توان خرید آن‌ها کاهش یافته که بنا به محاسبات وزارت اقتصاد حدود 60 میلیون نفر خواهند بود و نوع حمایت دولت مساله بسیار مهمی است. ایده اولیه آن بود که بین 94 تا 130 هزار تومان به این 60 میلیون نفر داده شود تا بخشی از قدرت خرید از دست رفته مردم جبران شود.

 

اما بخشی از مجلس نگرانی جدی در این مورد دارد و به عنوان مثال روح‌الله ایزدخواه نماینده مخالف کلیات لایحه بودجه 1401 بر این مساله تاکید کرده که چه تضمینی وجود دارد جبران کاهش قدرت خرید توسط دولت اتفاق بیفتد. مخصوصا با توجه به تجربه مردم از اصلاح یارانه‌ها در دولت‌های قبلی و یارانه 45 هزار تومانی که ارزش آن روز به روز در حال کاهش است.

 

به همین دلیل مسعود میرکاظمی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام آمادگی کرده که مبلغ در نظر گرفته شده در ازای حذف ارز 4200 قابلیت افزایش دارد که هنوز رقم دقیق آن معلوم نیست. با این حال سوالی که وجود دارد آن است که چرا دولت تا این حد اصرار دارد که ارز 4200 همین امسال حذف شود؟ آیا به خاطر کسری بودجه خود دولت است یا ابعاد دیگری نیز این مساله دارد؟

 

چرا عدم حذف ارز 4200 نیز تورم‌زا است؟

می‌دانیم به صورت کلی تورم به دلیل بی‌ارزش شدن پول اتفاق می‌افتد. دلیل اصلی بی‌ارزش شدن پول، افزایش اسکناس یا اعتبار بدون رشد اقتصادی است.

 

در واقع اگر اقتصاد را همچون چای شیرین در نظر بگیریم، با افزایش آب جوش چای کم‌رنگ می‌شود و از شیرینی آن نیز کاسته خواهد شد. پول دقیقا همان آب جوش چای شیرین است و رشد اقتصادی شکر و مایع چای است. اگر بیشتر از میزانی که چای و شکر (رشد اقتصادی) موجود، پایه پولی افزایش یابد حاصل بی‌مزه شدن چای و در نتیجه کاهش ارزش اقتصاد به صورت اسمی است. اینک شواهدی وجود دارد که ادامه سیاست ارز 4200 باعث شده که میزان پول در اقتصاد افزایش یابد و در نتیجه تورم کل کالاهای اقتصاد افزایش یابد که ریشه آن در کمبود دسترسی دولت به منابع نفتی است.

 

به صورت کلی فرآیند تبدیل دلارهای نفتی به ریال بدین شکل است که دولت ارز کالاهای اساسی را در اختیار بانک مرکزی قرار می‌دهد و ما به ازای آن ریال دریافت می‌کند. بانک مرکزی نیز این ارزها را به واردکننده می‌دهد و ریال‌های دست وارد کننده را از دست آن‌ها خارج می‌کند.

 

اما واقعیت آن است که بانک مرکزی در برخی از مواقع سال اساسا ارزی نداشته تا به واردکننده بدهد و در نتیجه مجبور بوده است از منابع پایه پولی در بازار نیما ارز را به قیمت 23 هزار تومان بخرد و به قیمت 4200 به وارد کننده بدهد. چون نرخی که به واردکننده کالاهای اساسی تعلق می‌گرفته اختلاف زیادی با ارز نیما دارد؛ عملا بانک مرکزی نتوانسته آن مقدار پول که تزریق کرده را جمع‌آوری کند که ماحصل آن افزایش پایه پولی در نتیجه تورم است.

 

چرا حذف سیاست ارز 4200 قطعی است؟

به همین دلیل ادامه وضعیت فعلی نیز ناگزیر تورم‌زا خواهد بود و اینچنین با وضعیت متناقضی رو به رو هستیم. اما محاسبات نشان می‌دهد در صورتی که ارز 4200 حذف شود به صورت مستقیم 6.9 درصد به تورم اضافه خواهد شد (با توجه به وزن کالاهای اساسی در شاخص تورم) و دقیقا چون نرخی که بانک مرکزی ارز خریده با نرخی که بانک مرکزی ارز فروخته یکسان می‌شود عملا 7.6 درصد نیز از تورم کاسته خواهد شد.

 

اما همین محاسبات نشان می‌دهد ادامه سیاست‌های فعلی در صورتی که ارز کافی در اختیار بانک مرکزی نباشد، باعث می‌شود 26.7 درصد به تورم افزوده شود که دلیل واضحی است از اینکه باید شاهد پایان ارز 4200 باشیم. در نتیجه علی‌رغم همه اختلاف‌ها و نگرانی‌ها از نحوه مدیریت این سیاست، احتمالا در سال 1400 دیگر ارز 4200 تخصیصی داده نخواهد شد.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: