جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
سید مرتضی آوینی در بیستم فروردین ماه سال ۷۲ در منطقه فکه به شهادت رسید.
کد خبر: ۸۴۷۸
۲۰ فروردين ۱۴۰۱ | ۰۹:۲۶

به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، بیستمین روز از فروردین سال ۷۲ بود که خبری بسیار تلخ، کام همه آن‌هایی را که به حوزه هنری رفت و آمد داشتند یا خواننده مجله "سوره" بودند یا اینکه سال‌ها با صدای روح بخش سید مرتضی مستند "روایت فتح" را پی می‌گرفتند، آزرد؛ خبر این بود: سید مرتضی آوینی به همراه سعید یزدان پرست بر اثر انفجار مین در منطقه فکه به شهادت رسید و حالا هر سال بیستم فروردین یادآور آن روز تلخ است. او را رهبر انقلاب "سید شهیدان اهل قلم" نامید و چه توصیف زیبایی. رضا برجی از رزمندگان و عکاسان دوران دفاع مقدس و از بچه‌هایی که با سید مرتضی روزگار بسیاری را گذرانده است، در کتاب "همسفر خورشید" به بیان خاطره‌ای از او پرداخته که در ادامه آن را پی می‌گیریم:

سید دل پرخونی داشت، همراهانش با صدای «یارب» ‌های او در نیمه‌ شب آشنا بودند.

پاسی از شب که می‌گذشت، در انتظار صدای ناله‌ های آوینی چشمانشان را باز می‌ کردند مرتضی مرثیه‌سرا بود، دلی عاشورایی داشت قصه وصال، روح بی‌تابش را عاشق می‌ ساخت.

یک بار در دوکوهه به او گفتم: شهید داوود یک بار در زمین خیس پادگان به زمین افتاد و گریه کرد وقتی علت گریه‌ اش را پرسیدم، پاسخ داد:"یاد حضرت عباس افتادم که هنگام به زمین افتادن دست نداشت، حتماً‌ خیلی سخت به زمین افتاده است".

با شنیدن این سخن گریه مجال صحبت را از مرتضی گرفت، همانجا در پادگان نشست، ساعت‌ ها به یاد غربت عباس‌بن‌علی (ع) و داوود گریست. گویی پرده‌ های غیب را از چشمانش گرفته بودند، داوود را در زمین صبحگاه می‌ دید. لب به سخن گشود، داوود باید می‌ رفت.

برخاست،‌ پا برجای گام‌های داوود نهاد. مرتضی مردی آسمانی بود که پای بر خاک داشت.

 

برشی از کتاب همسفر خورشید

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: