جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
تاملی بر اظهارات اخیر داوری اردکانی؛
اگر باور داریم که خلاصی از وضع نابسامان امروز با نقد به معنای تذکر عیب و اشکال ها و پرسش از آینده و امکان ها ممکن می شود، ناگزیر این روزنامه نویسان و اهل رسانه اند که باید میداندار  باشند. ژورنالیست زبان نقد را می داند و از کاستی ها باخبر است و با علم و آکادمی نیز آشناست و اقتضای بیدارگری نیز همین تجهیزات است.
کد خبر: ۹۱۸۳
۳۰ فروردين ۱۴۰۱ | ۱۹:۰۱

رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه فرهنگ و اندیشه-محمدحسین نظری: رضا داوری اردکانی در گفتگوی اخیر با روزنامه سازندگی در پاسخ به این پرسش که آیا از دانشگاهیان قطع امید کرده اید که از روزنامه نگاران می خواهید به وضع فرهنگ و جامعه توجه کنند، پاسخ قابل تاملی داده که عموما در میان ما مغفول است. به اعتقاد او هوای امروز هوای علم و عمل نیست و بنابراین از دانشگاهیان که معمولا به مسائل علمی مشغول اند و سرگرم مطالعه و بحث و نقد و نظر هستند، نمی توان انتظار داشت که چندان به وضع جامعه توجه کنند. در چنین وضعی-یعنی وضعی که آکادمیسین ها به مسائل بیرون بی اعتنا هستند و جامعه و مردم به حال خود رها شده اند-روزنامه نویسان و اهالی قلم و رسانه هستند که می توانند نسبت به اوضاع و احوال تذکر دهند و خودآگاهی ایجاد کنند.

روزنامه نگاران همواره در مرز علم و عمل قدم می زنند؛ یعنی هم به آکادمی و دانشگاه و مطالعه و علم و نظر و هم به سیاست عملی و احیانا کاستی ها و ناتوانی ها و عیب و اشکال ها توجه دارند و از این حیث آنها هستند که می توانند در کار هماهنگی و هم زبانی علم و عمل بکوشند. ژورنالیست ها از آنجا که واسطه میان جامعه و آکادمی هستند، شانشان این است که علم اهالی دانشگاه را به زبان مردم درآورند و از این حیث وظیفه روشنگری را بر عهده دارند و از طرفی با تذکر به عیب و اشکال ها بهبودی و رشد و پیشرفت را تدارک کنند. این البته حلقه ی مفقوده ای در کار و بار امروز ماست که فقدان آن دلایلی دارد. از طرفی اهل سیاست تلاش کرده اند که روزنامه نویسان را به استخدام خود در آوردند و بواسطه ی زبان و قلم آنها رفتارهای خود را توجیه کنند. از سوی دیگر دانشگاهیان چندان به روزنامه نویسی و روزنامه نویسان توجهی ندارند و غالبا آنها را از خود می رانند و اساسا معاشرت و مصاحبت با ژورنالیست را دون شان خود می دانند و احیانا بر آنها ارج و احترام نمی نهند. علاوه بر این به نظر می رسد اهالی قلم و رسانه و روزنامه خود نیز محتاج خودآگاهی اند؛ برخی از آنها به این خاطر که قدر ندیده اند دچار نحوی نومیدی شده اند و دیگر باور ندارند که می توانند آینده ی بهتر را تمهید و تدارک کنند.

اگر باور داریم که خلاصی از وضع نابسامان امروز با نقد به معنای تذکر عیب و اشکال ها و پرسش از آینده و امکان ها ممکن می شود، ناگزیر این روزنامه نویسان و اهل رسانه اند که باید میداندار  باشند. ژورنالیست زبان نقد را می داند و از کاستی ها باخبر است و با علم و آکادمی نیز آشناست و اقتضای بیدارگری نیز همین تجهیزات است. اگر حکمرانان و مسئولان را غیر از جامعه در نظر بگیریم، ژورنالیست البته واسطه ی میان دانشگاه و سیاست هم هست؛ واسطه ای میان عمل بی نظر و نظر بی عمل. این روزنامه نگار است که دائما حکمرانان تذکر می دهد که چه بکنند و چه نکنند. خطاها را تذکر و راه و چاره را نشان می دهد. از این حیث، روزنامه نگار واسطه تعامل دانشگاهیان و حکمرانان نیز هست.

به هر حال، بیراه نیست اگر بگوییم بسامانی احوال و اوضاع به نحوی به قدرشناسی روزنامه نگاری و جد و جهد روزنامه نگاران بسته است، چنانکه در افواه عموم هم می شنویم که رشد و توسعه با «رسانه های آزاد و مستقل» ممکن است. از این حیث، دل بستن به روزنامه نویسان و جدی گرفتن ژورنالیسم، چندان به نومیدی از دانشگاهیان مربوط نیست، چه حرف زدن با مردم زبانی می طلبد که آن زبان در اختیار نویسندگان و اهل رسانه است.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: