جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
«زمان» پدیده‌ی مَهیب و مسلّطی است و آدم‌ها هر چقدر هم گردن‌کش شوند، نمی‌توانند از تسلط زمان بر خودشان فرار کنند و محکوم آن نباشند.
کد خبر: ۷۹۷۳
۱۲ فروردين ۱۴۰۱ | ۰۰:۴۶

به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن حجت الاسلام محمدصادق حیدری نوشت: «زمان» پدیده‌ی مَهیب و مسلّطی است و آدم‌ها هر چقدر هم گردن‌کش شوند، نمی‌توانند از تسلط زمان بر خودشان فرار کنند و محکوم آن نباشند. حالا فکر کنید خالق زمان تصمیم گرفته باشد همچین پدیده‌ای را گره بزند به نام نامیِ محمّد و با شخص شخیص پیامبر اکرم. شاید برای این‌که نشان بدهد که برترین پیامبرش مثل بقیه‌ی بنده‌هایش نیست و مخلوقی را آفریده که حتی بر زمان هم حکومت دارد. اگر کسی به من بگوید «ماه شعبان یعنی چه»، انتخاب عقل ناقص من، همین جمله‌های بالایی است.

 

احتمالاً عظمتِ این نعمت بوده که نبیّ‌اکرم را به یک رفتار خاص در ماه شعبان سوق می‌داده: «الذی کان رسول‌الله یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایامه» روزهای روزه و شب‌های به‌پاخاسته‌ که محبوب‌ترین آفریده‌ی خدا آنها را با حالت ویژه‌ی «بخوعاً لک فی اکرامه و اعظامه» همراه کرده و ما را یاد «لعلّک باخع نفسک» انداخته. نمی‌دانم تعبیر درستی بکار می‌برم یا نه ولی به حکم معنای «بخوع» در قرآن، انگار هدیه خدا به پیامبرش به قدری مهابت داشته که نبیّ‌اکرم «خودش را به کشتن می‌انداخته» تا بتواند پاسخ این رحمت را بدهد و شکر این هدیه‌ی مخصوص را به جا بیاورد.

 

شاید از همین حال نبیّ، بشود حکمت ندای آن مُنادی را که به فرمان پیامبر در مدینه فریاد می‌زد، حدس زد: «ای مردم مدینه! بدانید که شعبان، ماه من است. پس خدا رحمت کند هر کسی را که من را بر [ادای حق] ماه من، یاری کند.» پیامبر که خودش یاری‌کننده همه‌ی انسان‌ها و جوامع است و به حکم صلوات شعبانیه، «غیاث المضطر المستکین» نام گرفته، چرا باید از بقیه کمک بخواهد؟ چون می‌خواهد با حالت «بخوع» از این هدیه‌ی خدا تشکر کند. کسی که برای کاری خودش را به کشتن می‌اندازد، تمام توانمندی‌هایش را به میدان می‌آورد و به قدر تمام مقدوراتش و حتی بالاتر از آن دوندگی می‌کند و خب، چه توانمندی و مقدوری بهتر از «امّت» ش؟ از همه آنها می‌خواهد به میدان بیایند و شاخه‌های درخت طوبی را بگیرند تا شکر این نعمت نه با یک زبان و یک نفر، که با میلیون‌ها زبان و نفر رقم بخورد و کثرت امّت بدون اینکه نفی شود، حول محور پیامبر با هم ترکیب شود و یک برآیند واحد از جنس «پرستش و بندگی» را رقم بزند و این بندگی و شکر به جای منحصر شدن در پیامبر، مرکّب از رفتار او و امّتش باشد و تا همیشه تاریخ، عمر و امتداد پیدا کند و دائماً افزون‌تر شود.


بخاطر همین‌ها، گمان می‌کنم همه اعمالی که در ماه شعبان وارد شده، از روزه و مناجات و صلوات شعبانیه تا صدقه و استغفار و اذکار، همگی ابزارهایی برای یاری به پیامبر هستند تا او از طریق ما، «بخوع» شعبانیه‌اش را با ترکیب پیچیده‌تر و جزئیات بیشتری به خدایش تقدیم کند. مثلاً همین ذکر «لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لو کره المشرکون» که گفته‌اند هزار بار در ماه شعبان بخوانید؛ مخصوصا با آن صیغه جمع در «نعبد» و «مخلصین» که توحید را از شکل فردی در می‌آورد و «پرستش دسته‌جمعی» و «اخلاص اجتماعی» را فریاد می‌زند: وقتی «توحید» باعث ایجاد یک «جمع» شود و انسان‌ها به این دلیل جامعه بسازند که نه فقط نیازهای مادّی که نیازهای یکدیگر برای پرستش عمیق‌تر و پیچیده‌ترِ خدا را هم برطرف کنند، یک قدرت ایمانی درست شده که اهالی باشگاه قدرت مادّی را به ترس و لرز و کراهت و نفرت می‌اندازد و «و لو کره المشرکون» را به یک رویّه حتمی تبدیل می‌کند.


فکر کنم کمی سخت شد. خب می‌شود کار را راحت‌تر کنیم و برویم سراغ جمله‌ی کسی که عمرش را صَرف همین ذکر کرده و ترجمه امروزین آن را در سراسر منطقه پراکنده. منظورم خمینی کبیر است که گفت: «حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود.» مردی که زندگیش را به ابزاری برای بخوع پیچیده‌تر پیامبر اکرم تبدیل کرد و از طریق ملت ایران، پرستش جمعی خدای متعال را مبنای «جمهوری اسلامی» قرار داد. یعنی در زمانه‌ای که شرک و جاهلیت مدرن می‌خواست با «تقسیم کار بین‌المللی»، امت پیامبر اکرم را به ابزاری برای غلیظ‌تر کردنِ دنیاپرستی خودش تبدیل کند، جمهور ایرانیان را بر محور «قدرت اسلام» و «اقتدار موحدین» در برابر مشرکین و منافقین، جمع کرد و با زبان میلیون‌ها ایرانی، به میلیون‌ها زبان فریاد زد: «لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لو کره المشرکون».

 

حتی اگر مشرکین بدشان بیاید و از نفرت و عصبانیت بمیرند، ترکیب‌شدن امّت با پیامبر از فراز قرن‌ها عبور کرده و صدای منادی رسول‌الله زمان و مکان را درنوردیده به دوازدهم فروردین رسیده و در کوچه‌های ایران پیچیده: «بدانید که شعبان، ماه من است. پس خدا رحمت کند هر کسی را که من را بر [ادای حق] ماه من، یاری کند...»

 

تقدیم به جمهوری اسلامیِ عزیزتر از جان در سالروز ولادتش؛ نظامی که با «استکبارستیزی در سیاست»، پرچم دفاع از «پرستش اجتماعیِ خدای متعال» را در قرن بیستم به اهتزاز در آورد و حالا باید با دستیابی به نسخه‌ی عملیِ «عدالت‌محوری در اقتصاد»، از آزمون «ظهور کامل نفرت از مشرکین» در این عرصه هم با سربلندی عبور کند...

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: