معاون مرکز مطالعات شبهقاره: تَنشهای تاریخی هند و پاکستان تا ۲۰۲۶ ادامه دارد؛ جنگ تمامعیار در کار نیست

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴، صبح امروز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ پهپادهای هندی چندین شهر پاکستان را هدف قرار دادهاند و وزیر دفاع هند اعلام کرده عملیات سیندور ادامه دارد.
وزیر امور خارجه هند گفته قصد تشدید درگیری را ندارد، اما در صورت حمله نظامی پاکستان، پاسخ سخت خواهد داد. منابع خبری گزارش دادهاند ارتش پاکستان با موشکهای بالستیک به فرودگاه آمریتسر در هند حمله کرده و انفجارهای شدیدی در این منطقه رخ داده است. تنشهای مرزی میان هند و پاکستان در کشمیر افزایش یافته و این وضعیت باعث نگرانی جهانی از بروز بحران بزرگتر شده است.
پاسخ تند اسلامآباد؛ غیرنظامیان قربانی شدند
ساعاتی پس از حمله، ارتش پاکستان در بیانیهای تند، این اقدام را «نقض آشکار حاکمیت ملی» خواند و آن را «اقدام به جنگ» توصیف کرد. طبق اعلام منابع رسمی پاکستانی، در جریان این حملات، ۸ غیرنظامی از جمله یک کودک جان خود را از دست دادند. در واکنش، توپخانه پاکستان به سمت مواضع هندی در امتداد خط کنترل آتش گشود و تبادل شدید آتش در چندین منطقه گزارش شد. این پاسخ، زمینهساز درگیریهای گستردهتری شد که همچنان ادامه دارد.
در خصوص این مهم امین رضایینژاد امشب پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ در مصاحبهای تحلیلی با خبرنگار گروه سیاسی شبکه خبری ایران ۲۴ به بررسی تحولات اخیر هند و پاکستان پرداخت.
مشروح این گفتوگو را در زیر بخوانید؛
ایران ۲۴: ریشههای اصلی تنشهای اخیر میان هند و پاکستان چیست و چرا این درگیریها دامنهدار شده است؟
رضایینژاد: درگیری میان هند و پاکستان ریشه در تاریخ استقلال این ۲ کشور دارد، زمانی که هر ۲ از بریتانیا جدا شدند و منطقه بزرگ هند به ۲ کشور هند و پاکستان تقسیم شد. این مسئله موضوع جدیدی نیست و بیش از ۷۰ سال است که میان ۲ طرف وجود داشته است. در این مدت نه تنها درگیریهای نظامی، بلکه لفاظیهای سیاسی نیز موانع بسیاری در مسیر توسعه روابط دوجانبه ایجاد کرده و بخش بزرگی از منابع ملی دو کشور را به خود اختصاص داده است.
اگر بخواهیم دلایل را بررسی کنیم، نخستین عامل، اختلافات قومی و مذهبی است که به زمان تقسیم این منطقه بازمیگردد. مسلمانان و هندوها از ابتدا در این منطقه تنش داشتند و این اختلافات از سطح جامعه به نخبگان سیاسی کشیده شد. به طور مثال، دو حزب مهم در آن زمان، حزب کنگره به رهبری گاندی و جواهر لعل نهرو و حزب مسلم لیگ به رهبری محمد علی جناح که نماینده مسلمانان هندوستان بود، با دیدگاههای متفاوتی نسبت به آینده هند پس از خروج بریتانیا تلاش میکردند راهکارهایی پیدا کنند. دخالت بریتانیاییها و اختلافات مذهبی موجب شد دو کشور هند و پاکستان تشکیل شوند.
دلیل دوم تنشها، مسائل مرزی، به ویژه بر سر منطقه کشمیر است. در زمان استقلال، قرار بود ساکنان کشمیر تصمیم بگیرند که به هند یا پاکستان بپیوندند، اما این منطقه با وجود جمعیت عمدتاً مسلمان، به هند پیوست و دولت هند کنترل آن را بر عهده گرفت. این مسئله به یک زخم باز و جغرافیایی تبدیل شده که نه تنها میان مردم کشمیر بلکه میان دو کشور هند و پاکستان ادامه دارد. منطقه کشمیر از نظر شباهتهایی با بحران فلسطین اشغالی نیز تأثیرگذار است و باعث ارتقای بعد مذهبی این تنشها شده است.
به طور کلی، ۲ عامل اصلی، تعصبات مذهبی بین هندوها و مسلمانان و مساله جغرافیایی کشمیر، ریشههای اصلی اختلاف و مناقشه طولانیمدت بین هند و پاکستان محسوب میشوند که باعث شده است تنشها تا امروز ادامه داشته باشند.
چشمانداز درگیری هند و پاکستان تا ۲۰۲۶
ایران ۲۴: به نظر شما چشمانداز آینده روابط هند و پاکستان در کوتاهمدت و بلندمدت با این شرایط چگونه است؟
رضایینژاد: ببینید، در کوتاهمدت احتمال دارد این درگیری تا سال ۲۰۲۶ ادامه یابد؛ یعنی ممکن است شاهد یک دور درگیری محدود و تحت کنترل باشیم که گهگاه اوج میگیرد، اما به جنگ تمامعیار منجر نشود. دلیل این موضوع این است که تاریخ بارها نشان داده است در هر دو کشور هند و پاکستان، اعضای حزب حاکم هنگام بحرانها، معمولاً مسئله کشمیر را داغ میکنند تا از طریق آن مردم را حول یک موضوع متحد کنند. در اصطلاح عملیات روانی به این «رژه حول پرچم» میگویند؛ در واقع، هدف این است که مردم را حول مسئله کشمیر متحد کنند تا بتوانند تنشهای سیاسی، اقتصادی یا حتی اجتماعی داخلی را سامان دهند یا تسکین بخشند. اکنون در هر دو سوی مرز چالشهایی وجود دارد که ظرفیت ادامهدار کردن این درگیریها تا سال ۲۰۲۶ را ایجاد میکند.
از سوی هند، انتخابات مجلس عالی هند در سال ۲۰۲۶ پیشروست و حزب حاکم فعلی در وضعیت خوبی نیست. در سال ۲۰۱۹ نیز وضعشان مساعد نبود، اما آن زمان تنشهای سال ۲۰۱۹ را ایجاد کردند تا بتوانند پایگاه رای خود را حفظ و در انتخابات پیروز شوند. از آن زمان تاکنون پایگاه مردمی آنها ضعیف شده است؛ اگرچه دوباره در انتخابات پیروز شدند، اما هم در سطح ایالتی شرایط مناسبی ندارند و پیشبینیها هم حاکی از وضعیت نامطلوب آنها در ۲۰۲۶ است. همچنین، نسبت به انتخابات ۲۰۱۴، جایگاهشان در پارلمان تضعیف شده است. بنابراین این درگیریها میتواند محرک مناسبی برای جامعه هندوهای افراطی باشد تا دوباره حول حزب حاکم متحد شوند.
در طرف مقابل، در پاکستان چالشهای سیاسی داخلی وجود دارد که طرفداران آقای عمران خان ایجاد کردهاند و به سمت اشغال حوالی پایتخت و حرکت به سمت تغییر حکومت پیش رفتهاند. البته با سرکوب این تحرکها از سوی نیروهای امنیتی مقابله شده، اما چالشها همچنان باقی است. در روزهای اخیر به دلیل آغاز این درگیریها، اعتراضات سیاسی در پاکستان تا حد زیادی کاهش یافته است، چرا که چنین شرایطی موجب شده تا دولت مرکزی در افکار عمومی خیانتکار شمرده شود و به همین دلیل برخی پاکستانیها خوشحالند از اینکه دولت پاکستان که اکنون در اتحاد با ارتش است، این درگیریها را به گونهای ادامه دهد تا بتواند مسئله آقای عمران خان را فیصله دهد.
این تحلیل مربوط به چشمانداز کوتاهمدت است. اما اینکه انتظار داشته باشیم جنگی بلندمدت مانند جنگ کره، ویتنام یا جنگ تحمیلی ایران که چندین سال طول کشید، رخ دهد، بسیار بعید است و نمیتوان آن را یک فرضیه معتبر دانست؛ اگرچه این احتمال کاملاً صفر نیست ولی بسیار کم است زیرا هر دو طرف منافع خود را دارند که اجازه درگیر شدن در جنگ بلندمدت را نمیدهد. بنابراین احتمال اینکه این جنگ یک درگیری کوتاهمدت باشد به مراتب بیشتر است.
تأثیر تنشهای هند و پاکستان بر امنیت، اقتصاد و ثبات سیاسی منطقه جنوب آسیا
ایران ۲۴: تأثیر تنشها و درگیریها بر امنیت و ثبات منطقهای چیست؟
رضایینژاد: ببینید، پاکستان و هند ظرفیت این را ندارند که جمعیتهایشان به واسطه درگیریهای موجود به کشورهای همسایه سرازیر شود. به عبارت دیگر، این توانایی در طرف پاکستانی و همچنین در کشورهای همسایه این دو کشور وجود ندارد که با موج گسترده پناهجویان مواجه شوند. بنابراین نمیتوان گفت این تنشها به شکل گستردهای منجر به بیثباتی اجتماعی در منطقه خواهند شد؛ اما بیثباتی سیاسی در منطقه جنوب آسیا قطعاً وجود دارد و حتی در حال حاضر نیز مشاهده میشود.
کشورهای کوچک منطقه، مثل بوتان، نپال، سریلانکا، مالدیو و حتی بنگلادش، که ما آنها را «کشورهای میکرو استیت» مینامیم، باید تصمیم بگیرند که در این شرایط به سمت هند گرایش پیدا کنند، یا به پاکستان متمایل شوند، یا بیطرف باقی بمانند. این تصمیمگیریها خود میتواند مناقشات و نزاعهایی میان این کشورها و همسایگانشان به دنبال داشته باشد.
از نظر اقتصادی، این تنشها رشد اقتصادی هند را تحت تأثیر قرار خواهند داد. پیشبینیها برای رشد اقتصادی هند طی سالهای آینده بسیار مثبت است، حتی در برخی گزارشها این رشد از رشد اقتصادی چین نیز بالاتر برآورد شده است. در مقابل، وضعیت اقتصادی پاکستان چندان مطلوب نیست، چرا که این کشور دارای بدهیهای سنگین به بانک جهانی و چین است. اگر جنگ میان دو کشور ادامه پیدا کند، هند که یکی از ابرقدرتهای اقتصادی منطقه است، ممکن است از معرکه عقب بماند و بیثباتی اقتصادی را تحمل کند و همچنین جایگاه خود را در نظام اقتصادی منطقهای که در حال شکلگیری است، تضعیف شده ببیند.
پاکستان نیز باید منتظر باشد که بیثباتی اقتصادی به ناآرامیهای اجتماعی در داخل کشورش منجر شود. از این لحاظ، برای هر دو کشور وضعیت خوبی به نظر نمیرسد.
اگرچه این تنشها احتمالاً باعث سرازیر شدن مشکلات امنیتی به کشورهای همسایه نمیشود، مگر آنکه درگیریها به سمت جنگ اتمی پیش برود؛ در صورت وقوع جنگ هستهای، قطعاً امنیت کشورهای همسایه به مخاطره خواهد افتاد. اما تا زمانی که این جنگ از نوع هستهای نشود، تبعات امنیتی آن در حد مناقشات و نزاعهای سیاسی باقی خواهد ماند، اما بیثباتی در خود دو کشور پاکستان و هند به شدت افزایش پیدا خواهد کرد.
راهکارهای عملی و منطقهای برای کاهش تنشها و بهبود روابط هند و پاکستان از دیدگاه رضایینژاد
ایران ۲۴: دکتر، اگر به طور خلاصه بخواهید راهکاری ممکن برای کاهش تنشها و بهبود روابط بین هند و پاکستان ارائه دهید، از دید شما چه چیزی میتواند باشد؟
رضایینژاد: ببینید، یک راهحل آرمانی وجود دارد که آن برگزاری انتخابات است تا مردم کشمیر بتوانند یک بار برای همیشه تصمیم بگیرند و مشخص شود که به کدام طرف میپیوندند. اما از طرف دیگر، هندیها هیچگاه اجازه برگزاری چنین انتخاباتی را نخواهند داد. به نظر میرسد تنها راهحل ممکن، استفاده از ابتکارات منطقهای برای کنترل این موضوع باشد. همچنین شورای امنیت احتمالاً به این ماجرا ورود نخواهد کرد، هرچند احساس من این است که ایالات متحده چندان ناراضی از ادامه این درگیری نیست و حتی احتمال دارد که علاقهمند باشد این درگیری به یک درگیری میانمدت تبدیل شود. بنابراین، از سازمانهای بینالمللی که در نظم پس از جنگ جهانی دوم نقش دارند، نمیتوان انتظار زیادی داشت. همچنین سازمانهایی مانند سازمان همکاری شانگهای یا بریکس نیز چنین ظرفیتی ندارند.
باید یک سری ابتکارات منطقی شکل بگیرد؛ البته باید به این نکات توجه کرد که این ابتکارات بر چه پایهای باشند، کدام کشورها در آن مشارکت داشته باشند و ضمانت اجرایی آنها چگونه تأمین شود. با در نظر گرفتن این موارد، شاید از طریق این ابتکارات منطقهای بتوان موقتا مناقشه را کنترل کرد تا روزی مسئله کشمیر حل شود؛ یا حداقل سیاستمداران دو طرف این موضوع را به عنوان یک پروندهای برای حل منازعات داخلی کنار بگذارند و دیگر به آن به چشم یک چالش بنیادین نگاه نکنند. به مرور، فرهنگ سیاسی دو کشور باید بپذیرد که کشمیر همانی است که هست؛ یعنی سه بخش کشمیر وجود دارد: کشمیر تحت کنترل چین، کشمیر تحت کنترل هند و کشمیر تحت کنترل پاکستان. خط کنترل (لاین آف کنترل) بین دو کشور میتواند به یک مرز رسمی تبدیل شود و عملاً کشمیر به سه منطقه تقسیم شود تا به این ترتیب منازعات به تدریج فروکش کند و تنشها کاهش یابد.