دخترانی که گمشده و پیدا شدند/تلاشی هیجانی برای دیده شدن یا نشانی از اعتراض به وضع موجود

به دنبال انتشار خبر پیدا شدن پیکر الهه حسیننژاد در بیابانهای اطراف تهران، خبری دیگر در رابطه با گم شدن دو دختر نوجوان ۱۲ ساله منتشر شد که اذهان جامعه ایرانی را آشفته و دگرگون کرد.
با این وجود بعد ازظهر شنبه ۱۷ خرداد ماه رسانهها خبر پیدا شدن دختران را منتشر کردند.
طبق گزارشات این دو دختر نوجوان به نامهای «یسنا شهگلی» و «سارا اقبالشاه» در مدتی که خبر مفقود شدن آنها منتشر شده بود در خانه دوست خود پنهان شده بودند و در آخر در پارکی نه چندان دور از محل سکونت خود پیدا شدند، در حالی که از واکنش خانواده خود میترسیدند.
آیا فرار و پنهان شدن این دختران از خانواده یک ماجراجویی نوجوانانه برای تجربه هیجان بوده است و یا محرکهای دیگری باعث این نوع رفتار شدهاند؟
در این خصوص و برای تحلیل و بررسی علل و انگیزههای رفتاری این دو دختر نوجوان، خبرنگار شبکه خبری ایران ۲۴ گفت وگویی با دکتر «امانالله قراییمقدم» جامعهشناس و استاد دانشگاه و دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی ترتیب داده و نظر آنها را جویا شده است که در پی میآید.
دکتر «امانالله قراییمقدم» جامعهشناس و استاد دانشگاه در مورد انگیزههای این دختران تصریح کرد: انگیزههای پنهانشدن دختران نوجوان میتواند متفاوت باشد، این دختران ممکن است به دلیل بدرفتاریهای والدین، استقلال طلبی، فرار از محیطهای کنترلگر، تجربه هیجانات، ترساندن والدین و یا روابطی که در خارج از خانه ممکن است داشته باشند دست به این کار بزنند و باعث دلواپسی خانواده و جامعه شوند.
وی ادامه داد: البته خانوادهها و نوع روابط نوجوانان با اعضای خانواده در درجه اول اهمیت قرار دارد. فضای مجازی یکی از اصلیترین دلایل دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر است. خانوادهها دیگر با یکدیگر به تبادل فکری و روحی نمیپردازند و از حال یکدیگر بیخبرند و رابطه معنوی بین والدین و فرزندان کم شده است. در واقع نوجوانان فضای گفت وگو برای صحبت و مطرح کردن خواستههای خود را ندارند.
قراییمقدم افزود: اغلب این دختران به دلیل کمتجربگی و تاثیر شبکههای اجتماعی اقدام به چنین رفتارهای میکنند بدون آنکه به عواقب آن بیندیشند. البته در تحقیقی که سالها قبل در این زمینه انجام دادیم، عامل اساسی و موثر در فرار دختران از خانواده رفتار پدر خانواده با دختران خود بوده است.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه در مورد عدم تحمل و حرف شنوی دختران نسل جدید نسبت به گذشته و اقدام به اعتراض توسط آنها تصریح کرد: دختران نوجوان نسبت به گذشته به استقلالطلبی و اعتراض بیشتر به وضعیت موجود روی میآوردند. استقلال طلبی و سنتشکنی و عدم حرفشنوی در بین دختران نسل جدید بیشتر دیده میشود.
وی ادامه داد: براساس تئوری «دیوید رایزمن» (David Riesman) جامعهشناس مطرح آمریکایی، جوانان امروزه سنتشکن، استقلال طلب، خرد گرا و خودمدار شدند. یعنی از عقل و خرد و دانش خود پیروی میکنند و دیگر از بزرگتران حرفشنوی ندارند.
قرایی مقدم با بیان اینکه رایزمن سه تیپ شخصیتی را برای جامعه مدرن تعریف میکند، به معرفی این سه تیپ پرداخت و گفت: نخست فرد سنتمحور، افراد از سنتها و ارزشها پیروی میکنند. دوم فرد خردگرا، افراد از عقل و خرد و درک و فهم خود و ارزشهای درونی پیروی میکنند و سوم فرد دنبالهرو، افراد از همسنوسالان خودشان دنبالهروی میکنند که میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.
این جامعه شناس در رابطه با نهادهای موجود برای دخترانی که در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند، گفت: البته نهادهایی مانند اورژانس اجتماعی وجود دارند که دختران میتوانند به آنها رجوع کنند ولی مساله اینجاست که بسیاری از آنها معمولا به این نهادهای کمکرسان توجه نمیکنند و بهتر بود اگر دختران توجه بیشتری به این نهادها داشتند.
وی افزود: البته باید در برنامههای تلویزیونی یا برنامههای آموزشی و گفت وگوها خطرات اینگونه رفتارها را بررسی شود تا سرانجام این جوانان به روسپیگری، اعتیاد و ... کشیده نشود. ولی اغلب نوجوانانی که دست به فرار میزنند از عواقب کار خود بی خبرند و قصد مطرح کردن خود و خواستههای خود را دارند.
قراییمقدم آموزش مسئولیتپذیری به فرزندان را یکی از عوامل مهم برای کاهش پدیده فرار از خانه دانست و گفت: مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته مانند ژاپن که در این زمینه اقدامات تاثیرگذاری انجام دادهاند، جامعه ایران نیز باید وظیفهمداری و مسئولیتپذیری را چه در خانواده و چه در مدرسه و دانشگاه به افراد بیاموزد. در خانواده والدین فرزندان را با مسئولیتهای خود آشنا کند و در مدرسه و دانشگاه نیز معلمان و اساتید این مسئولیت را به عهده بگیرند.
وی ادامه داد: این مسئولیتپذیری از دوران باستان وجود داشته و امروزه نیز در خانوادههای روستایی دیده میشود. ولی در شهرهای بزرگ این قضیه کمتر دیده میشود. حتی این عدم مسئولیت پذیری در ادارات هم دیده میشود.
قراییمقدم در رابطه با پذیرش دخترانی که منزل را ترک کرده اند از سوی خانوادهها گفت: متاسفانه والدین دیگر فرزندانی که فرار میکنند و باز میگردند را قبول نمیکنند زیرا اعتبار و عزت یک خانواده ایرانی به فرزند دخترش است و وقتی دختری فرار میکند باعث بدنامی آن خانواده میشود. البته در شهرهای بزرگ این قضیه زیاد نمود ندارد ولی در شهرهای کوچکتر که ساکنان اکثرا یکدیگر را میشناسند این نوع اقدامات تبعات خطرناکتری دارد.
وی افزود: البته در این مورد خانوادهها باید درک بیشتری داشته باشند و نسبت به فرزندان خود گذشت کنند.
قراییمقدم در مورد راهکارهای موجود برای جلوگیری از آسیبپذیری دختران پس از بازگشت به خانه گفت: شبکههای اجتماعی و رسانهها میتوانند در این زمینه با تولید برنامههایی خانوادهها را به بخشش فرزندان خود تشویق کند.
وی افزود: برای اینکه دختران ایرانی اقدام به فرار از خانه نکنند اعضای خانواده باید زمان بیشتری را با یکدیگر سپری کنند و به گفت وگو و تبادل نظر با یکدیگر بپردازند. همچنین وظیفهمداری و مسئولیتپذیری را به جوانان بیاموزند و آنها را نسبت به وظایف خود آگاه سازند و از خطراتی که در جامعه وجود دارد آنها را بر حذر دارند و از سختگیریهای بیمورد بپرهیزند.
دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس نیز ضمن برشمردن مجموعه علل ممکنی که باعث فرار دختران از خانه میشود به ارائه راهکارهایی برای کمرنگ شدن این پدیده پرداخت.
وی تصریح کرد: در همه جای جهان چنین مواردی معمولا بین نوجوانانی که در سنین اولیه نوجوانی هستند میافتد. این نوجوانان ممکن است به دلیل اعتراض به مسائل خانوادگی و محیط زندگی و یا جلب توجه دیگران دست به فرار بزنند.
طباطبایی ادامه داد: جلبتوجه برای درخواست کمک یکی از راهکارهایی است که نوجوانان بکار میگیرند؛ مانند خودکشی نوجوانان، که طبق آمار در ۸۰ درصد مواقع نوجوانان واقعا قصد خودکشی ندارند و فقط به قصد جلبتوجه دست به این کار میزنند.
طباطبایی در مورد انگیزههای فرار دختران ادامه داد: این دختران نیز ممکن است برای رسانهای شدن دست به اینکار زده باشند. در دنیای امروز که دنیای شبکههای اجتماعی است نوجوانان ممکن است دست به کارهایی بزنند که بیشتر دیده شوند. البته نمیتوان انگیزههای روانی آنها را دقیقا مشخص کرد. ممکن است آنها در معرض تعرض جنسی از طرف خانواده یا فشارها و آزارهای روانی، یا تنگناهای مالی و عاطفی قرار داشتند.
این روانشناس در مورد تحویل دختران به خانوادهها توسط مقامات مسئول تصریح کرد: تا آسیبشناسیها صورت نگیرد دختران نباید تحویل خانوادهها داده شوند.
وی ادامه داد: چندین سال است که این مسئله مطرح شده که دخترانی که خانه را ترک میکنند نباید فورا تحویل خانوادهها داده شوند و باید آنها را به مراکز بهزیستی تحویل دهند تا آنجا تحت بررسی و درمان روحی و روانی قرار گیرند.
این نویسنده و پژوهشگر اجتماعی در مورد نهادهایی که دختران را تحت حمایت قرار میدهند، گفت: در زمینه حمایت از دختران سازمانهای مردمنهاد (N.G.O.) بسیاری فعال هستند و تعداد این سازمان ها در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده است. نیروی انتظامی نیز موسسهای به نام موسسه «آرامش» دارد که به صورت رایگان به روانشناسی و روانکاوی دختران آسیبدیده میپردازد. اورژانس خانواده نیز به صورت رایگان خانوادهها را تحت بررسی قرار میدهند و کمکرسانی میکند. همچنین برنامههای رادیویی و رسانهها نیز میتوانند در این زمینه بسیار کارساز باشد.
وی افزود: خوشبختانه آمار این نوع رفتارها در ایران در مقایسه با آمار جهانی پایینتر است؛ به عنوان مثال این آمار در آمریکا بسیار بالا است.
طباطبایی تصریح کرد: دختران قبل از آنکه اطلاعات، دانش، فرهنگ کافی داشته باشند و آموزشهای لازم را ببینند با یک فضای مجازی لجام گسیختهای روبهرو میشوند و دنیای دیگری را متصور میشوند که خیالی است و به تبعات کار خود آگاه نیستند و نمیاندیشند.
وی ضمن اشاره به پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی بر روی نوجوانان، راهکارهایی را در مورد کمرنگ شدن پدیده فرار دختران ارائه داد: آنچه مسلم است این است که جهان تحت تاثیر شبکههای اجتماعی قرار گرفته است و تبعات آن کم شدن اصالت و توانایی خانوادهها، مقایسه خود با دیگران از نظر اوضاع اقتصادی، ظاهری و ... است که همه اینها توهماتی مخصوصا در میان نوجوانان ایجاد میکند. مثلا مسئله خالکوبی که از دیرباز وجود داشته ولی مشاهده میکنیم که امروزه این مسئله در بین جوانان بیشتر شده است زیرا افراد تحت تاثیر رسانهها و تحتتاثیر هجوم بیگانه و تهاجم فرهنگی غرب قرار میگیرند و ما باید جوانانمان را از مسائل آگاه کنیم.
وی ادامه داد: البته کیفیت کار آموزشوپرورش در 10 سال اخیر بسیار پیشرفت کرده است. ولی مسئله مهم این است که باید فرهنگ سازی کنیم. فرزندان ما باید آموزشهای لازم را اعم از آموزش رسانهای، فرهنگی، عاطفی و ... را ببینند. همچنین خانوادهها باید محیطی را فراهم کنند که دختران و پسران زیر نظر آنها با یک دیگر معاشرت کنند که در این صورت بسیاری از بحرانهای بلوغ کمرنگتر میشود.
این روانشناس و پژوهشگر اجتماعی افزود: خانوادهها باید همه برای فرزندان خود امکانات آموزشی فراهم کنند. آموزش از طریق فیلم سینمایی، تلویزیون، کتاب، دورهمیها و گفتوگوهای سازنده که به رشد فکری بیانجامد امکانپذیر است و ما باید اینگونه امکانات را فراهم کنیم. این امکانات باعث میشود تا وقایعی مانند فرار دختران از خانواده کمرنگتر شود.
وی ادامه داد: نباید فقط از دولت و حکومت انتظار داشت؛ در واقع اکثر افرادی که دغدغه جامعه بشری را دارند و نگران تحولات انسانی هستند افراد مستقلی مانند نویسندگان، هنرمندان، فیلم سازان و ... هستند. ما با غنیکردن فرهنگ فرزندانمان به آنها کمک خواهیم کرد.