به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از مهر، نوشتن برای برخی افراد در کمال سادگی و بی آلایشی، بسیار سخت است و فصاحت و بلاغت ویژه میخواهد، وصف شهدا چنین حسی دارد.
نمی دانم از کجای قصه شروع به نوشتن کنم که حق مطلب ادا شود؛ وقتی دارید از اولین شهید نهضت امام راحل مینویسید باید قلمت شیوا و رسا باشد، در میان تشویش واژهها و کلمات بودم که به ناگاه یاد جمله تاریخی حضرت امام خمینی (ره) افتادم که در باب شهید «سید یونس حسینی رودباری» فرمودند؛ «من سید یونس را از فرزندم بیشتر دوست داشتم».
«سید یونس» کیست؟
این جمله کوتاه به قدری معانی و مفاهیم عظیم و گسترده دارد که میتوان راجع به آن ساعتها بحث کرد و نوشت، اما به راستی این «سید یونس» کیست که اینگونه در قلب مالامال از لطف و رحمت بنیانگذار انقلاب اسلامی جا خوش کرده است!؟
در مهرماه ۱۳۱۱ در آغوزبن رودبار نوزادی متولد شد که بعدها اولین شهید نهضت امام خمینی (ره) لقب گرفت. خانواده نامش را یونس نهاد، پدرش از سادات مورد احترام آبادی و شهرستان و یک روحانی کشاورز بود.
«سیدیونس» از همان کودکی علاقه زیادی به فراگیری علم و دانش نشان داد و با توجه به اینکه سنی نداشت اما رفتار و کردارش از وی یک فرد بزرگ، پخته و اهل دانش ساخته بود. «سید یونس» گزارش ما زمانی که ۱۲ سال بیشتر نداشت در مکتب خانه زادگاهش زیر نظر «میرزا بلال طالقانی» به فرا گرفتن قرآن پرداخت و با قرآن مأنوس شد و اندیشه و تأمل در قرآن، راه و روشش را الهی کرد.
چراغ مبارزه با رژیم ستم شاهی را روشن کرد
«سید یونس» از همان ابتدا مستعد، توانمند و پرتلاش بود و این مؤلفههای شخصیتی، رفتاری، ذاتی و استعداد سرشار وی مورد توجه «سید رحمان سیاهپوش قزوینی» (منبر نشین روستای آغوزین) قرار گرفت.
نبود امکانات و غبار محرومیتها سبب نشد تا سید گزارش ما گوشه نشینی اختیار کرده و استعدادهایش را فدای محرومیتها و محدودیتها کند، شوق و ذوق درس خواندن و فراگیری علم و دانش، پایش را به قزوین باز کرد و دو سال در یکی از حوزههای علمیه قزوین به تحصیل علوم دینی همت گماشت، اما این پایان کار نبود فضای آموزشی قزوین نتوانست «سید یونس رودباری» را اقناع کند و به ناچار عزم مشهد کرد تا در حوزه علمیه مشهد به ادامه تحصیلات بپردازد، علم اندوزی و کسب دانش از یک سو و عشق به امام از سوی دیگر، او را از مشهد رهسپار قم کرد.
«سیدیونس» در کنار تحصیل علم و دانش به تهذیب نفس هم میپرداخت و دارای بینش سیاسی بسیار قوی بود و در آن دوران که با حکومت مزدور رژیم ستم شاهی و طاغوت مصادف بود با پیروی از راهنماییها و منویات حضرت امام، چراغ مبارزه با رژیم ستم شاهی را روشن کرد.
روستازاده ای که زودتر از همه صدای امام را شنید
در این دوره با بالا گرفتن معرفت علمی و ایمان قلبیاش فعالیت سیاسی ایشان علیه نظام ستم شاهی شروع شد. عدالت خواهی، ظلم ستیزی و مخالفت شدید «سید یونس» با سیاستهای غلط رژیم شاهنشاهی، سبب شد تا بارها توسط مأموران سفاک ساواک دستگیر و روانه زندان شود. تحمل سختیها و شکنجهها در شکنجه گاههای ساواک عزم «سید یونس» را برای مبارزه قویتر کرد تا جایی که سختترین شکنجهها و تبعیدهای مکرر را تحمل کرد اما از آرمانهای امام و انقلاب عقب نشینی نکرد.
«سید یونس» زمان و دورانی (سال ۴۲) پرچم عدالت خواهی و مبارزه با رژیم طاغوت را به دست گرفته بود که هنوز کسی از ارزشهای والای انقلاب و نهضت حضرت امام خبر نداشت، این روستازاده اهل سرزمین صلح و دوستی شهرستان رودبار صدای رسا و پرمعنای امام را شنید و به دنبال پژواک این صدای عدالت خواهانه رفت و تا آخرین نفس و قطره خونش دست از مبارزه بر نداشت.
درس امام شناسی را از سید یونس آموختم
«سید امجد حسینی آغوزبنی» برادر اولین شهید حضرت امام خمینی (ره) در حالی که از زهد و پارسایی «سید یونس» سخن میگفت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: اخلاق حسنه، عفت کلام و مردم دوستی سید یونس زبانزد خاص و عام بود.
وی با بیان اینکه درس امام شناسی را از «سید یونس» آموختم، افزود: سید یونس از شاگردان و یاران واقعی امام راحل بود و سخن، هدف و حرکت امام هیچ وقت از زبان، بیان و کلام شهید رودباری نمیافتاد.
برادر اولین شهید نهضت حضرت امام (ره)، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی و دنیا پرستی را از مؤلفههای بارز شخصیتی «سید یونس» برشمرد و بیان کرد: شهید یونس بسیار ساده زیست، قناعت پیشه و اهل بخشش بود و پس از شهادتش فقط مقداری پول، یک جلد قرآنکریم و چند جلد کتاب علمی باقی مانده که آن نیز بنا به وصیت ایشان به حوزه علمیه قم وقف شد.
من «سید یونس رودباری» را از فرزندم بیشتر دوست داشتم
حسینی آغوزبنی با بیان اینکه «سید یونس» هیچ وقت دنبال مطرح کردن خودش نبود، گفت: «سید یونس» در شرایط خفقان طاغوت، آرمان امام و انقلاب را دنبال میکرد و بارها توسط ساواک دستگیر، شکنجه و تبعید شد اما آرمانش را رها نکرد.
وی با اشاره به روایتی از زبان حجت الاسلام قدسی امام جمعه سابق کلاچای و از یاران شهید یونس در خصوص جمله تاریخی حضرت امام در باب شهید رودباری، اضافه کرد: پس از شهادت سید، خانواده او با هماهنگی با دفتر حضرت امام به محضر ایشان شرفیاب میشوند٬ امام پس از عرض تسلیت، تفقد و اظهار همدردی، چون پدر شهید سید یونس را در حال گریه مشاهده میکند به ایشان میفرماید؛ «این گریه، مال شما نیست! این گریه، برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من سید یونس رودباری را از فرزندم بیشتر دوست داشتم!»
نسل جوان امروز تشنه ادبیات و گفتمان شهدا هستند
برادر شهید سید یونس رودباری، شهدا و ایثارگران را مایه سربلندی و عظمت ایران اسلامی دانست و بیان کرد: ترجمان زندگی شهدا باید به گفتمان علمی دانشگاهها و مراکز آموزشی تبدیل شود.
حسینی آغوزبنی با بیان اینکه نسل جوان امروز تشنه ادبیات و گفتمان شهدا هستند، گفت: تلاش دشمن در راستای کمرنگ کردن ارزشها و آرمانهای امامین انقلاب و شهدای عزیز با ترویج فرهنگ و سبک زندگی شهدایی بی اثر میشود.
وی با تاکید بر تبیین سیره، روش و منش شهدا، اضافه کرد: جامعه اسلامی با ساختار و فرهنگ ایثار و شهادت معنا میدهد و زمانی به بیراهه میرویم و دچار مشکلات، مسائل و اشتباه میشویم که از فرهنگ شهدا فاصله بگیریم.
خدمت صادقانه به مردم تنها مطالبه خانواده شهدا از مسئولان
برادر اولین شهید نهضت حضرت امام خمینی (ره) با اشاره به برخی کوتاهیها در خصوص شناخت و معرفی شهید سید یونس در شهرستان رودبار و استان گیلان، بیان کرد: اگر چه شهدا نیاز به معرفی و تبلیغ ندارند اما میطلبد برای بهره مندی جامعه از فضائل و اندیشههای شهدا، سیره و سبک زندگی شهدا را برای مردم تبیین کنیم.
حسینی آغوزبنی، خدمت صادقانه به مردم را تنها مطالبه خانواده شهدا از مسئولان دانست و تصریح کرد: همانطور که شهدا بدون هیچ چشم داشتی جانشان را در کف دستشان گذاشتند و رفتند و شهید شدند، خانوادههای شهدا هم از مسئولان جز خدمت صادقانه و دلسوزانه به مردم خواسته دیگری ندارند.
وی همچنین از رسانهها و خبرنگاران خواست تا در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، قلم بزنند و جامعه را به سمت فرهنگ شهدای سوق دهند.
تاریخ واقعی شهادت سید یونس در قاب روایتها
آن چیزی که همیشه به عنوان یک سوال مطرح بود زمان دقیق شهادت «سید یونس حسینی رودباری» است؛ در روایتی نقل شده که «سید یونس» در حادثه دوم فروردین ۱۳۴۲ مدرسه فیضیه توسط مأموران ساواک دستگیر و مورد شکنجه شدید قرار گرفته و پس از تحمل دو روز رنج و جراحت سنگین، به درجه شهادت نائل میشود، اما عدهای دیگر شهید رودباری را جز شهدای قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ منتسب کردند.
اما اگر به کتابها و اسناد تاریخی رجوع کنیم خواهیم دریافت که شهید «سید یونس حسینی رودباری» در چهارم فروردین ۱۳۴۲ به لقاء الله پیوسته است.
کتاب بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی (ره) تألیف آقای «سید حمید روحانی» به این موضوع پرداخته و حتی اعلامیه حضرت امام به مناسبت چهلم شهدای فیضیه را که در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۲ پخش شده بود، چاپ کرده که به نوعی صحه بر تاریخ واقعی شهادت «سید یونس حسینی رودباری» گذاشته است.
در بخشی از اعلامیه حضرت امام خمینی به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهدای فیضیه، آمده است؛ «دیروز پدر قد خمیده مرحوم «سید یونس رودباری» که آثار عظمت مصیبت چهرهاش را درهم شکسته بود به ملاقات من آمد به چه زبانی میشود مادرهای فرزند مرده و پدرهای خمیده را تسلیت داد.»
همچنین در کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی (نظام قدیم) قسمتی از سخنرانی حضرت امام (ره) در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ بدین مضمون چاپ شده بود که؛ «من، جواب پدر پیر شهید «سید یونس رودباری» را چه بدهم.»
همه این اسناد و شواهد دال بر صحت و واقعیت شهادت حجت الاسلام شهید «سید یونس حسینی رودباری» در تاریخ در چهارم فروردین ۱۳۴۲ را دارد.