رسانه تحلیلی تصویری بهمن، گروه ورزش: استقلالی ها در سالهای اخیر، مهاجمان نامدار زیادی را در ترکیب خود دیده اند. مهاجمانی که در اوج پختگی به جمع آبی ها اضافه شدند تا برای این تیم گلزنی کنند. در این میان کمتر مهاجمی این فرصت را یافته تا قبل از رسیدن به سن ۲۰، در ترکیب آبی ها جایی داشته باشد. بهمن طهماسبی از جمله این معدود بازیکنان است. مهاجم دو دهه قبل استقلال، مهمان ما بود و با ما درباره همه چیز صحبت کرد. از استقلال کنونی که به عقیده او پس از مدتها صاحب مدیریتی قدرتمند شد و به تیمی بدل گشت که به فرد متکی نبود. طهماسبی از مجیدی صحبت کرد که زمانی هم تیمی او بود و حالا هم استقلال می توانست با او حرفهای زیادی در آسیا داشته باشد. گپ و گفت با طهماسبی فقط به روزگار کنونی محدود نشد و با هم سفری به گذشته کردیم. به زمانی که هم از پرسپولیس و هم از لیگ آلمان پیشنهاد داشت، اما سر از استقلال درآورد و تبدیل به ذخیره مورد اعتماد آبی ها در آن روزها شد. اما این تیم را ترک کرد تا آماده تر و قدرتمندتر به استقلال برگردد و دیگر هیچ گاه به این تیم بازنگشت. با این حال در تیمهای دیگر هم استقلالی بودن خود را ثابت کرد و بارها دروازه سرخپوشان را گشود. مردی که در دهه ۹۰ هم تا آستانه پوشیدن پیراهن پرسپولیس پیش رفت اما... (این توضیح لازم است که این مصاحبه قبل از قطعی شدن جدایی فرهاد مجیدی از سرمربیگری استقلال انجام شده است.)
مهم ترین چیزی که در این ۹ سال استقلال نداشت مدیریت بود
نمی خواستند استقلال قهرمان شود
تیم مجیدی نشان داد فقط به فوتبال زیبا جام نمی دهند
استقلال با مجیدی در آسیا می توانست اهداف بزرگتری داشته باشد
مجیدی برای قهرمانی استقلال ساختار درست کرد؛ این تیم متکی به فرد نبود
رکورددار گلزنی به پرسپولیس هستم چون در ضمیرناخودآگاهم به این تیم گل می زدم!
به فرهاد گفتم همین حالا هم در دربی ها کار را برایت در می آورم!
مجیدی امسال با رکوردشکنی جایی برای انتقاد باقی نگذاشت
فرهاد مجیدی کاریزمای محبوب شدن و اسطوره شدن را دارد؛ فکر می کنند او مغرور است اما قلب مهربانی دارد
ژستد توقعات را براورده نکرد؛ آقای گل باید همیشه از استقلال باشد
استقلال برای تقویت تیمش در سه پست نیاز به بازیکن باکیفیت دارد
ذخیره طلایی پورحیدری بودم؛ فرهاد هم همین حس را به ارسلان داشت
از هامبورگ و فرانکفورت پیشنهاد داشتم؛ پرسپولیس هم دو برابر پول می داد اما استقلالی شدم
فکر می کردم هر وقت بخواهم می توانم به آلمان بروم؛ شانس یک بار در می زند
گفتم می روم و قوی تر برمی گردم، رفتم و دیگر برنگشتم
با اسم پرسپولیس بازارگرمی می کردم تا دوباره به استقلال برگردم
بیرانوند گفت اگر آن گل را نمی زدی هرگز بیرانوند نمی شدم
همیشه برای آماده سازی حضور در جام جهانی مشکل داریم
شرایط زمان کی روش بهتر بود؛ امسال اصلا شرایط خوب نیست
به کیفیت بازیکنان در جام جهانی امید داریم نه نحوه آماده سازی
عقلانی باید پرسپولیسی میشدم اما بخاطر ناصرخان استقلالی شدم
حاضر نشدم برای دوباره استقلالی شدن با تیم دسته دویی قرارداد ببندم
در هفته ای که گذشت استقلال پس از ۹ سال قهرمان مسابقات لیگ برتر کشور شد. به همین بهانه مهمانی دعوت کردیم که بارها در استادیوم آزادی بازی کرده و بارها برای این تیم گلزنی کرده است. به این بهانه می خواهیم درباره قهرمانی این تیم صحبت کنیم و با او خاطره بازی کنیم.
من هم خدمت شما و همکاران محترم و مخاطبان عزیز سلام عرض می کنم. قهرمانی استقلال را هم تبریک عرض می کنم.
استقلال بعد از ۹ سال قهرمان شد. نظر شما درباره این تیم چیست؟ این تیم بدون باخت قهرمان شد و اگر در کشورهای دیگر بود یک جام طلایی به این تیم می دادند. ۱۹ بازی را برد و ۱۱ تساوی داشت. با آمار خیلی خوب در خط دفاعی با ۱۰ گل خورده در ۳۰ بازی اما آمار قابل تامل در خط حمله . ۳۰ بازی و ۳۹ گل زده دارد. تحلیل شما چیست؟
مهم ترین چیزی که در این ۹ سال استقلال نداشت مدیریت بود یعنی نمی خواستند استقلال قهرمان شود. امسال با آمدن آقای آجرلو آرامش به تیم برگشت، حاشیه ها از تیم دور شد و کادر فنی راحت به کار فنی خود رسید. فرهاد مجیدی هم دو سالی که در استقلال بود، تیم، فوتبال خیلی خوبی را بازی می کرد، گل خوب می زد اما گل هم خوب می خورد. البته به فوتبال زیبا جام نمی دهند. او ساختار دفاعی را درست کرد. می دانست اگر گل نخورد تیم او توانائی گل زدن را دارد. به همین طریق کم گل خورد و خوب هم گل زد و همه رکوردها را شکست و جام قهرمانی را گرفت.
فکر می کنید این تیم در آسیا چه جایگاهی دارد؟ فصل آینده باید به عنوان نماینده ایران مسابقه بدهد. اگر مشکلاتی پیش نیاید همچون حذف استقلال و پرسپولیس، استقلال نماینده ایران است و سابقه درخشانی داشته و مراحل گروهی را راحت رد کرده است و با فرهاد مجیدی آمار فوق العاده در گلزنی به جا گذاشته است. این تیم را چطور ارزیابی می کنید؟ اگر همین تیم در قهرمانی آسیا شرکت کند چه شرایطی دارد؟
شرایط خوبی است. بحث آسیا متفاوت از لیگ ایران است ولی قطعاً برای بازی های آسیایی فرهاد مجیدی این تجربه هایی که در مربیگری کسب کرده است، برای آنجا هدف های بزرگتری تعیین کرده و برنامه ریزی بهتری نیز می تواند داشته باشد. باید ببینیم در آسیا هستیم یا خیر. الان این مسئله اهمیت دارد که می توانیم در آسیا شرکت کنیم یا خیر.
همانطور که بیان کردید به بازی زیبا جام نمی دهند. آلکس فرگوسن هم جمله ای دارد که می گوید جام را به تیمی می دهند که دفاع خوبی داشته باشد ولی بازی را تیمی می برد که خط حمله خوبی داشته باشد. یک بازی را مثال بزنیم در دربی، استقلال یک گل زد البته یک گل هم خورد. اینکه استقلال بعد از ۵ فصل پرسپولیس را جا گذاشت و قهرمان شد، نتوانست در دو بازی دربی پرسپولیس را ببرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
شما چرا می گویید استقلال نتوانست پرسپولیس را ببرد؟
چون استقلال قهرمان شده است.
پرسپولیس نتوانست استقلال را ببرد.
پرسپولیس جام را هم نتوانست ببرد.
بله. چون استقلال امسال شرایط بهتری داشت و از لحاظ تیمی استقلال بهتر بود. یک تیم بود و ساختاری که فرهاد مجیدی در استقلال درست کرد به نظر من ساختار خیلی خوبی بود. به بازیکن و فرد هم متکی نبود. هر بازیکنی در آن ساختار قرار می گرفت می آمد و کار خود را درست انجام می داد. بازی استقلال و پرسپولیس هم متفاوت از تمام بازی هاست. این بازی گل بازی های لیگ است. دو تیم می آیند که نبازند. هر تیمی که بتواند از موقعیت های خود استفاده کند قطعاً می تواند برنده بازی باشد و من فکر می کنم پرسپولیس هم آمده بود به استقلال نبازد.
شما مهاجم بودید. اگر الان در زمین بازی بودید، بازی های صفر-صفر، یک-یک می شد یا شرایط فرق می کرد؟
من در جمعی گفتم به فرهاد مجیدی می گویم با من قرارداد ببندد و بازی رفت و برگشت پرسپولیس من را بازی دهد و من کار را برای او درمی آورم! همان را برجسته کردند و در رسانه ها منتشر کردند هر چند مزاحی بود که انجام می دادیم. در کل من شاید اولین گل لیگ را به پرسپولیس زدم، مقابل پرسپولیس همیشه خوب بازی کردم و خوب گل زدم و بعد از آن هر جایی هواداران من را بیرون می دیدند آنقدر این موضوع را تکرار می کردند که در ضمیر ناخودآگاه من بود که به پرسپولیس باید حتماً گل بزنم. این باعث شد من توانستم با ۵ تیم به پرسپولیس گل بزنم.
کدام تیم ها بود؟
ایرسوتر نوشهر که اولین گل لیگم را مقابل پرسپولیس زدم. فجر شهید سپاسی، پیکان، پدیده و نفت تهران بود که با این ۵ تیم به پرسپولیس گل زدم.
چطور با استقلال به پرسپولیس گل نزده اید؟
با استقلال من متاسفانه در دربی بازی نکردم. در دربی که مشت معروف پرویز برومند بود من در کنار خط به عنوان تعویض سوم بازی بودم و تابلو تعویض آمد و آن اتفاقات افتاد و مجبور شدم روی نیمکت بیایم و مسعود قاسمی جای پرویز برومند رفت و نتوانستم بازی کنم. اگر آن بازی را بازی می کردم می توانستم گل بزنم.
بدشانسی این بود که در آن بازی مدافع تیم مهاجم شد که بخاطر تغییر سیستم بود. درواقع هاشمی نسب مهاجم بازی کرد تا بازی به شما نرسد.
برخی مواقع اتفاقاتی می افتد که قابل پیش بینی نیست. من اگر در استقلال می ماندم خیلی برای من خوب می شد. بحث فردی را کنار بگذاریم که بعداً درباره آن صحبت می کنیم.
وقتی رای گیری در بین مردم می شود و سوال می شود بهترین تیم ملی ایران چه زمانی بود ۲۰ سال پیش را مثال می زنند و درباره پرسپولیس هم می گویند در سه دهه قبل خیلی تیم فوق العاده و تکرارنشدنی بود و استقلال هم همینطور است، یعنی هر چه به گذشته می رویم بهتر است. تیمی که خودتان بودید را با استقلال کنونی مقایسه کنید، به نظر شما کدام تیم بهتر است؟
زمان منصور خان تیمی که ما داشتیم فوق العاده بود. سال ۷۹ قهرمان لیگ شدیم و آن تیم خیلی خوب بود یعنی من فقط در خط فوروارد را بیان کنم، فرهاد مجیدی از اتریش برگشت، علی موسوی از آلمان برگشته بود، احمد مومن زاده هم از سپاهان آمده بود.
گران ترین بازیکن هم بود.
بله! علی لطیفی از جام جهانی برگشته بود. من بودم، محمد نیک سیرت، مهدی صالح پور، مجاهد، علیرضا اکبرپور و علی سامره که آقای گل آن زمان بود، در خط حمله بودیم و ده فورواردی که برای خود در آن زمان کسی بودند. واقعاً تیم قوی بود و معمولاً تمام بازی هایی که داشتیم ۴-۳ گل می زدیم. در دو سالی که در استقلال بودم سه بازی کردیم ۲-۱ بردیم، ۱-۰ بردیم، یکی هم تساوی ۲-۲ بود. تیم خوبی داشتیم. شاید کیفیت بازیکنان نسبت به آن زمان کمتر است ولی آن زمان کل بازیکنان برای خود اسم و رسم دار بودند و الان استقلال شاید چند نفر اسم و رسم دار دارد و مابقی به تدریج خود را در آن قالب می آورند. ساختار تیم بهتر شده است ولی اگر نفری حساب کنیم قطعاً آن زمان بازیکنان اسم و رسم دار بیشتری در استقلال بازی می کردند. کیفیت ها را در نظر بگیریم به صورت فردی آن زمان بهتر بود هر چند الان استقلال بازیکنان باکیفیت و خوب زیاد دارد.
استقلال آن زمان استقلال الان را می برد؟
نمی توان گفت. اکثراً همگی میگویند نسل قبلی بهتر از نسل جدید است. الان می توانم بیان کنم ستاره ها کمتر شده اند. ولی ما بازیکنان باکیفیتی داریم که می توانند با نسل قبلی برابری کنند و شاید هم برخی پایاپای با ما یا بهتر از ما باشند ولی کلیت را حساب کنیم تعدد نفرات ستاره کم شده است.
بحثی که در سال های اخیر در استقلال دیده شد مربی گری فرهاد مجیدی بود. اکثراً وقتی مربیان کنار می رفتند فرهاد مجیدی می آمد و از اواسط فصل اختیار کار را در دست گرفت. چقدر این ۴-۳ فصلی که فرهاد مربی اصلی باشگاه نبود تاثیرگذار بوده است تا این کیفیت را از این مربی ببینیم؟ اگر او به صورت مستقیم ۳ سال پیش از هفته اول سرمربی استقلال می شد همین کیفیت را می توانست در استقلال از خود نشان دهد؟
قطعاً فرهاد مجیدی با تجاربی که بدست آورد امسال تیمی را بست که قهرمان شد. شاید اول فصل هواداران ناراضی از یارگیری آن بودند ولی به نظرم فرهاد مجیدی هوشمندانه یارگیری کرد. بر اساس نیاز تیم خود بازیکن گرفت و دیدیم ساختاری که داشت بازیکنان را بر اساس آن ساختار انتخاب کرد و امسال هم توانست نتیجه خوبی بگیرد. سال های قبل و تجارب آن سال ها باعث شد بداند چه چیزی می خواهد تا قهرمان شود.
یکی از مشکلاتی که نه تنها در استقلال که در همه تیم های ایران و حتی تیم ملی وجود دارد، این است که تیم ها بعد از کسب یک موفقیت همه چیز را تمام می کنند و مدیریت نمی تواند موفق شود. سرمربی ها استعفا می دهند یا خداحافظی می کنند و به عبارت کلی تیم از هم می پاشد.
شاید امسال بتوان در بازی های استقلال و کیفیت بازی ها ایراد گرفت ولی این تیم خیلی خوب بازی کرده و کیفیت داشته است. فرهاد مجیدی جایی برای انتقاد نگذاشته است. قطعاً فرهاد مجیدی باید بماند و آقای آجرلو هم همینطور. ضعف مدیریت در همه زمینه ها داریم ولی امسال آقای آجرلو ضعفی که باشگاه استقلال در مدیریت داشت را از بین برد. سالیان سال مدیریت خوبی نداشتیم ولی امسال آقای آجرلو آمد و می دانست چه می خواهد و باید چه کار کند، حاشیه ها را از تیم چطور دور کند. همه این کارها را انجام داد. برای بحث مربی هم قطعاً آقای آجرلو مطمئن هستم فرهاد را نگه می دارد.او قرارداد سه ساله با فرهاد بسته بود و فرهاد هم ان شاالله می ماند و سال دیگر با تفکراتی که برای تیم و ساختار آن دارد، نفراتی که نیاز است را از همین الان یارگیری می کند.
در کنار فرهاد مجیدی هم بودید. مهم ترین ویژگی که در آن دوران از فرهاد مجیدی دیدید چه بود؟ همان ویژگی هایی که باعث شد الان مربی موفقی باشد.
فرهاد مجیدی کاریزمایی که دارد باعث شده در بین هواداران محبوب شود.
از آن زمان این کاریزما را داشت؟
بله. یکسری از بازیکنان و مربی ها آن کاریزمای محبوب شدن و اسطوره شدن را دارند. یکسری در وجود خود این ویژگی را دارند و فرهاد مجیدی یکی از این افراد است که در مربی گری همان مراحل را طی می کند و جلو می رود. شاید بخواهند بگویند فرهاد آدم مغروری است ولی او قلب مهربانی دارد. شاید بسیاری اذعان کنند من قیافه خشنی دارم ولی دوستانی که با من هستند می دانند که اینطور نیست. برخی از افراد را نباید قضاوت ظاهری کرد. فرهاد مجیدی نیز یکی از این افراد است که قلب مهربانی دارد.
بخواهیم بررسی نفر به نفر در تیم استقلال داشته باشیم. از بازیکنی شروع کنیم که استایل و سبک بازی او شبیه شماست. نظر شما در خصوص شرایط آرمان رمضانی چیست؟
آرمان رمضانی بازیکن پرتلاشی است و از موقعی که فرهاد مجیدی به این بازیکن بازی داده او توانائی های خود را نشان داده و در استقلال به نظر من اینکه توانسته جواب بدهد و نظر فرهاد مجیدی را جلب کند و حتی بازیکن مورد علاقه فرهاد مجیدی را نیمکت نشین کرد؛ نشان می دهد آرمان رمضانی کار خود را بدرستی انجام می دهد و گل های حساسی هم برای استقلال به ثمر رساند. من فکر می کنم آرمان در آن شرایط چیزهایی که فرهاد مجیدی خواسته را به نحو احسن انجام داد که توانست در بازی های آخر فیکس بازی کند. در مورد آرمان برای استقلال او توانسته جواب دهد.
گفتید بازیکن مورد علاقه فرهاد مجیدی را نیمکت نشین کرده است. تیم نیاز به ژستد دارد؟ اگر تیم را ترک کرد شرایط چطور می شود؟
ژستد؟ بعید می دانم سال آینده بخواهد در استقلال باشد ولی به نظر من استقلال به یک گلزن تمام عیار نیاز دارد. باید از استقلال آقای گل داشته باشیم که امسال یامگا بود ولی آقای گل نشد.
دقیقاً درباره او صحبت کنید که یک مدافع در آستانه آقای گل شدن بود.
یامگا بیشتر وینگر بازی می کرد.
مهم این است که مهاجم نبوده است.
بله. من شخصاً عقیده دارم یامگا در محوطه ۱۸ قدم بماند توانائی این را دارد گلزنی کند.
می تواند برای فصل آینده یک مهاجم تمام عیار شود؟
من احساس می کنم تفکراتی که فرهاد مجیدی بعنوان مربی دارد، از یامگا در کناره ها بیشتر استفاده کند چون بازیکن توانمندی است و وقتی پا به توپ می شود نفرات را راحت عبور می کند. این نظر شخصی من است و باید دید فرهاد مجیدی که با تیم کار می کند چطور تصمیم می گیرد و بیشتر تیم را می شناسد. به نظر من تیم استقلال نیاز به گلزن دارد، کسی که تمام توپ ها به او برسد و در محوطه تبدیل به گل کند و بتواند آقای گلی لیگ را برای استقلال بدست بیاورد. بازیکنی هم نیاز داریم که پلی میکر خوبی باشد. بتواند مهاجم ها را در موقعیت گل قرار دهد. استقلال چنین بازیکنی نیاز دارد و همچنین به مدافع! نظر شخصی من این است که استقلال در این سه پست سه بازیکن باکیفیت نیاز دارد.
درباره مدافع صحبت کردید، می گویند ترکیب تیم برنده را نباید تغییر داد. سیستم دفاعی استقلال و خط دفاعی آن از نظر آماری خوب جواب داده است. دلیل شما برای این صحبت چیست؟ آن چیزی که احساس کنید این تیم نیاز به تغییر در خط دفاعی خود دارد؟
من نمی گویم تغییر در دفاع ایجاد شود بلکه ساختاردفاعی استقلال باعث شده استقلال کم گل بخورد. ابوالفضل جلالی را در خط دفاع سه نفره آوردیم و از او استفاده کردیم. مرادمند و یزدانی رفتند. قطعاً جایگزین باید داشته باشیم. الان درست است که این سه بازیکن کنونی خوب کار کردند. بالاخره باید استقلال یک بازیکن باتجربه در این پست داشته باشد و همچنین تیم باید بازیکن جوان بیاورد و کم کم به تیم اضافه کند.
از دسته بازیکنانی که این فصل انتظارات را برآورده نکرد و آماده نبود می توان به ارسلان مطهری اشاره کرد. دلیل این امر به نظر شما چیست؟
واقعیت این است که ارسلان یکی از فورواردهای مورد علاقه من است. پرتلاش و به نظر من گلزن است. فرصت های کمی که در اختیار ارسلان گذاشته شد بهره لازم را برد. من بیرون نشستم و بازی را می بینم و فرهاد مجیدی شبانه روز با این بازیکنان در ارتباط است و بهتر می داند. مطمئن هستم ارسلان می تواند بیشتر به استقلال کمک کند. ناآماده بودن او را قبول ندارم و شاید اینکه کمتر بازی کرده باشد در عملکردش موثر بوده باشد. ارسلان را مشابه خودم در استقلال می دانم. من تعویض طلایی پرویز پورحیدری بودم. تیم به مشکل می خورد، احتیاج به گل داشتیم، عقب بودیم، تیم گل نمی زد و یا هر چیز دیگری بود قطعاً می دانستم باید تعویض شوم و من برای بازی بروم. امسال فکر می کنم فرهاد چنین حسی را به ارسلان داشت و وقتی احتیاج به گل داشت ارسلان را داخل می آورد. برخی مربی ها احساس می کنند برخی از مربی ها می توانند نه به عنوان بازیکن فیکس بلکه به عنوان کسی که بتواند بازی را تغییر دهد کمک کنند و یکسری از مربی ها این تفکرات را دارند. فکر می کنم درباره ارسلان، فرهاد مجیدی چنین نظری داشت. اینکه ارسلان توانسته یا خیر را باید فرهاد پاسخ دهد چون نفر اول کادر فنی است و بهترین نفر برای اینکه بداند و می داند چه بازیکنانی باید بازی کنند و چه بازیکنانی الان در فصل آینده در تیم بمانند یا از این تیم بروند.
بحث پلی میکر را استقلال نیاز دارد؟
قطعاً نیاز دارد.
در فوتبال ما پستی است که معمولاً کمتر از پست های دیگر بازیکن پیدا می شود. استقلال هم با این مشکل روبرو است. چرا؟
هر چه به عقب برگردید می بینید بازیکنان با این خصوصیت چقدر زیاد بودند و الان هر چه جلوتر می آئیم کمتر شده است. این نظر شخصی من است که فوتبال هر چه می گذرد سخت تر می شود چون تیم ها آنالیز بیشتری از هم دارند، برخی از تیم ها کاملاً ساختار دفاعی دارند. فوتبال سخت شده است و این تاثیرگذار است. ما در فوتبال ایران استعدادیابی هم کم داریم. خیلی از بازیکنان هستند که استعداد زیادی دارند ولی چون از قشر ضعیف هستند و استعدادیابی نمی شوند از بین می روند و نمی توانند فوتبالیست شوند. اینها مشکلاتی است که در فوتبال داریم و امیدوارم یک شرایطی ایجاد شود که از هر جای ایران هر کسی بتواند به آن چیزی که حق اوست برسد. قبلاً این را داشتیم که بازیکنان شرایط مالی خوبی نداشتند و از قشر متوسط و رو به ضعیف جامعه بودند ولی الان خیلی از شرایط بوجود آمده که متاسفانه همان آدم هایی که از قشر ضعیف جامعه هستند باید با پول وارد فوتبال شوند و این معضل بزرگ فوتبال ماست.
نظر شخصی من است که فوتبال هر چه می گذرد سخت تر می شود چون تیم ها آنالیز بیشتری از هم دارند
به خاطره بازی با گذشته برسیم؛ اولین بار که اسم شما در فوتبال ایران برجسته شد فصل ۷۹-۷۸ لیگ برتر بود و زمانی که تیم ایرسوتر نوشهر به لیگ آزادگان آمد. در آن زمان حتی کسی اسم تیم را هم نمی دانست. بالاخره کدام نام درست است؟
ایرسوتر، شرکت بازرگانی بود که برای ایران و روسیه بود.
هواپیمایی نبود که ایر باشد.
خیر. یک شرکت بازرگانی ایران و روسیه بود که اسپانسر تیم بود و برای همین این اسم برای آن انتخاب شد.
از ابتدا با گلزنی شروع کردید. به یاد داریم در ۶ هفته اول ۶ گل زدید. آمار گلزنی شما فوق العاده بود.
آن زمان لیگ ۱۴ تیمی بود و من در ده بازی که نیم فصل اول انجام شد ده گل زدم. بعد من را به تیم ملی دعوت کردند و من اولین بازی لیگ را با چوکای طالش در قلعه عقاب ها بازی کردم. در اولین حرکت ما از وسط زمین تا کنار زمین رفتیم و توپ در نهایت گل شد و همان گل در برنامه نود پخش شد و از آن بازی به بعد تمام تیم ها متمرکز روی من شدند.
متولد چه روزی هستید؟
متولد ششم مرداد ۱۳۵۹ هستم.
آن زمان ۲۰ ساله هم نبودید.
آن زمان ۱۸-۱۷ ساله بودم. سال ۷۸ بود و ۱۹ ساله بودم.
استقلال آن زمان خصوصیتی داشت که بازیکنانی همچون نیکبخت، نیک سیرت و غیره هرکسی جلوی استقلال خوب بازی می کرد استقلال آن بازیکن را می خرید. این درست است؟
چیزی است که در یکی دو جای دیگر هم شنیدم، واقعیت این است که من از پرسپولیس پیشنهاد داشتم و منزل آقای پروین هم رفتم.
آن زمان منزل آقای پروین کجا بود؟
این بماند.
قطعا لواسان نبود.
خیر. منزل ایشان رفتم چون پرسپولیس دنبال من بود. خدا اسماعیل افشاریان را رحمت کند، پرسپولیسی بود و دوست داشت به پرسپولیس بروم. من آن زمان از آلمان هم پیشنهاد داشتم.
از کدام تیم ها بود؟
هامبورگ و فرانکفورت بود. حتی روزنامه های آلمان هم درباره من می نوشتند. در ادامه به منزل آقای پروین هم رفتم و حتی قراردادی که من قرار بود با پرسپولیس ببندم دو برابر استقلال بود.
چقدر بود؟
نمی توانم بیان کنم، فقط پول رضایتنامه ام که نیم فصل منجر به جدایی ام شد گران ترین نقل و انتقال نیم فصل را رقم زد که به استقلال رفتم. باشگاه استقلال ۳۷ میلیون برای من کنار گذاشته بود در حالی که کل هزینه های باشگاه ۶۰ میلیون بود.
چقدر به شما رسید؟
قرارداد من ۷ میلیون بود.
پس آقای فتح الله زاده گفته بود ۳۰ میلیون بابت رضایت گرفتیم در واقع پول شما را حساب نکرده بودند.
بله. این مقداری که گفتند بدون پول من بود ولی قراردادی که من با آلمان قرار بود ببندم خیلی بیشتر از این بود.
چرا آلمان را قبول نکردید؟
من همیشه در مصاحبه ها و صحبت های خود مشاور دارم و جوانان و فوتبالیست ها نیاز به مشاور خوب دارند. آن زمان به یاد دارم اردوی تیم ملی بودم و فکر می کنم آقای قاسمی به من گفت از آلمان پیشنهاد دارید؟ گفتم بله. گفت چرا نمی روید؟ گفتم هر زمان بخواهم می توانم بروم. گفت دقت کن یکبار شانس در خانه آدم را می زند. من نرفتم. بچه ۱۹ ساله ای که از شهرستان آمده بود و در فوتبال دیده شده بود، کاملاً خجالتی بودم. البته الان ۱۸۰ درجه نسبت به آن زمان فرق کردم. اگر شما را می شناختم و از جلوی شما رد می شدم می گفتید چقدر بهمن بی ادب است که سلام نکرده است در صورتیکه من می گفتم چرا جواب سلام من را نداده است. من در دلم سلام می دادم. تا این اندازه خجالتی بودم. مشاور من کسی نبود که بتوانم از او کمک بگیرم. عقلانی باید به باشگاه پرسپولیس می رفتم چون فوروارد نداشت اما زمان حجازی من طرفدار استقلال شدم و آن چیزی که دوست داشتم انتخاب کردم و نگاه نکردم استقلال آن زمان ۱۰-۸ فوروارد دارد. من به استقلال رفتم و اگر له آلمان نرفتنم بخاطر این بود که گفتم بیشتر تجربه کسب می کنم و بعد می روم و این اتفاق دیگر برای من نیفتاد. هیچ پیشنهادی را نتوانستم بگیرم و به استقلال آمدم. مشاور اگر داشته باشید می تواند در مصاحبه ها کمک کند. در عصبانیت و خیلی از مشکلات جلوی اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد را مشاور می گیرد. من به استقلال آمدم و رفتن من از استقلال هم اشتباه بود. آمدن در استقلال سخت است و وقتی می خواهید بروید برگشت سخت تر است. من جوان بودم و به اینها فکر نمی کردم. گفتم می روم و قوی تر برمی گردم. رفتم و دیگر برنگشتم، نتوانستم به استقلال برگردم.
بچه های جوانی که از شهرستان آمده بودید، دقیقاً همگی بالای روزنامه استقلال جوان محل سکونت شما بود. در مورد آن محیط بگوئید. یکی از چیزهایی که شنیدم می گفتند روزنامه استقلال جوان می دید قبض تلفن ها زیاد می آید و فهمید کار فوتبالیست های طبقه بالاست.
خیر. من این را اولین بار است که می شنوم. دو سوئیت بود که من و مجاهد با هم بودیم و افشین و ارسطو و نیکبخت با هم بودند. الان این موضوع را می گویید اولین بار از شما می شنوم.
آن زمان این مطلب را در مجلات خوانده بودم.
من نه خوانده بودم، نه شنیدم و نه دیدم. موبایل بود و از موبایل استفاده می کردیم.
باهم کنار می آمدید؟ شخصیت های متفاوتی در کنار هم بودید.
مجاهد خجالتی تر از من بود. من مصاحبه هایی با خبرنگاران داشتم ولی مجاهد حتی موبایل او زنگ می خورد به حدی خجالتی بود که من جواب می دادم و صحبت می کردم. من و مجاهد با هم بودیم و سوئیتی با هم داشتیم. با هم می ساختیم و بچه ها با هم اوکی بودیم.
وارد استقلال شدید چند وقتی گل نزدید و اولین گل خود را به ایرسوتر نوشهر زدید.
درست است. اولین بازی من با ایرسوتر بود. اولین بازی که آمدم و در اولین بازی گل زدم. دقایق اول بازی بود.
پس لیگ گل اول را به ایرسوتر زدید.
من فکر می کنم اولین بازیم با ایرسوتر بود و اولین گل را در همان بازی زدم.
عکس العمل هواداران نوشهری چطور بود؟
واقعیت این است که خیلی شرایط برای من سخت بود. من اردوی تیم ملی بودم و موقعی که آمدم روزنامه ها شیطنت کردند و نوشتند طهماسبی با استقلال قرارداد بسته است در صورتی که هنوز قرارداد نبسته بودم. رفتار هم در بازی ها متفاوت شد. من خیلی افشاریان را دوست داشتم اما او جواب من را نمی داد. من گفتم آقای افشاریان را بگوئید می خواهم با او صحبت کنم و اگر لازم است بعد تمرین منتظر باشم و صحبت کنم. آنقدر از دست من ناراحت بود و رفت و با من صحبت نکرد. من با افشاریان سرمربی تیم صحبت کردم و گفت با استقلال قرارداد بستید و من گفتم قراردادی نبستم ولی با رفتاری که دارید جای من در این تیم نیست. من همین الان جواب استقلالی ها را می دهم و با آنها قرارداد می بندم. تا غروب صبر می کنم و اگر خواستید با هم حرف می زنیم. چون باشگاه رضایتنامه من را صادر کرده بود ولی من با استقلال قراردادی نبسته بودم. من شرایط را خوب ندیدم، از اردوی تیم ملی برگشته بودم و رفتارها تغییر کرد. من جوانی بودم که همه من را دوست داشتند و کمکl می کردند و شرایط تغییر کرد و بهتر دیدم از آن تیم بروم و با باشگاه استقلال قرارداد بستم.
چه مدت در استقلال بودید و گویا قرار شد بروید و بهتر برگردید؟
من یک فصل و نیم در استقلال بودم و یک قهرمانی جام حذفی و یک قهرمانی لیگ را داشتم. آن زمان جوان بودم و تفکرات مربی را درک نمی کردم و خیلی هم منصور خان من را دوست داشت. من را بعنوان بازیکن طلایی می فرستاد. هر زمان تیم به گل نیاز داشت مربی من را تعویض می کرد. مربی ها برخی از بازیکنان را روی نیمکت می گذاشتند و اگر نیاز به گل بود از این بازیکنان استفاده می کردند. من دوست داشتم فیکس بازی کنم چون از تیم ملی آمده بودم و تیم ملی را از دست داده بودم و گفتم می روم و با قدرت برمی گردم. رفتم و اتفاقاً دعوت به تیم ملی شدم و ۸ سال اردوهای تیم ملی بودم و اسمم خط می خورد ولی باز دعوت می شدم. هر چه منتظر بودم استقلالی ها دنبال من بیایند نیامدند. چند سال بعد یک فصل آقای قلعه نوئی من را برای استقلال می خواستند که لیست پر شده بود اما قانونی بود که شما می توانستید لیگ پائین تر قرارداد ببندید و بعد به لیگ بیایید. چنین چیزی بود و من قبول نکردم و گفتم با این شرایط دوست ندارم باشم.
قراردادها را آن زمان یک هفته ای با لیگ های پائین می بستند.
من نرفتم. خیلی دوست داشتم به استقلال بیایم ولی این کار را نکردم که با تیم دسته دو و سه ای قرارداد ببندم. همه این کار را می کردند ولی برای من معنا نداشت. همه تیم ها انجام می دادند ولی من این کار را نکردم. در نهایت به پیشنهاد پرسپولیس رسیدم.
چه سالی بود؟
سال ۹۲ بود.
خیلی بعد از زمانی بود که آقای قلعه نوئی شما را خواسته بود.
بله. فکر می کنم سال ۹۲ بود که آقای رویانیان مدیرعامل باشگاه بود و با من صحبت کرد. من گفتم فرصت خوبی است که بتوانم سرتیتر خبرها شوم. آقای گل لیگ یک شده بودم و در شرایط جزو بازیکنان لیگ نبودم و لیگ یکی حساب می شدم و پرسپولیس دنبال من آمد و صحبت کردند. من این را کشش می دادم و در روزنامه ها صحبت می کردم که به پرسپولیس می روم و منتظر بودم استقلال بیاید و دیدم این اتفاق نیفتاد. واقعیت این بود که نمی خواستم به پرسپولیس بروم و تنها از جنبه خبری استفاده می کردم.
سواستفاده می کردید.
سواستفاده نبود چون دروغ نمی گفتم و پیشنهاد داشتم و این را عنوان کردم تا استقلال دنبال من بیاید و به این تیم بروم. پیشنهادی از استقلال دریافت نکردم و دیدم اگر این را ادامه بدهم از پیشنهاد بقیه تیم ها بازمی مانم. نقل و انتقالات تمام می شد و وقتی پیشنهادی از استقلال نداشتم به صبای قم رفتم.
یک گل تاریخی دارید که جزو گل های ماندگار تاریخ لیگ برتر است. واقعاً سرنوشت خیلی از بازیکنان را عوض کرد. تیم نفتی که در سال های گذشته دیدیم و ان تیم از بین رفت که آن میزان جوان را وارد فوتبال ما کرد، به نوعی مدیون شما بود. درباره جو آن سال بگوئید.
بازی بود که در بوشهر با شاهین بوشهر داشتیم. تا دقایق آخر بازی حتی تماشاچیان هم از تبانی حرف می زدند. با مساوی نمی افتادیم و شاهین بوشهر هم نمی افتاد. نه آنها فشار می آوردند و نه ما فشار می آوردیم. یکباره من را صدا کردند. وقتی صدا کردند گفتم قطعاً تیم افتاده. دقیقه ۸۲ من را صدا کردند و فهمیدم باید برای گل زدن بروم و حتما تیم افتاده است. روی زمین دیدم دفاع ها به هم پاس می دهند و فشار نمی آورند. یکی از مدافعان تیم را صدا کردم و گفتم افتادیم و حمله کنیم. دقیقه ۹۲ بازی بود که توپ را برای بازیکن برزیلی تیم، سانتر کردند و با سر انداخت و من هم از عقب آمدم و با سر زدم و توپ وارد دروازه شد. همه بازیکنان وسط زمین بودند. آنقدر این شرایط سنگین و سخت بود. با آن گل من تیم در لیگ ماند و پاس همدان افتاد.
علیرضا بیرانوند گفت اگر آن گل را نمی زدید من علیرضا بیرانوند نشده بودم.
داستان نفت هم جالب بود.
بله. اتفاقاً چیز جالبی در این باره بگویم دو سال پیش یا پارسال علیرضا بیرانوند گفت اگر آن گل را نمی زدید من علیرضا بیرانوند نشده بودم. این برای من جالب بود. از آن زمان خیلی از بازیکنان از نفت به لیگ معرفی شدند.
بحثی درباره تیم ملی داشته باشید. شرایط کنونی تیم ملی را همه می دانند. تیمی که راحت به جام جهانی رفت و بعد از اینکه صعود کرد همه چیز خوابید و الان نه بازی دوستانه و نه اردوی مشخص است.
من مخالف این هستم که تیم راحت صعود کرد.
دوره دوم از زمانی که اسکوچیچ آمد.
در آن زمان در دور اول کسی فکر نمی کرد برویم و آقای اسکوچیچ نتایج خیلی خوبی را داشت. شرایط آماده سازی تیم ملی ما اصلاً خوب نیست. در گروه سختی قرار گرفتیم. البته ما هر زمان در جام جهانی این مشکل را برای آماده سازی داریم. در زمان آقای کی روش آماده سازی تیم ملی بهتر بود و اردوهایی که در نظر گرفتند بهتر بود ولی امسال اصلاً شرایط اردوی تیم ملی برای آماده سازی جام جهانی خوب نیست.
از یکی از اعضای کادر فنی پرسیده بودم که بالاخره برنامه چیست می گفت خود ما هم نمی دانیم. تا این اندازه شرایط بد است. با این شرایط امیدی به تیم ملی هست؟
اگر در جام جهانی فوتبال خوبی هم ارائه دهیم از کیفیت بازیکنان تیم ملی است. فقط امید به این داریم، نه آماده سازی تیم ملی! امید ما این است که بازیکنان تیم ملی کیفیت خوبی دارند و بتوانند بخاطر این بازی های خوبی ارائه دهند.
بواسطه تدارک و آماده سازی امیدی نیست.
خیر. در آماده سازی هیچ کاری نکردیم و بازی ها همگی لغو می شود و اردو را تازه پیش می برند. وقتی کادر تیم ملی می داند نمی دانم کسانی که بیرون هستند حرفی ندارند.
اگر حرفی باقی مانده در خدمت شما هستم.
ممنون این وقت را در اختیار من قرار دادید که با مردم گپ و گفتی داشته باشم.