به گزارش رسانه بهمن به نقل از خبرگزاری فارس؛ کاهانی مقدم به گفته خودش از قدیمیترین خبرنگاران حوادث خطه خراسان است. او از آخرین ماههای سال ۱۳۶۹ فعالیت حرفهای خود را به عنوان خبرنگار حوادث روزنامه قدس آغاز کرد و تا اواسط دهه ۸۰ در همین حوزه، خبرنگار و دبیر سرویس بود؛ یعنی دورانی که مدنظر ماست و به زمان وقوع قتلهای زنجیرهای زنان خیابانی در مشهد مربوط میشود. او دوران خدمت رسمیاش را نیز با دبیر سرویسی حوزه شهری و استانهای این روزنامه به پایان رسانده است.
شما با سعید حنایی و خانوادههای قربانیان گفتوگو کرده اید. تحلیل خود شما از شخصیت سعید حنایی چه بود و فکر میکنید واقعاً چه نیتی از ارتکاب این قتلها داشت؟ آیا آنطور که مدعی بود، انگیزه مذهبی داشت؟
علاوه بر سعید حنایی با خانوادههای ۷، ۸ نفر از قربانیان او صحبت کردهام. بعضیهایشان بچه داشتند. با آنها هم حرف زدم. در بازجوییهای سعید حنایی نیز حضور داشتم و قبل از اعدام هم با او حرف زدم.
از یک طرف افرادی را داشتیم که به خاطر فقر و تأمین هزینههای اعتیاد و سیر کردن شکم خود و فرزندانشان، ناچار به تنفروشی شده بودند و در مقابل، کسانی که به دنبال راحتترین راه یعنی پاک کردن صورت مسئله بودند.
شاید بخشی از ساکنان محلههای پایین شهر با این ماجرا موافق بودند؛ چون زنان و دخترانشان توسط مشتریهای زنان خیابانی، مورد اهانت و آزار و اذیت قرار گرفته بودند و دوست داشتند بساط این افراد از محلهشان جمع شود و چه کسی بهتر از سعید حنایی که داشت یکییکی آنها را میکشت تا زن و بچه مردم با امنیت بیشتری در محل تردد کنند.
درباره انگیزههای سعید حنایی روشنتر صحبت کنید.
وجه انتقامجویی او به دیگر انگیزههایی که داشت یا ادعا میکرد، غالب بود. او اول میخواست انتقام ماجرای خانمش را بگیرد که سریال قتل زنان خیابانی را کلید زد.
برای خانمش چه اتفاقی پیش آمده بود؟
ظاهراً همسر سعید حنایی در یک سواری مسافرکش مورد بیحرمتی و اذیت و آزار راننده که فکر میکند او زن مسئلهداری است، قرار میگیرد. زن میخواهد از ماشین پیاده شود، ولی راننده نگه نمیدارد. بالاخره زن خودش را از ماشین در حال حرکت بیرون میاندازد و زخمی میشود. سعید حنایی وقتی ماجرا را میشنود، تصمیم به انتقام میگیرد. ابتدا با رانندههای به ظاهر مسافرکش و مردهای مزاحم درگیر میشود که او را کتک میزنند و در حالی که به یکی از همین خودروها آویزان شده، روی زمین کشیده میشود. بعد میبیند زورش به این همه مرد جوان و لات و لوت نمیرسد، تصمیم میگیرد زنهای خیابانی را جمع کند. بعد هم که ماجرای قتلهای زنجیرهای اتفاق میافتد.
پس حس انتقامجویی از بقیه موارد قویتر بوده است. بعد که پیش میرود و حمایت و تشویق بعضیها را میبیند، جدیتر به کارش ادامه میدهد. البته در پزشکی قانونی اسناد متقنی مبنی بر چند مورد تجاوز ثبت شده است؛ در حالی که اگر کسی انگیزه مذهبی داشته و از این نظر آدم پاکی باشد، قاعدتاً نباید به قربانیانش تجاوز کند و فقط آنها را به قتل میرساند؛ ولی پزشکی قانونی اعلام کرده بود که از ۱۶ قتل، حدود ۱۰ مورد همراه با تجاوز بوده؛ چنین آدمی را نمیشود گفت انگیزه مذهبی داشته است.
پس پیشفرض مذهبی بودن این آدم با توجه به صحبتهای شما مردود است. ولی یک عدهای بدشان نیامد که چنین فردی، منطقه را از وجود زنان بدکاره پاکسازی کند. آیا قبل از این هم قتلهای سریالی در مشهد اتفاق افتاده بود؟
در اوایل دهه ۷۰ چند قتل پی در پی در مشهد اتفاق افتاد که عاملان این قتلها سه نفر اعضای یک باند موسوم به «عقرب» بودند. قربانیان باند عقرب هم چند زن عمدتاً مسافر بودند که اعضای باند به طمع سرقت پول و زیورآلات طلای آنها، مرتکب جنایت میشدند. این افراد البته خیلی زود به دام افتادند و تعداد قربانیانشان به تعداد انگشتان یک دست هم نرسید.