به گزارش رسانه بهمن به نقل از فرهیختگان؛ در سفر ماه گذشته وزیر نفت ایران به ونزوئلا، تهران و کاراکاس توافق کردند که «مسیرها و مکانیسمهای» بیشتری برای مقابله با تحریمهای آمریکا و تقویت صنایع نفتی خود بسازند. اکنون در جریان سفر نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا به ایران، دو کشور سند همکاریهای جامع راهبردی 20 ساله امضا کردند، زمینه برای همکاری جدیتر دو کشور فراهم شود. این سند همکاری با حضور روسایجمهور دو کشور امضا شد. علاوهبر این سند، اسناد همکاری در زمینههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نفتی و پتروشیمی و گردشگری نیز به امضای طرفین رسید. این سند همکاری 20 ساله به دو کشور امکان برنامهریزی بلندمدت برای همکاریهای عمیقتر را میدهد. ایران و ونزوئلا در دولتهای نهم و دهم همکاریهای بسیار گستردهای در زمینههای مختلف داشتند اما با تغییر دولت در ایران و بهتبع آن تغییر نگاه و همچنین بحرانهای اقتصادی در ونزوئلا، این همکاری به پایینترین سطح خود در سالهای گذشته رسید. البته پس از بازگشت تحریمهای آمریکا دولت وقت متوجه اهمیت حفظ روابط با کشورهای مختلف و حتی ونزوئلا شد. در جریان سفر مادورو به تهران، آیین تحویل دومین کشتی نفتکش آفراماکس ساخت شرکت صنعتی دریایی ایران (صدرا) برگزار شد و روسایجمهور دو کشور بهصورت ویدئوکنفرانس با عرشه این کشتی در خلیجفارس ارتباط برقرار کردند و در جریان مراحل ساخت و فعالیت این نفتکش اقیانوسپیما قرار گرفتند. قرار است ایران دو نفتکش دیگر نیز پس از ساخت به این کشور تحویل داده شوند. به بهانه سفر رئیسجمهور ونزوئلا به ایران، به بررسی برخی حوزههایی که دو کشور امکان همکاری در آن را دارند، تشریح شده است.
کشت فراسرزمینی در ونزوئلا
با وقوع جنگ در اوکراین که در سالجاری میلادی صورت گرفت، اهمیت تولید مواد غذایی که پیش از این نیز بهدلیل افزایش جمعیت و بحران اقلیمی افزایش یافته بود، بار دیگر از حساسیت بیشتری برخوردار شد.
افزایش قیمت غلات و تورم در زمینه قیمت مواد غذایی در جهان کشورها را به تکاپو برای یافتن منابع مطمئن تامین مواد غذایی واداشته است.
پیش از این بسیاری از کشورهای جهان که در حوزه کاشت محصولات کشاورزی در خاک خود دارای مشکل هستند، برای تامین مواد غذایی مورد نیازشان دست به کشت فراسرزمینی زده بودند. چنین کشورهایی که یا بهدلیل کمبود زمین کشاورزی یا بهعلت جمعیت زیاد نیازمند محصولات کشاورزی هستند، دست به خرید یا اجاره زمینهای کشاورزی در کشورهایی میزنند که از آب فراوان و خاک مساعد برخوردارند.
بهعنوان نمونه چین کشوری است که 20 درصد از غذای جهان را مصرف میکند، تنها 9 درصد از زمینهای کشاورزی دنیا را در اختیار دارد و به همین دلیل درحال اجرای طرحهای کشت فراسرزمینی در آفریقاست، بهگونهای که موزامبیک میزبان بزرگترین طرح کشت فراسرزمینی چینیهاست. امارات نیز در این حوزه سرمایهگذاریهای کلانی را در سودان و پاکستان انجام داده است.
همچنین کشورهایی مانند برزیل، آرژانتین و ونزوئلا نیز با توجه به طبیعت آمریکای لاتین از آب و خاک فراوانی برخوردارند و طرحهایی نیز برای میزبانی از کشت فراسرزمینی در جهان دارند. از آنجا که تامین غذا بهویژه در شرایط بحرانی از اهمیت بالاتری برخوردار میشود، یک مسیر مناسب برای ایران در پیش گرفتن طرح کشت فراسرزمینی با ونزوئلاست، زیرا بسیاری از کشورها بهدلیل وابستگی به آمریکا یا عدم توانایی در تحمل فشارهای این کشور احتمال دارد در زمان سختی دستان ایران را خالی بگذارند. در سوی دیگر اما ونزوئلا اثبات کرده از استقلال برخوردار بوده و از انگیزه و توان کافی برای همکاری با ایران برخوردار است.
با توجه به اینکه ایران قادر به صادرات گسترده محصولات صنعتی و همچنین خدمات فنی و مهندسی به ونزوئلاست، تهران میتواند مابهازای چنین صادراتی بهجای دریافت پول که بهدلیل تحریمها با موانعی نیز روبهرو است دست به خرید یا اجاره زمینهای کشاورزی ونزوئلا زده و بخش بزرگی از طرحهای کشت فراسرزمینی خود را در این کشور اجرا کند.
ظرفیت همکاریهای سیاسی ایران و ونزوئلا
تهران و کاراکاس هردو در منطقه خود دارای نفوذ سیاسی قابلتوجهی هستند؛ بهگونهای که همکاری این دو کشور میتواند موجب ترکیب اثرات دو منطقه غرب آسیا و آمریکای لاتین شود.
در غرب آسیا ایران جزئی از محور مقاومت است که همراهیهای گستردهای را در عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین جلب کرده و در دیگر کشورهای این منطقه نیز دارای نفوذ است. ایران در قاره آفریقا نیز دارای روابطی ترکیبی با کشورهای این منطقه است که یکی از نقاط برجسته آن شامل همکاری با الجزایر بهعنوان یک کشور مستقل در شمال آفریقا میشود. ونزوئلا نیز در آمریکای لاتین به دلیل چپگرا بودن موردحمایت دولتهای چپگرای این منطقه است.
ارتباط ایران با ونزوئلا بهعنوان دژ سقوطناپذیر چپگرایان در آمریکای لاتین که از ویژگیهای سیاسی و اقتصادی بزرگی نیز برخوردار است، میتواند در آینده به ارتباط مستحکم و هماهنگ میان محور مقاومت و محور کشورهای چپگرای آمریکای لاتین منجر شود، هرچند همگنی سیاسی در میان چپگرایان آمریکای لاتین به اندازه محور مقاومت نیست.
برای فهم ظرفیتهای همکاریهای سیاسی ایران با کشورهای آمریکای لاتین از مسیر ونزوئلا میتوان به اجلاس اخیر سران کشورهای قاره آمریکا که در خاک آمریکا به میزبانی دولت جو بایدن برگزار شد، اشاره کرد. این نشست از دوشنبه هفته گذشته تا روز جمعه در جریان بود اما تقریبا سران یکسوم کشورهای قاره آمریکا در آن غایب بودند و سران حاضر نیز هرکدام از یک جنبه زبان به انتقاد از آمریکا و دولت بایدن گشودند.
آمریکا که پیشتر در سال 1994 نیز میزبان چنین نشستی بوده است، در نشست سال 2022 تلاش کرد با عدمدعوت از سه کشور ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه بهنوعی آن را در انزوای سیاسی قرار دهد اما همین مساله منجر به انزوای سیاسی واشنگتن دامن زد.
آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رئیسجمهور مکزیک دوشنبهشب هفته گذشته اندکی پیش از آغاز به کار این نشست، در جمع خبرنگاران به مردم کشورش گفت به دلیل عدمدعوت از سران همه کشورهای قاره آمریکا به نشست برگزارشده توسط واشنگتن نخواهد رفت.
سران کشورهای مکزیک، السالوادور، هندوراس، گواتمالا و بولیوی هرکدام به دلایل مختلفی نشست آمریکا را تحریم کردند که این مساله از سوی مکزیک و بولیوی در اعتراض به عدمدعوت از سران کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه به این نشست بود.
با این حال اعتراضها به یکجانبهگرایی آمریکا ضدکشورهای چپگرای آمریکای لاتین به تحریم نشست منحصر نشد بلکه سران کشورهای حاضر نیز زبان به انتقاد از واشنگتن گشودند.
آلبرتو فرناندز، رئیسجمهوری چپگرای آرژانتین در جریان این نشست اعلام کرد: «سکوت غایبان در این اجلاس ما را فرا میخواند.» فرناندز تاکید کرد کشور میزبان به هیچوجه نباید نظر خود را با عدم دعوت سران کشورها به نشست تحمیل کند. جان بریچنو نخستوزیر بلیز نیز در زمانیکه بایدن در چند قدمی وی قرار داشت با انتقاد از حذف کوبا و ونزوئلا از اجلاس سران آمریکا محاصره غیرقانونی علیه کوبا را که توسط واشنگتن اعمال شده «مقابله با بشریت» توصیف کرد.
انزوای بایدن در نشست سران قاره آمریکا که به دلیل عدمدعوت دولت وی از سه کشور این قاره صورت گرفت نشان میدهد نزدیکی ایران با ونزوئلا و همچنین کوبا و نیکاراگوئه که در سالهای اخیر همواره در جریان بوده است درصورت افزایش تمرکز از چه ظرفیتهای سیاسیای برخوردار شود.
ایران با محور مقاومت در غرب آسیا و ونزوئلا با محور چپگرایان در آمریکای لاتین قادر به اجرای پروژههای سیاسی مشترکی هستند، هرچند این کار چندان آسان نیست زیرا کشوری مانند آرژانتین با وجود تحرکات ضدآمریکایی و حتی گرایش به روسیه، چندان روی خوشی به روابط با ایران نشان نداده است.
همکاریهای نظامی
ایران درحالحاضر یک تولیدکننده بزرگ سلاح بهشمار میرود. این بزرگ بودن اما به قیمت بالای این سلاحها یا صادراتشان با قراردادهای سنگین مربوط نیست، بلکه به قدرت تولید طیف وسیعی از تسلیحات ارزانقیمت ولی با اثرات راهبردی مرتبط است.
ایران در مسیر 40ساله استقلال خود با توجه به اقتصاد کوچکش نسبت به رقبا و همچنین مواجهه با تهدیدات سخت نظامی دست به توسعه تسلیحاتی زده که دقیقا بر شرایطش منطبق بوده است. این تسلیحات به همین دلیل بهترین گزینه برای کشورهایی هستند که از اقتصاد متوسط برخوردار بوده اما با تهدیدات سنگین نظامی مواجه هستند.
ونزوئلا کشوری است که کموبیش شرایطی مشابه ایران دارد و با استفاده از روابط خوبش با تهران به گفته منابع رسانهای خارجی دست به دریافت تسلیحات نظامی از این کشور زده است.
برجستهترین تولیدات نظامی ایران به حوزههای موشکی و پهپادی مربوط هستند. براساس برخی گمانهزنیها ونزوئلا موشکهای بالستیک و حتی پهپادهای تهاجمی از ایران دریافت کرده است.
موشکهای دریافتی ونزوئلا از ایران با توجه به سطح تهدیداتی که ونزوئلا با آنها روبهرو است احتمالا از سری موشکهای فاتح هستند. موشکهای این سری دارای بردهایی از 300 تا 1450 کیلومتر هستند و بنابر نوعشان قادرند اهداف ثابت زمینی، رادارها و حتی کشتیها را مورد هدف قرار دهند.
در حوزه پهپادی نیز گفته میشود ونزوئلا پهپادهای تاکتیکی مهاجر-6 را دریافت کرده است. این پهپاد در دو حوزه شناسایی و تهاجمی قادر به استفاده است. این پهپاد بهدلیل بهرهگیری از مهارت نقطهزن مانند موشک الماس و بمبهای قائم میتواند در هر جنگی یک ابزار کارآ باشد.
همچنین احتمال دارد ونزوئلا پهپادهای انتحاری از نوع ابابیل-تی و حتی پهپاد دوربرد شاهد-136 را نیز از ایران دریافت کرده باشد.
تسلیحات نام برده شده بهدلیل ارزان بودن قابلیت بهکارگیری در تعداد بالا را دارند و از سوی دیگر بهدلیل کوچک و ساده بودن طراحی، قطعات آنها به سهولت به ونزوئلا صادر شده و حتی میتوان در این کشور کارخانههای تولید قطعات را نیز راهاندازی کرد. چنین تسلیحاتی که بهسرعت، در تعداد بالا و بهآسانی در دسترس ونزوئلا قرار میگیرند، بهدلیل سطح کارآییای که دارند میتوانند قدرت بزرگی برای این کشور تولید کنند.
بهدلیل چنین ویژگیهایی پهپادها و موشکهای بالستیک ایران میتوانند در یک جنگ نامتقارن علیه دشمنان بزرگ ونزوئلا مورد استفاده قرار گیرند. این تسلیحات با استفاده از مزیت انعطافپذیری بالای خود ضمن وارد آوردن ضربهای دردناک به تاسیسات راهبردی دشمن، مانع از شناسایی محل شلیک و شلیککننده شوند.
نمونههای اصلی این اقدام را میتوان در ضربات دردناک به اقلیم کردستان عراق توسط گروههای مقاومت دید که در آن برخی اماکن مهم این اقلیم و تاسیسات حساس آن مورد هدف قرار گرفته است. این مساله درباره رژیمصهیونیستی نیز صادق است که آسمانش بارها مورد نفوذ پهپادهای ناشناس قرار گرفته است.
وجود پهپادهای انتحاری و موشکهای بالستیک در یمن باعث شده این کشور فقیر، محاصره شده و درگیر جنگ داخلی که همزمان مورد حمله عربستانسعودی نیز قرار گرفته است، بتواند با بهرهگیری از چنین تسلیحاتی دست به برقراری موازنه در برابر سعودیها و حتی امارات بزند.
یمنیها پیش از برقراری آتشبس اخیر در جنگ با ائتلاف متجاوز عربی، در جریان حملاتشان به امارات پایگاههای آمریکا در این کشور را نیز هدف گرفتند تا پیامی قدرتمند به آمریکا نیز صادر کرده باشند.
ونزوئلا وضعیتی بهتر از یمن دارد و درگیر جنگ نیست و از سوی دیگر بهدلیل وجود نفت و حاکمیت کامل سرزمینی از قدرت اقتصادی بیشتری نسبت به دولت قانونی یمن برخوردار است و کشورهای بیشتری نیز دولت کاراکاس را به نسبت دولت صنعا بهرسمیت میشناسند. این مساله نشان میدهد مسلح شدن ونزوئلا به تسلیحات جدید تا چه اندازه میتواند به ارتقای تواناییهای کاراکاس منجر شود.
ونزوئلا با خطر تجهیز و نفوذ گروههای تروریستی از خاک کلمبیا مواجه است. از این رو این کشور میتواند با خرید سامانههای نظارت زمینی مانند رادارها و سامانههای حرارتی ساخت ایران که برای نظارت بر مرزها به کار میروند و همچنین پهپادهای شناسایی، موفق به ردیابی چنین گروههای تروریستیای شود و در صورت لزوم آنها را با مهمات هدایت دقیقی که قابلیت سوار شدن بر پهپادها را دارند، هدف قرار دهد.
ونزوئلا چگونه ایستاد؟
میانه دیماه سال 97، 13 کشور عضو گروه لیما در بیانیه پایانی نشست وزیرانشان، از نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا خواستند که از قدرت کنارهگیری کند و اگر چنین نکند، آنها دوره بعدی ریاستجمهوری او را به رسمیت نمیشناسند. ۱۲ کشور آمریکای لاتین در سال 2017 در پایتخت پرو گروه لیما را تشکیل دادند تا آنچه را که «احیای دموکراسی در ونزوئلا» میخوانند را صلحآمیز هدایت کنند. کمتر از دو هفته بعد، انتشار یک ویدئو از کسانی که خود را ارتشیهای بریده از دولت نیکلاس مادورو، میخواندند، کاراکاس را تا مرز کودتا پیش برد. بهدنبال این ویدئو و برخی اعتراضات خیابانی، «خوان خراردو گوایدو مارکز»، رهبر اپوزیسیون ونزوئلا و رئیس مجلس این کشور خود را رئیسجمهور خواند و حتی سوگند ریاستجمهوری یاد کرد. کمتر از نیمساعت بعد، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، ریاستجمهوری موقت گوایدو را به رسمیت شناخت. آمریکا حتی سفارتخانه ونزوئلا را در واشنگتن به مخالفان دولت تحویل داد. پس از این اتفاق، سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا تلاش کردند با رایزنی با ارتش، زمینه کودتا بهنفع خوان گوایدو را فراهم کنند، اما ارتش همراهی نکرد. یک هفته بعد در نهم بهمنماه، جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی در کاخ سفید با پوشهای که روی آن نوشته شده بود «اعزام پنج هزار سرباز به ونزوئلا» به جمع خبرنگاران آمد تا شاید ترس از اعزام نظامیان آمریکایی منجر به سقوط دولت ونزوئلا شود. دولت ترامپ دو محموله کمک برای مخالفان دولت با هواپیما ارسال کرد و حتی مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا در صفحه شخصی توئیتر خود نوشت به درخواست «خوان گوایدو»، این کمکها -که حدود 100 میلیون دلار ارزش دارد- ارسال شده است.
در اردیبهشت ماه سال 98 واشنگتن شرکت نفت دولتی ونزوئلا را تحریم و علنا اعلام کرد هدفش از تحریم نفتی، برکنار کردن نیکلاس مادورو است و به همین دلیل از 8 اردیبهشت 98، در تحریمی یکجانبه، خرید نفت از شرکت ملی نفت ونزوئلا و شرکتهای وابسته به آن را برای تمامی شرکتهای آمریکایی ممنوع کرد. واشنگتن همچنین اعلام کرد هیچ شرکت خارجی مجاز نخواهد بود که نفت ونزوئلا را به دلار بخرد. این تحریم، عملا روزانه نیم میلیون صادرات ونزوئلا یعنی 75 درصد از درآمدهایش را کم میکرد و مادورو را به سراشیبی سقوط هدایت میکرد. سه ماه بعد، آمریکا در دور جدید تحریمها، ضمن توقیف همه داراییهای دولت و مقامهای ونزوئلا در آمریکا، هرگونه دادوستد مالی و تراکنشی را با این کشور منع کرد. واشنگتن نشستی را در پایتخت کلمبیا به ریاست معاون اول رئیسجمهور آمریکا و با حضور رهبران کشورهای آمریکایجنوبی که گروه «لیما» خوانده میشوند، برگزار کرد تا گامهای جدیدی برای اعمال محدودیتهای بیشتر علیه دولت ونزوئلا بردارند. با وجود استفاده از همه ابزارهای در دسترس، پروژه سقوط دولت قانونی ونزوئلا راه به جایی نبرد تا سازمان سیا وارد میدان شد و به خوان گوایدو دستور کودتا داد. گوایدو ویدئویی در کنار افراد مسلح نظامی در حساب توئیتریاش منتشر کرد و از مردم و ارتش ونزوئلا خواست از او حمایت کنند. این اقدام هم بلافاصله با حمایت دونالد ترامپ، مایک پنس، مایک پمپئو و جان بولتون مواجه شد ولی اینبار هم نتیجه دلخواه آمریکاییها رقم نخورد.
یک سال بعد از پروژه کودتا در ونزوئلا، رویترز در گزارشی نوشت که صادرات نفت ونزوئلا در حال رشد است و از 800 هزار بشکه در ماه آگوست به حدود یک میلیون و 100 هزار بشکه نفت افزایش یافته است. این رسانه نوشت شرکتهایی که خرید نفت از ونزوئلا را پس از تحریمها متوقف کرده بودند، نفتکشهای خود را به این کشور آمریکایجنوبی میفرستند.
پروژه کودتا شکست خورده بود اما تحریمها مادورو و کشورش را دربر گرفته بود. در چنین فضایی، پالایشگاه نفت ونزوئلا نیز دچار مشکل شد. به دلیل نگرانی از تحریمها هیچ شرکت نفتیای حاضر به همکاری با ونزوئلا نبود تا اینکه ایران تجهیزاتی را به صورت هوایی برای تعمیر پالایشگاه به کاراکاس ارسال کرد. جدا از این تجهیزات ایران صادرات محمولههای نفتی و بنزین به مقصد ونزوئلا را نیز در دستور کار خود قرار داد. بنزین ونزوئلا که روزگاری ارزانترین بنزین جهان بهشمار میرفت، به یکی از گرانترین بنزینهای جهان تبدیل شده بود و هر گالن 7.57 دلار(هر لیتر بیش از ۲ دلار) فروخته میشد که یکی از گرانترین نرخها در جهان بهشمار میرفت. بر همین اساس در اردیبهشتماه سال 99، ایران 5 نفتکش حامل بنزین «فاکسون»، «فورچون»، «پتونیا»، «فارست» و «کلاول» را به مقصد ونزوئلا ارسال کرد. ایران همزمان با ارسال این نفتکشها، به آمریکا درباره تبعات ایجاد مزاحمت برای نفتکشهای اعزامی ایران هشدارهایی نیز داده بود. خردادماه محمولههای ایران به آبهای سرزمینی ونزوئلا وارد شدند و این کشور را از بحران سوخت نجات دادند. همزمان با پهلو گرفتن نفتکشهای ایرانی، مادورو در تلویزیون دولتی این کشور از آیتالله خامنهای رهبر معظم ایران و رئیسجمهور ایران به دلیل ارسال این محمولهها قدردانی کرد و گفت ونزوئلا «دوستان خوب و شجاعی» در جهان دارد. 3 ماه بعد دومین «کاروان» نفتکشهای ایرانی از خلیجفارس به مقصد ونزوئلا راهی شدند.
با شکست دونالد ترامپ و روی کار آمدن جو بایدن، همه تصور میکردند دولت بایدن رویکرد بسیار متفاوتتری نسبت به دولت ترامپ خواهد داشت، اما یک روز پیش از برگزاری مراسم تحلیف بایدن، «آنتونی بلینکن» در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا که بهمنظور تاییدش برگزار شد، سیاست دولت در مواجهه با کاراکاس را اعلام کرد و گفت که دولت بایدن «خوان گوایدو» رهبر اپوزیسیون ونزوئلا را بهعنوان رئیسجمهوری موقت این کشور و رئیس مجلس بهرسمیت شناخته است. با وجود این اعلام رسمی، 27 کشور اروپایی که مطمئن از ناتوانی گوایدو برای کودتا در ونزوئلا بود، از مواضع پیشین خود عقبنشینی کرد و اعلام کرد «خوان گوایدو» را بهعنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا بهرسمیت نمیشناسد. با این بیانیه، عملا پروژه کودتا و تغییر حکومت در ونزوئلا با شکست مواجه شد و نیکلاس مادورو در قدرت باقی ماند تا بتواند در خرداد 1401 به تهران، یعنی کشوری که مانع سقوط دولتش شد، سفر کند و سند همکاری راهبردی جامع 20 ساله دو کشور را امضا کند.