به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از روزنامه فرهیختگان، پاسخ غیرسازنده ایالاتمتحده به پیشنهادهای سازنده جمهوری اسلامی برای بازگشت کشور خارجشده از برجام به توافق هستهای، نیازمند محاسبات دقیق و اقدام درست ایران است، زیرا قطعا طولانی شدن مذاکرات که به ۲۰ ماه نزدیک میشود، برنامه استراتژیک یانکیهاست.
۱-درباره آنچه آمریکاییها در سر دارند باید به اندازه کافی اندیشید. هدف آمریکا از بازگشت احتمالی به برجام با این همه ادا و اطوار چیست؟ مگر رئیسجمهور تروریست پیشین آمریکا نبود که یکجانبه از برجام خارج و علاوهبر نقض توافق، قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل را هم به هیچ گرفت؟ این سوالها بهویژه در شرایطی اهمیت مییابد که بدانیم به دلایل متنوعی چون پیشرفت بیسابقه ایران در فناوری صلحآمیز هستهای، کماثر شدن تحریمها باتوجه به وفقیافتن تهران با آن، سیاست اقتصادی دولت رئیسی مبنیبر حُسن همسایگی و گرانی سرسام آور انرژی در پی مناقشه مسکو ـ کییف و نبود جایگزین برای گاز روسیه در آستانه زمستان سرد اتحادیه اروپایی، آمریکا چارهای جز بازگشت به توافق هستهای با ایران ندارد اما همچنان کارشکنی میکند. با مقاومت تیم فعلی مذاکرهکننده و باجندادن به واشنگتن، مشخص شد گزینههای غیردیپلماتیک آمریکا ـ تشدید تحریمها و تهدید به حمله نظامی ـ ناکارآمدتر از چیزی است که دولت جوزف بایدن ادعا میکند.
۲-اساسا یکی از عواملی که به حصول توافق برای بازگشت آمریکا به برجام خواهد انجامید، همین خالی بودن دست آمریکا، نیاز آن به توافق، مذاکرات هوشمندانه و باجندادن تیم دیپلماسی دولت سیزدهم است. حال که واشنگتن در حرف چاره را در بازگشت به توافق میداند ـ اگر درنهایت تحتتاثیر لابیهای داخلی و فشارهای صهیونیستها و جمهوریخواهان از بازگشت به برجام منصرف نشود ـ تمام تلاشش این است که ایران مانند برجام ۲۰۱۵، از برجام ۲۰۲۲ هم منتفع نشود و صرفا مانند دولت سابق ایران، در حرف بهرهمند شود و هیچ رخداد مثبتی در اقتصاد ایران بهوجود نیاید. اکنون بایدن میخواهد برجام را به یک گزینه برای خود تبدیل کرده و با آن سبد خالیشده گزینههای واشنگتن را رونق بخشد. متقابلا نظام جمهوری اسلامی نیز در این اندیشه است توافق احیاشده برجام را به بخشی از راهبرد خویش در حوزههای اقتصاد، سیاست خارجی، منطقهای و بینالمللی بدل کند. آمریکا میداند آزاد شدن میلیاردها دلار تحریمشده ایران چه تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد ایران و توان بینالمللی جمهوری اسلامی میگذارد. در سطح استراتژیک پرسش واشنگتن این است: ایران قویتر با آمریکا چگونه رفتار خواهد کرد؟ بیتردید اهداف آمریکا در دوران پسااحیای برجام، از حالا مشخص است؛ دستور به اصلاحطلبان و اعتدالگرایان غربپرست برای تمجید از ایالات متحده و مهربان(!) نشان دادن بایدن، جلوگیری از بهدستآمدن مواهب برجام برای ایران، دوره افتادن وزرای خارجه و خزانهداری آمریکا در کشورها برای تهدید آنها به عدم رابطه اقتصادی با تهران، ایجاد خطر برای امنیت ملی و منطقهای ایران و آرام نگذاشتن سیاست داخلی کشور با ایجاد مشکلات متعدد. اهداف آمریکا در مرحله پسااحیا دقیقا همان چیزهایی است که در برجام نسخه ۲۰۱۵ رخ داد؛ آن کشور مستکبر همه کاری میکند تا ایران فقط روی کاغذ و نه در عمل از برجام بهره ببرد، درحالیکه برنامه صلحآمیز هستهای خود را متوقف کرده. دلایل تعویقهای مکرر بازگشت ایالات متحده به برجام و بهانهجویی برای گرفتن امتیازات بیشتر، همینهاست.
۳-با بازگشتی که دولت آمریکا خواهان آن است - بدون تضمین غرامت درصورت خروج مجدد آنها و بیبهره بودن جمهوری اسلامی از امتیازات آن - دست ایران از هر منفعت اقتصادیای خالی خواهد ماند، هیچ تحریمی بهصورت عملی و محسوس لغو نخواهد شد، هیچ شرکت معتبر خارجیای برای سرمایهگذاری وارد کشورمان نخواهد شد، هیچ تکنولوژی جدید، فناوری و دانشی به ایران صادر نمیشود، اگر فروش نفت کشور به روزانه ۳ میلیون بشکه نیز برسد، حتی کشوری نظیر کرهجنوبی که هیچ قدرت سیاسیای در جهان محسوب نمیشود پول آن را برنمیگرداند و اوضاع همینی خواهد بود که الان هست و درواقع ایران متضرر اصلی چنین بازگشتی خواهد بود.