حدود سه ماه قبل دختر دانشجویی با مراجعه به پلیس شکایت کرد که مورد تعرض پسر جوانی قرار گرفتهاست. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: چند ماه قبل با پسر جوانی به نام بابک آشنا شدم و تصمیم داشتیم با هم ازدواج کنیم.
من کاملاً به او اعتماد داشتم به همین خاطر وقتی از من دعوت کرد تا همدیگر را در باغ یکی از دوستانش ببینیم قبول کردم و با او همراه شدم وقتی رسیدیم دوستش هم آنجا بود. نیمساعت بعد بابک برای خرید تنقلات از باغ خارج شد و در همان لحظه دوستش من را به گوشهای از باغ برد و بدون توجه به التماسهایم مورد تعرض قرار داد.
وقتی دختر جوان برای معاینه به پزشکی قانونی معرفی شد کارشناسان این سازمان در گزارشی موضوع آزار و اذیت را تأیید کردند. به این ترتیب متهم نیز شناسایی و دستگیر شد.
وقتی پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد در ابتدای این جلسه دختر جوان درخواست اشد مجازات کرد و گفت: این مرد حتی به دوستش هم رحم نکرد و با اینکه میدانست من و بابک قصد ازدواج داریم باز هم دست به خیانت زد.
من آن روز خیلی التماس و خواهش کردم، اما او هیچ توجهی به من نکرد و تنها به فکر مقاصد شیطانیاش بود. به همین خاطر درخواست اشد مجازات دارم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام تعرض به شاکی عنوان کرد: من به این دختر تعرض نکردم او با میل و خواست خودش این کار را کرد و زور و اجباری در کار نبود.
ما پیش از آن با هم رابطه صمیمی و دوستانهای داشتیم و محتوای پیامکهایمان این موضوع را اثبات میکند. حتی همه کسانی که در آن باغ حضور داشتند میتوانند به نفع من شهادت دهند که من با اجبار رابطه برقرار نکردم و این دختر برای اخاذی از من اقدام به شکایت کرده است.
با ادعای متهم، قاضی دستور بررسی پیامکهای رد و بدل شده میان متهم و شاکی را صادر کرد تا پس از آن و در جلسهای دیگر به پرونده رسیدگی شود.
رکنا