پرسپولیس؛ باشگاهی که از گرفتن مجوز حرفهای عاجز ماند/ فوتبال ایران در محاصره شوخی تلخ

به گزارش ایران24، اگر روزی باشگاه پرسپولیس نماد غرور و افتخار فوتبال ایران بود، امروز تبدیل شده به مجموعهای از ناکامی، بیکفایتی و بیمسئولیتی. آنهایی که با هیاهوی خصوصیسازی و ادعاهای پوچ، وعده میدادند پرسپولیس را از قید وابستگیهای دولتی آزاد کنند، باید پاسخگوی بزرگترین سرافکندگی این باشگاه باشند؛ ناتوانی در کسب مجوز حرفهای از فیفا.
شاید خندهدار به نظر برسد اما این باشگاه بزرگ که میلیاردها تومان بودجه را صرف جلسات بیپایان و مصاحبههای رنگارنگ کرده، حتی نتوانسته سادهترین و ابتداییترین معیار حرفهایگری در فوتبال را رعایت کند. همان مجوزی که هر باشگاه کوچکی در قاره آسیا آن را به راحتی دریافت میکند، برای پرسپولیس به یک معضل پیچیده و چند ده میلیاری تبدیل شده است.
خصوصیسازی آن واژهای است که این روزها بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است. همه جا حرف از جدا شدن از دولت بود اما واقعیت این است که پرسپولیس هنوز در باتلاق مشکلات مالی و ناترازی درآمد و هزینه دست و پا میزند، انگار نه انگار که باید هرطور شده از شر این دردسرها خلاص شود.
قرمزها امسال سهمیه آسیایی نگرفتند؛ شاید همین موضوع باعث شد از دردسر بزرگ حضور در لیگ قهرمانان آسیا خلاص شود چون اگر سهمیه میگرفت با توجه به مشکلات مالی و نداشتن مجوز حرفهای، احتمالاً حتی نمیتوانست وارد مسابقات شود. استقلال هم وضعیتی بهتر ندارد و مشکلات مالی اجازه شرکت به آنها را نخواهد داشت.
طبق قانون، تکرار این بحران برای سومین بار جریمههای سنگین، کسر امتیاز و حتی سقوط به لیگ پایینتر را به دنبال خواهد داشت. یک کابوس واقعی که هر لحظه ممکن است برای این ۲ تیم بزرگ فوتبال ایران اتفاق بیافتد. در این میان، دعواهای کودکانه داخلی بر سر کنار گذاشتن مدیرعامل باشگاه سرخها، تنها نمایشهای بیثمر و وقتکشیهایی است که مشکلات واقعی را حل نمیکند.
بانک شهر و سایر نهادهای مالی نیز مانند داورانی سختگیر، دست پرسپولیس را بسته و هر حرکت مالی این باشگاه را زیر ذرهبین گذاشتهاند. این یعنی هر روز فشار مالی بیشتر و مشکلاتی که هر لحظه عمیقتر میشوند.
حق پخش تلویزیون هم منبع درآمدی بود که باید مثل خون در رگهای باشگاه جریان داشته باشد اما یا ناقص و ناچیز است یا به شکلی ناعادلانه تقسیم شده. این وضعیت وقتی در کنار قراردادهای نجومی و ناترازی مالی قرار میگیرد، تبدیل به بمب ساعتی میشود که در هر لحظه ممکن است باشگاه را منفجر کند.
اگر نهایتا فدراسیون فوتبال ایران باز هم قصد پوشاندن این مشکلات را داشته باشد و دست به سندسازی بزند، کنفدراسیون فوتبال آسیا جریمهای بسیار سنگین برای فوتبال کشورمان در نظر خواهد گرفت که دیگر راه برگشتی نخواهد بود.
دیگر نمیشود چشمها را بست و وانمود کرد که پرسپولیس همان باشگاه بزرگ و موفق دیروز است. پرسپولیس امروز، فقط نامی است بر روی مجموعهای از زخمها که در باتلاق بیکفایتی، سوءمدیریت و فرافکنیهای بیپایان فرو رفته است.
این روزها فوتبال ما نیازمند مدیرانی است که مسئولیتپذیر، شفاف و صادق باشند؛ مدیرانی که بدانند فوتبال فراتر از قراردادهای میلیاردی و وعدههای بینتیجه است. متأسفانه این اصول اولیه در دفتر مدیریت پرسپولیس جایی ندارند.
به نظر میرسد باید این مسئله را پذیرفت که پرسپولیس دیگر نماد غرور نیست بلکه نماد ناکارآمدی و بحران فوتبال ماست. اگر همین روند ادامه پیدا کند، فردا نه پرسپولیس میماند و نه فوتبال؛ فقط خاطرهای تلخ برای هواداران و رسانهها به جای خواهد ماند.