حمله بیسابقه رهبریفرد به پروین، درویش و استیلی؛ از هوندا 125 تا خانه چند هزارمتری!

به گزارش ایرنا24، بهروز رهبریفرد در مورد مدیرعامل باشگاه پرسپولیس اظهار داشت: درویش آنقدر به این در و آن در زد تا بماند و سرانجام به هدفش هم رسید. شاید شما ندانید اما در روزها و هفتههای اخیر، جایی نمانده بود که درویش نرود و کمک نخواهد. بعد هم میآید، در تلویزیون فردین میشود و استعفای صوری میدهد.
وی ادامه داد: بروید ببینید مدیران، قبل از اینکه بیایند چه داشتند و حالا چه اموالی دارند. طرف مستأجر بود و یک اتومبیل پرشیا داشت که سپرش هم شکسته بود. الان خانه چهار هزار متری دارد و راننده و و اتومبیل آخرین مدل. همه هم میگویند به ما تکلیف شده تا بیاییم و مدیرعامل شویم. آخر کدام تکلیف؟
پیشکسوت پرسپولیس با اشاره به ترک این باشگاه توسط مدیران پیشین عنوان کرد: ببینید، یک قانون نانوشته در فوتبال ایران وجود دارد. هر وقت به کسی گفتند حیا کن، باید رها کند و برود. این ما و این هم شما، بازی اول ببینید که چه بساطی برای درویش به راه میاندازند. چون مردم او را شناختهاند و دیگر دروغها را باور نمیکنند. الان همه فهمیدند که چرا اسماعیلیفر از پرسپولیس رفت و بیرانوند به چه دلیل راهی تراکتور شد. ماه پشت ابر نمیماند و این اتفاق برای درویش هم رخ داده است.
وی افزود: هیچ نظارتی نیست که آقایان هر روز یک مشاور استخدام میکنند. حمید استیلی را آوردهاند تا سپر بلا شود؛ کسی که در دوران مربیگری و در همان بازی اول از سوی هواداران هو شد. دست به دامن کسانی شدهاند که وجههای در میان هواداران ندارند. باشگاه پرسپولیس تبدیل شده به رفیقبازی.
رهبریفرد در مورد کار کردن با مدیرعامل پرسپولیس گفت: من اصلاً با رضا درویش کار نمیکنم. او را به عنوان یک مدیر نمیشناسم و قبول ندارم. او را همان هواداری میدانم که با هوندا 125 به ورزشگاه کارگران میآمد تا با ما عکس یادگاری بگیرد تا شاید تصویرش در روزنامهها چاپ شود. او همان آدم است برای من.
وی در آخر خاطرنشان کرد: پروین آدمی است که اگر منفعت نباشد، نه ورود میکند و نه حمایت. حتماً برای پروین میصرفد که درویش مدیرعامل باشد. او بیخودی روی دیوار کسی یادگاری نمینویسد. آن زمان هم تمام شده که برخی از سر دلسوزی میآمدند و حمایت میکردند. ما فوتبالیها که یک رو نداریم. سه چهار رو داریم و متأسفانه دیگر هم افرادی خاص و یک رو مثل ناصر حجازی و منصور پورحیدری نیستند که واقعیتها را بگویند و اسیر منافع مالی نشوند.