به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، کیهان نوشت: روزنامه اعتماد ادعا کرد اگر فرصت دوره اوباما را نسوزانده بودیم، ترامپ نمیتوانست به برجام ضربه وارد کند و خودمان بودیم که به برجام لگد زدیم(!)
این روزنامه به قلم سردبیر خبر آنلاین که با عنوان دزدی خود را «ما اصولگراها» جا میزند، نوشت: «برجام با وجود همه سمپاشیهای #مااصولگراها، توانست زنجیر تحریم را برای مدتی از پای اقتصاد ایران باز کند. غول نومیدی را برای مدتی توی شیشه حبس کند و لبخند را بر لبان اقشار مختلف مردم بنشاند. منهای کسانی که توفیق برجام، بسان بغضی نهفته در گلویشان، راه را بر تنفس راحت بسته بود، هوایی تازه برای خلقالله فراهم شده بود. آحاد جامعه ـ غیر از #مااصولگراها ـ هرگز چنین احساسی نداشت که استقلال و عزت و شرف ایران را فروختهایم. برداشت عمومی این بود که برای آرامش ملت، قدمی برداشته شده است. بعد از توافق برجام، رقابت خارجیها بر سر سرمایهگذاری در داخل ایران شروع شد. آمریکاییها، اروپاییها و شرقیها (ژاپن) توی صف ایستادند. سرمایهگذاری خارجی، امنیت میآورد. این یک واقعیت عینی است. اگر فرصت دوره اوباما را نسوزانده بودیم، میلیاردها دلار سرمایه خارجی کف اقتصاد ایران را پوشانده بود و روی کار آمدن ترامپ هم نمیتوانست زیان چندانی به برجام وارد کند. شرکتهای سرمایهگذار چندملیتی به عنوان بخش خصوصی، فشارشان قویتر و ژرفتر از اراده ترامپ بود و او را بهطور کامل مبسوطالیه نمیگذاشت. اخم ما به سرمایهگذاری خارجی، مدتها قبل از رییسجمهور شدن ترامپ اتفاق افتاد و در واقع، خودمان بودیم که پیش و بیش از او به برجام لگد زدیم...
البته که تحریمهای وضع شده توسط او به غیرانسانیترین شکل انجام شد و ایران را دچار مشقتهای زیادی کرد. حالا، اما مذاکرات برجام ۱۴۰۰ قرار است توسط دولت اصولگرای رییسی دنبال شود. درست است که این دولت نه ظریف دارد و نه عراقچی، اما میخواهد همه مزیتهای گذشته را به دست آورد و چیزهایی هم به آن بیفزاید.
این رویکرد را باید به فال نیک گرفت و از تیم مذاکره همه گونه حمایت کرد. با این حال، یکی از خدمتهایی که میتوان و باید به تیم جدید کرد، منطقی کردن انتظارات است. یعنی توقعات مردم را مانند دوره روحانی و ظریف بالا نبرد و دولت رییسی را در برابر هجوم مطالبات قرار نداد.
در برجام ۱۴۰۰ حتی در صورت رفع تحریمها، صادرات نفتی ایران به میزان گذشته نخواهد رسید، دلیلش روشن است. ۶ـ۵ سال پیش نیاز به نفت ایران بسیار بالا بود، اما بعد از شکست برجام، نفتداران منطقه بهویژه عربستان، کمبود بازار را پوشش دادند و حالا دیگر مشتری به اندازه چند سال قبل موجود نیست».
نویسنده این تحلیل توضیح نمیدهد کدام زنجیر تحریم از پای اقتصاد ایران باز شد، در حالی که دولت اوباما و کنگره آمریکا در پسابرجام، زنجیره تحریمهای جدیدتر و گستردهتر مانند ویزا، سیسادا، آیسا و کاتسا را طراحی و به اجرا گذاشتند؟! آیا خبر ندارد که به هواپیمای وزیر خارجهمان در آلمان سوخت ندادند و آمریکاییها معاون سیاسی دفتر آقای روحانی را که به عنوان نماینده جدید ایران در نیویورک (سازمان ملل) معرفی شده بود، تروریست معرفی کردند و از صدور ویزا برای وی خودداری کردند؟!
آیا بیاطلاع است که آقای ظریف ضمن گلایه از بدعهدی طرف آمریکایی، دنبال نامههای آرامشبخش برای بانکها و شرکتهای مایل به همکاری با ایران میگفت که تهدید به مجازات (در صورت تجارت و سرمایهگذاری در ایران) میشدند؟
آیا بیخبر است که ادعای خرید ۱۵۰ هواپیما از ایرباس و بوئینگ، یک خالیبندی سیاسی در آستانه انتخابات مجلس دهم بود و کلاً چند فروند هواپیما بیشتر- آن هم با تاریخ مصرف انتخابات مهم مجلس- فروخته نشد؟! یا اینکه آیا بیخبر است که تمام به اصطلاح قراردادهای ادعایی فاقد اعتبار و ضمانت بود و به همین دلیل هم همگی زیرپا گذاشته شد؟ به جز چند قرارداد ملغی با فرانسه، (با مهندسی آمریکا) کدام قرارداد دیگر ولو بر روی کاغذ، با کشور دیگری بسته شد؟! آیا خبر ندارند که دوره روحانی، یکی از پایینترین دورههای جلب سرمایهگذاری خارجی بوده است؟!
فرصت اوباما را سوزاندیم، دقیقاً یعنی چه؟! یعنی باید باج بیشتری میدادند و بیشتر تحقیر میشدند؟! یا مثلاً قدرت نظامی و نفوذ منطقهای بازدارنده را هم روی امتیازات یکطرفه هستهای میگذاشتند و در قبال چک بیمحل برجام تقدیم میکردند؟!
سؤال بعدی: برجام را چگونه تنظیم کردند که آمریکا (اوباما، ترامپ، بایدن) توانستند به سادگی آب خوردن، آن را زیر پا بگذارند و ۸۰۰ تحریم را به ۱۷۰۰ تحریم برسانند؟ «درست است که این دولت، ظریف ندارد» دقیقاً یعنی چه؟! کارکرد ظریف و مجیزگویان مواجببگیری مثل نویسنده تحلیل روزنامه اعتماد در تحویل ۱۷۰۰ تحریم به کشور و زدن رکوردهای تورم و رکورد چیست؟
و سرانجام درباره حجم صادرات در قیمت نفت، باید توجه داشت که به اعتبار تنشزدایی منفعلانه و یکطرفه در برجام، قیمت نفت نصف شد و صادرکنندگان مجبور بودند برای کسب درآمد سابق، دو برابر نفت صادر کنند. ضمن اینکه برجام چنان محکم بود(!) تنظیم شده بود که ایران نتواند از آن خارج شود، اما آمریکا ضمن خروج در برجام و به مدت انفعال دولت روحانی- به تعبیر آقای نوبخت - اجازه فروش یک قطره نفت را به ایران ندهد. این روند را مقایسه کنید با شکستن رکورد ۷ ساله قیمت نفت در روزهای اخیر و رسیدن صادرات نفت ایران به بالای یک میلیون بشکه، بدون احیای برجام و لغو تحریمها. و البته این اول مسیر عبور از تحریمهاست.
انتهای پیام/