به گزارش
رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از فرارو، یوسی ملمن روزنامه نگار، کارشناس اسرائیلی در امور امنیتی و جاسوسی و ستوننویس هاارتص است. او در روزنامههای «جروزالم پست» و «معاریو» نیز در سالیان گذشته در حوزه مسائل نظامی مطالبی را نوشته بود. ملمن نویسنده ده کتاب در مورد جامعه اطلاعاتی اسرائیل، امنیت، تروریسم و مسائل هستهای است که در بیش از ۴۰ کشور جهان به ۱۵ زبان چاپ شده اند. در سال ۲۰۲۰ میلادی، ترامپ رئیس جمهوری پیشین امریکا روایت ملمن از ترور شهید «محسن فخری زاده» دانشمند هستهای پیشین ایران را ریتوئیت کرده بود.
ملمن خود را یک اسرائیلی چپگرا میداند و معتقد است اسرائیل باید سرزمینهای اشغالی فلسطینی را ترک کند تا اسرائیلیها و فلسطینیان با یکدیگر در صلح زندگی کنند. ملمن ضمن حمایت از روند صلح با فلسطینیان معتقد است که اسرائیل باید تواناییهای نظامی خود از جمله بازدارندگی هستهای را حفظ کند. در نظرسنجی سال ۲۰۰۴ میلادی، خوانندگان هاارتص ملمن را به عنوان برجستهترین و جالبترین ستون نوس آن روزنامه معرفی کردند.
در سال ۲۰۰۸، ملمن برای گزارش خود در مورد یک فلسطینی اردنی که به طور غیر قانونی توسط سرویسهای امنیتی آمریکا، اسرائیل و اردن بازداشت شده بود جایزهای از انجمن خبرنگاران و ویراستاران تحقیقی (IRE) دریافت کرد. او در سال ۲۰۰۹ میلادی جایزه «سوکولوف» مهمترین جایزه اسرائیل برای روزنامه نگاری را به دلیل کارهای تحقیقیاش در مورد تشکیلات امنیتی اسرائیل دریافت کرد.
به گزارش فرارو به نقل از هاارتص، شاهد روندی در اسرائیل هستیم که در آن مجموعهای نظامی – امنیتی از دلالان اسلحه گرفته تا سازندگان جاسوس افزارهایی، چون «پگاسوس» یک دولت وحشی و خطرناک را در داخل دولت اسرائیل به صورت دولتی موازی تشکیل دادهاند و در حال کشتن دموکراسی در داخل و خارج هستند.
آخرین فصل از این روند هشدار دهنده، جاسوسافزار «پگاسوس» است که عامل جنجالیترین و بدنامترین حمله سایبری در جهان قلمداد میشود. البته آن چه در مورد امروز اسرائیل گفتم نباید تعجبآور باشد.
اکنون مشخص شده که نیروی پلیس اسرائیل با استفاده از جاسوسافزار پگاسوس و بدون دریافت حکم از مقامات قضایی، اسرائیلیها از جمله فعالان جامعه مدنی و معترضان مخالف «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر سابق را رصد کرده بود و تحت نظر داشته است. پلیس اسرائیل اتهامات مطرح شده از سوی سایت اسرائیلی «کالکالیست» را رد میکند و مدعی شده که هر پروندهای برای نظارت بر اطلاعات مردم از سوی یک قاضی در دستگاه قضایی مورد تایید قرار گرفته است.
این افشاگری تازه تنها یکی از مواردی است که در روند فلج و فرسوده شدن دموکراسی در اسرائیل توسط یک دستگاه نظامی – امنیتی قدرتمند دیده میشود. این روند توسط آن مجموعه کنترل میشود.
شش سال پیش، اولین گزارشها در سراسر جهان در مورد یک شرکت اسرارآمیز و یاغی اسرائیلی منتشر شد که در جاسوسی کثیف، نقض حقوق بشر و تجاوز به حریم خصوصی دست داشت. در آن زمان، مقامات اسرائیل چشمان خود را بستند و مردم راضی اسرائیل شانههای خود را به نشانه بیاعتنایی بالا انداختند.
سپس موج دوم در مورد استفاده از جاسوسافزار «پگاسوس» علیه فلسطینیان در کرانه باختری تحت اشغال اسرائیل توسط «شین بت» سرویس امنیت داخلی اسرائیل مطرح شد. با این وجود، اسرائیلیها به آن موضوع نیز اهمیتی نمیدادند. اکثر آنان به زندگی در آرامش در کنار سرزمینهای اشغالی عادت کرده بودند که امسال پنجاه و پنجمین سالگرد آن را جشن میگیرند. برای بسیاری از اسرائیلیها استفاده از جاسوسافزار علیه فلسطینیان کاملا قابل قبول بود.
اکنون وارد مرحله سوم شدهایم که نگران کنندهترین مرحله است. افشاگری اخیر نشان میدهد که جاسوسافزار پیچیده پگاسوس قادر به هک کردن گوشیهای های هوشمند تلفن همراه آیفون و گوشیهای اندرویدی از راه دور است و از سوی پلیس اسرائیل نه تنها برای مقابله با جرم و جنایت بلکه برای جاسوسی از مردم اسرائیلی از یهودیان گرفته تا اعراب به طور یکسان مورد استفاده قرار گرفته است.
در قرن نوزدهم میلادی، امریکا و اسرائیل و دیگر قدرتهای غربی اهداف سیاست خارجی خود را از طریق «دیپلماسی قایقهای مجهز به توپهایی جنگی و تجهیزات نظامی» تنظیم کردند. اسرائیل در قرون بیستم و بیست و یکم میلادی، اما روابط بین المللی خود را از طریق آن چه میتوان «دیپلماسی جاسوسی» نامید پیش برده است.
نام شرکت اسرائیلی «ان اس او» سازنده جاسوسافزار پگاسوس اکنون در فهرست سیاه امریکا قرار دارد. این شرکت از سوی اسرائیل تشویق شد تا محصول خود را به کشورهای خارجی در سراسر جهان بفروشد. وزارت دفاع اسرائیل و موساد سرویس امنیت خارجی این کشور از پگاسوس به عنوان اهرمی برای متقاعد کردن دولتهای خارجی به منظور ایجاد روابط دیپلماتیک و یا ارتقای آن استفاده کردند و در این مسیر به شرکت خصوصی سازنده پگاسوس برای فروش آن جاسوسافزار چراغ سبز نشان دادند.
دو سال پیش، امارات متحده عربی، بحرین و مراکش روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل احیا نموده و سفارتخانههایی را در تل آویو افتتاح کردند. به لطف این اسباب بازی سایبری شوم، عربستان سعودی روابط مخفیانه خود را با اسرائیل تقویت کرد. بسیاری از دولتهای دیگر از عرضه مخفیانه پگاسوس توسط اسرائیل سپاسگزار بودند. برای مثال، با حمایت از اسرائیل در سازمان ملل یا سایر مجامع بین المللی به طور متقابل از اسرائیل پشتیبانی کردند.
به طور رسمی، مجوز و قراردادهای فروش پگاسوس تصریح میکند این ابزار تنها توسط نیروهای پلیس و سرویسهای امنیتی برای مبارزه با تروریسم و جرایم جنایی سطح بالا مورد استفاده قرار میگیرد، اما در حقیقت، تشکیلات دفاعی اسرائیل به خوبی میدانست که فروش جاسوس افزاری مزاحم به رژیمهای مشکوک، به دیکتاتورها یا حتی به دولتهای دموکراتیک و غیر لیبرال با گرایشهای پوپولیستی و راستگرا مانند هندوستان، لهستان، اسلوونی و مجارستان چه خطراتی را در پی خواهد داشت.
وزارت دفاع اسرائیل و موساد زمانی که مشتریانشان از روسای جمهوری خارجی گرفته تا نخست وزیران، شیوخ و پادشاهان عرب مفاد قراردادها و مجوزها را نقض کردند و از طریق پگاسوس مخالفان و رقبای سیاسیشان و فعالان حقوق بشری را رصد کردند چشمانشان را به روی این موضوع بستند. جالب آن که در مورد امارات حتی این جاسوسافزار در مورد خاندان سلطنتی آن کشور مورد استفاده قرار گرفته بود.
در چندین مورد، سوء استفاده از این جاسوسافزار در قتلها نیز موثر بوده است: در قتل یک روزنامه نگار در مکزیک و «جمال خاشقجی» روزنامه نگار سعودی.
تصادفی نبود که فروش پگاسوس در دهه گذشته در دوره زمامداری نتانیاهو و دولت راستگرای او بر اسرائیل افزایش یافت. پگاسوس یک پلتفرم مفید برای نتانیاهوی همیشه اهل معامله بود تا روابط شخصی و دو جانبهاش را با رهبران مانند مودی در هند و اوربان در مجارستان تقویت کند.
اشتباه است اگر گمان کنیم «ان اس او» یک نمونه استثنایی و نادر است. در کنار آن شرکت، چندین شرکت اسرائیلی مشابه دیگر مانند Cellebrite و Candiru جاسوس افزارهایی سمی، اما با درجه مزاحمت کمتری را توسعه دادند و به مشتریان خارجی آن هم بار دیگر تحت دستورالعمل و مجوز رسمی از وزارت دفاع اسرائیل فروختند. برخلاف «ان اس او» که مشتاقانه موفقیت خود را تبلیغ میکرده بود آن دو شرکت ترجیح دادند مخفیانه و بدون سرو صدا فعالیت کنند. اکنون سادهتر است که «ان اس او» را به عنوان تنها قربانی تمام شرارتها و اقدامات نادرست سیستم اسرائیل قلمداد کنیم.
فارغ التحصیلان و اعضای واحدهای نخبه فناوری ارتش اسرائیل مانند ۸۲۰۰، موساد یا شین بت سرویس امنیتی داخلی اسرائیل، دانشی را که از ارتش آموخته بودند به حوزه جامعه مدنی گسترش دادند و حتی گاهی از همین روشها علیه جامعه مدنی اسرائیل استفاده کرده اند.
تجارت اسلحه اسرائیل امروزه توسط وزارت دفاع کنترل میشود. سایر ادارات دولتی مانند وزارت امور خارجه در مورد تصمیم گیری برای فروش نوع تسلیحات و مشتریان رایزنی و مذاکره میکنند. این امر در مورد دولتهای راست و چپ اسرائیل یکسان بوده است. جهت گیری سیاسی و ایدئولوژیک در تصمیمات اسرائیل برای توسعه و فروش تسلیحات در سراسر جهان هیچ نقشی نداشتهاند. دولتهای متوالی اسرائیل برای فروش تسلیحات و فناوری از موشک و هواپیما گرفته تا فناوریهای اطلاعاتی دست بازی داشته اند. دستگاه امنیتی اسرائیل به مثابه دمی بوده که یک سگ آن را تکان میدهد.
«ان اس او» تنها یک نشانه از بیماریهای مخرب و گسترده فعلی در اسرائیل است. «ان اس او» تجسم یک فرهنگ خارج از کنترل است که دلالان اسلحه، پیمانکاران امنیتی و جادوگران عرصه فناوری را پرورش میدهد، آنان را مورد ستایش قرار میدهد و به قهرمانانی دست نخورده و خدشه ناپذیر برای میهن تبدیل میکند.
فقدان نظارت قانونی و پارلمانی کافی و مناسب موجب مصونیت ارگانهای تقریبا وحشی از وزارت دفاع تا پلیس و سرویسهای مخفی میشود که هنجارها و حاکمیت قانون را نادیده میگیرند.