به بهانه سالروز تولد داوود رشیدی؛ بازیگری که آمد و دید و رفت

به گزارش شبکه خبری ایران ۲۴، آنقدر محترم و بزرگوار بود که یکی از همسایههایش درباره او گفته است: کسی که همسایه داوود رشیدی بودن را تجربه کند، برایش سخت خواهد بود که همسایه دیگری شود!
داود رشیدی متولد ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران، کارگردان تئاتر، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود.
او در خانوادهای با نفوذ و سرشناس متولد شد. رشیدی پسر یک دیپلمات بود که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا درس سیاست و تئاتر خواند.
سال ۱۳۴۱ به کشور بازگشت و شاید به واسطه پیشینه خانوادگی انتظار میرفت که پسر یک دیپلمات تازه از فرنگ برگشته مستقیما وارد سیاست شود اما دل رشیدی از همان ابتدا دل با تئاتر بود وعلاقهای به امور سیاسی نداشت.
برای همین بعد از برگشت به ایران به جای رفتن به وزارت خارجه به اداره هنرهای دراماتیک رفت و تا پایان عمر هم از دنیای هنر دل نکند.
رشیدی درمورد نخستین تجربه بازیگری خود گفته بود: اولین تجربه بازیگریام در ایران، نمایشنامه «آوازخوان طاس» اثر اوژن یونسکو به کارگردانی فرخ غفاری بود. خانم پری صابری، مینو صابری و دو سه نفر دیگر در آن بازی میکردند. این نمایش به زبان فرانسه اجرا شد و در سالن انجمن ایران و فرانسه به صحنه رفت.
اما قبل از سفر به خارج از کشور، رشیدی در کودکی توسط دختر عمه خود به عبدالحسین نوشین معرفی شد و در یک تئاتر ایفای نقش کرد. او قبل از اینکه به ایران بازگردد نیز در دوران تحصیل در خارج از ایران تجربه بازی در تئاترهای خارجی را داشت.
رشیدی شیفته تئاتر بود و برای اعتلای این هنر در ایران از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
او نمایشنامههای خارجی را میخواند، ترجمه میکرد و برخی آنها را به صحنه میبرد. به نمایشنامهنویسان داخلی هم توجه داشت و از کارهای آنها استقبال میکرد.
رشیدی که در دوران پیش از انقلاب جزو هنرمندان آوانگارد تئاتر بود، سال ۱۳۴۷ نمایش «در انتظار گودو» را در حالیکه هنوز در ایران شناخت چندانی از ساموئل بکت، نویسنده این نمایشنامه نداشتند به صحنه برد. بدین ترتیب او زمینه ساز آشنایی جامعه تئاتر ایران با تئاتر ابزورد شد.
وی سال ۱۳۵۲ به تلویزیون ملی ایران رفت و در سمَت مدیر گروهِ نمایشها و سرگرمیهای آن سازمان مشغول به کار شد.
پس از تحولات سیاسی کشور و پیروزی انقلاب، رشیدی در سال ۱۳۵۸ از تلویزیون اخراج شد. اما او فعایت هنری خود را در سینما و تئائر ادامه داد. بعد از آن هم در چندین سریال تلویزیونی خوش درخشید و به ستاره بی چون و چرای تئاتر، سینما و تلویزیون تبدیل شد.
درشماره چهارم مجله «پاراگراف» ویژه داود رشیدی که تابستان سال ۱۳۹۵ چند روز قبل از فوت این هنرمند منتشر شده بود، خاطرات بسیاری از دوستان و همکاران او درج شده است. یکی از این خاطرات مربوط به سروش صحت است.
این کارگردان و بازیگر که در آن زمان همسایه داوود رشیدی بوده است درباره این تجربه چنین مینویسد: «آقای رشیدی، بقیه را میبیند و این گوهر کمیابی است. آقای رشیدی وقتی به کوچه میآید، گلهای درختها، گربههای رهگذر و کارگری را که توی کوچه کار میکند، میبینند و به همین علت، کوچه ما پر گل است و پناهگاه گربههای رهگذر محله است و کارگرها با جان و دل برای این کوچه کار میکنند. سالهاست که به خانهای غیر از این خانه برای زندگی کردن نمیتوانم فکر کنم. برای ما آقای رشیدی غیر از بازیگر، نویسنده، کارگردان و مترجم چهره دیگری دارند. آقای رشیدی همسایه و بزرگ محله ما هستند و کسی که این همسایگی را تجربه کند، برایش سخت خواهد بود که همسایه دیگری شود.»
از جمله نمایشهایی که داوود رشیدی اجرا کرده میتوان به «در انتظار گودو»، «ریچارد سوم»، «پیروزی در شیکاگو»، «منهای دو»، «آقای اشمیت کیه؟» و ... اشاره کرد.
از جمله فیلمهای سینمایی که در آنها بازی کرده است نیز میتوان از آثاری چون «کندو»، «فرار از تله»، «کمال الملک»، «ملاقات با طوطی»، «خانه عنکبوت»، «گلهای داودی»، «شیلات» و ... نام برد.
رشیدی در مجموعههای تلویزیونی گوناگونی مانند «گرگها»، «هزار دستان»، «ولایت عشق»، «مختارنامه»، «آوای فاخته»، «گل پامچال»، «عطر گل یاس»، «کلاه پهلوی» و ... نیز بازی کرده است.
کتاب زندگینامه داوود رشیدی سال گذشته از سوی انتشارات نمایش منتشر شده و حاصل گفتوگوی منصور خلج با این هنرمند است.
داود رشیدی ۵ شهریور سال ۱۳۹۵ درگذشت و طبق وصیت این هنرمند، بر روی سنگ مزار او نوشته شده است: «آمدم دیدم و رفتم...».