به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، به نقل از تسنیم، «پرونده معجزه آبخیزداری»؛ طرحهای آبخوانداری و پخش سیلاب از دانش و فناوریهای منحصربهفرد ایرانیان است که توسعه آن میتواند موجب حاصلخیزی خاک و موجب رونق تولید و جهش تولید در بخش کشاورزی حتی در شرایط خشکسالی شدید شود. پخش سیلاب بهشیوه علمی برای اولین بار در ایران در ایستگاه تحقیقات سیلاب گربایگان فسا در عرصههای بیابانی توسط دکتر آهنگ کوثر به اجرا درآمد و تاکنون در بسیاری از نقاط ایران طرح آبخوانداری و پخش سیلاب مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. طبق بررسیهای انجامشده تاکنون 37 ایستگاه تحقیقاتی پخش سیلاب در سراسر کشور بههمت پژوهشکده آبخیزداری در حال اجراست که سه ایستگاه تحقیقاتی آبخوانداری و پخش سیلاب در استان یزد واقع است.
درباره دستاوردها و عملکرد ایستگاههای تحقیقاتی آبخوانداری و پخش سیلاب استان یزد، گفتگوی تفصیلی با دکتر جلال برخورداری استادیار پژوهشی بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری و پژوهشگر مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد انجام دادیم.
در اینجا نظر مخاطبان را به گفتگوی تفصیلی با دکتر برخورداری جلب مینماییم:
آقای دکتر، بهعنوان اولین سؤال بفرمایید در استان یزد چند ایستگاه آبخوانداری و پخش سیلاب وجود دارد و اراضی تحت پوشش آبخوانداری و پخش سیلاب در این ایستگاهها چقدر است؟
برخورداری: در استان یزد سه ایستگاه آبخوانداری میانکوه مهریز، سیریزی بافق و هرات در قالب پروژه ملی آبخوانداری کشور که توسط پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور اجرا میشود وجود دارد که وسعت تقریبی این سه ایستگاه حدود 1000 هکتار است. مدیریت و بهرهبرداری از این ایستگاهها جهت پایش داده و اجرای طرحهای تحقیقاتی در اختیار بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد میباشد. علاوه بر این 1000 هکتار که به عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب اختصاص داده شده است، حدود 10 برابر این سطح نیز توسط ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان یزد عملیات پخش سیلاب با الگوبرداری از طرح آبخوانداری اجرا شده است، لذا بیش از 10000 هکتار عرصه پخش سیلاب اجراشده در سطح استان یزد وجود دارد.
این ایستگاهها با چه هدفی در استان یزد ایجاد شد و مهمترین دستاورد آن چه بوده است؟
برخورداری: ایستگاههای پخش سیلاب استان یزد با اهداف مختلفی از جمله کنترل سیل و رسوب، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی ایجاد شده است و در زمان حاضر نیز افزایش تولید علوفه مراتع در دست انجام است که خوشبختانه نتایج خیلی خوبی را بهدنبال داشته است. البته پس از چندین سال از اجرای پخش سیلابها بهعلت تجمع رسوبات ریزدانه و بسته شدن منافذ آبرفتها کارایی این عرصهها در تغذیه سفرههای آب زیرزمینی بهشدت کاهش یافته که امری طبیعی است، لذا در صورت بازطراحی آنها بهروش دانش بومی بندسارها که از اجدادمان در مناطق خشک و بیابانی بهارث رسیده است میتوان در مناطق رسوبگرفته علاوه بر تولید علوفه اقتصادی با استفاده از گونههای بومی مرتعی کارایی نفوذپذیری و تغذیه آبخوان را تا حد زیادی احیا نمود، البته باید اشاره کرد که رسوبات تجمعیافته در عرصههای پخش سیلاب شاید از نظر تغذیه آبخوان بهعنوان یک محدودکننده باشد ولی این رسوبات از خاک حاصلخیز بالادست و کود دامی است که همراه سیلاب به دشتها منتقل میشود و نقش بسیار زیادی در حاصلخیزی و ظرفیت نگهداری رطوبت در خاک شنزارهای بیابانی دارد و شرایط استقرار و رشد مطلوب گونههای علوفهای مرتعی بومی از جمله خارشتر را فراهم میآورد.
اجرای تولید اقتصادی علوفه دامی که اشاره فرمودید در چهسالی و در کدام ایستگاه تحقیقاتی پخش سیلاب استان یزد انجام شد و اجرای این طرح چهتأثیری در جهش تولید در علوفه دامی که در زمان حاضر یکی از نیازهای اساسی کشور است داشته است؟
برخورداری: ایده زراعت سیلابی با هدف تولید علوفه اقتصادی اولین بار در سال 1399 توسط بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان یزد مطرح شد و با استقبال سازمان جهاد کشاورزی استان یزد و پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری مواجه شد، لذا بازطراحی 5 هکتار از سایت یک پخش سیلاب میانکوه مهریز برای زراعت سیلابی خارشتر با هدف تولید علوفه مرتعی انجام شد، بهطوری که در سال اول که سیلگیری خوبی هم انجام شده بود در تودههای استقراریافته تا 8 تن در هکتار علوفه خشک خارشتر اندازهگیری گردید. در این طرح با فراهم کردن شرایط استقرار خارشتر که بذور آن توسط سیلاب به عرصه پخش سیلاب وارد شده است در زمان ترسالی 5 تا 8 تن در هکتار و در خشکسالیها بیش از 3 تن در هکتار علوفه خشک میتوان برداشت نمود.
در استان یزد و در مجموع در مناطق کویری چقدر میتوان به برداشت علوفه دامی و یا سایر گیاهان با عملیات آبخوانداری امیدوار بود؟
برخورداری: اگر حتی نیمی از عرصههای پخش سیلاب موجود در استان یعنی 5000 هکتار را جهت زراعت سیلابی بازطراحی کنیم و حداقل 3 تن در هکتار برداشت علوفه صورت گیرد، میتوان امیدوار بود که 15هزار تن در سال علوفه اقتصادی بدون استفاده از آب آبیاری و زمین کشاورزی در اقلیم خشک و بیابانی استحصال شود و این نمونه در بسیاری از نقاط کشور قابل اجرا است.
با توجه خشکسالیهای شدید سالهای اخیر، آیا برداشت علوفه یا سایر محصولات بهوسیله عملیات آبخوانداری و پخش سیلاب پایدار خواهد بود؟
برخورداری: در سال آبی گذشته که از کمبارشترین سالها در استان یزد و کشور بود، اندازهگیریهای تولید علوفه نشان داد که بهطور متوسط 3.8 تن در هکتار علوفه خشک خارشتر قابل برداشت در شرایط خشکسالی شدید قابل استحصال است، البته نتایج این آماربرداریها بهصورت مقاله علمی در دهمین همایش بینالمللی سطوح آبگیر باران 1400 در دانشگاه کردستان ارائه شده است.
با توجه به این نمونههای موفق، بهنظر جنابعالی راهکار جهش تولید علوفه دامی با استفاده از دانش آبخوانداری و پخش سیلاب در کشور چیست؟
برخورداری: یکی از راهکارهای جهش تولید علوفه دامی، بازطراحی سایتهای متعدد آبخوانداری و پخش سیلاب در کشور برای تولید محصولات کشاورزی مثل علوفه دامی است. اگر سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور بهعنوان متولی توسعه آبخوانداری هزینهای جهت بازطراحی سایتهای پخش سیلاب موجود که معمولاً با روند تجمع رسوبات کارایی تغذیهای آنها بهشدت کاهش یافته است تبدیل به عرصههای زراعت سیلابی علوفه اقتصادی از گونههای بومی شود، مسلماً کشاورزان محلی استقبال خوبی جهت مشارکت در هزینهها و مدیریت آنها و بهرهمندی از علوفه تولیدی خواهند داشت. وقتی این ایده در شرایط بسیار خشک و بیابانی یزد و در ایستگاه پخش سیلاب میانکوه مهریز در حال عملی شدن است مسلماً در سایر مناطق کشور که از اقلیم بهتری برخوردار هستند میتواند عملکرد بهتری هم داشته باشد.
موانع و چالشهای تقویت تولید علوفه دامی با آبخوانداری و پخش سیلاب در کشور چیست؟
برخورداری: سایتهای آبخوانداری تماماً توسط دولت ایجاد و بهرهبرداری و مدیریت آنها نیز با هزینه دولتی انجام میشود. متأسفانه مانعی که در تقویت آبخوانداری و پخش تولید در این سایتها وجود دارد، تعارض منافع مانع از مشارکت دادن بخش خصوصی و بهرهبرداران روستایی در بهعهده گرفتن مدیریت و حفاظت این عرصه میشود، لذا یک اصل باید پذیرفته شود که عرصههای زراعت سیلابی نه مزرعه کشاورزی هستند که بهرهبردار حق هرگونه دستکاری داشته باشد، نه جزو مراتع است که قوانین شدید بر آن حاکم باشد. در مناطق زراعت سیلابی در مواردی نیاز به شخم محدود جهت بههمزدن لایههای رسوبی است و یا مواردی نیاز به برداشت علوفه تولیدی در یک زمان خاص است که با قوانین مراتع کشور در تناقض است و این موانع قانونی باید برطرف شود.
چگونه میتوان تولید علوفه دامی بهروش آبیاری سیلابی و آبخوانداری را به جریان مردمی تبدیل نمود؟
برخورداری: اگر سایتهای آبخوانداری بهروش اشارهشده بازطراحی شود میتواند بهعنوان سایت الگویی جهت جذب سرمایهگذاران روستایی برای ایجاد سایتهای جدید آبخوانداری و کسب درآمد حاصل از زراعت سیلابی معرفی شوند، تنها در این شرایط است که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بهجای هزینهکرد زیاد جهت ایجاد این سایتها و هزینه سالانه جهت نگهداری و حفاظت این عرصهها در کشور از ابتدا با هزینه بخش مردمی و با نظارت فنی کارشناسان منابع طبیعی سایت آبخوانداری ایجاد و با در نظر گرفتن دوره 3ساله برگشت سرمایه از سال سوم میتوان هزینه نظارت و قیمت علوفه تولیدی را از سرمایهگذار دریافت کرد.
مصاحبه از: مهدی عرفانیان