واژه شوئی «جعفر ول کن» به سبک سعید لیلاز: پزشکیان و قائم پناه خیلی صمیمی اند
به گزارش شبکه خبری ایران۲۴ از خبرآنلاین، واکنش رئیس جمهور به معاونش با جمله «جعفر ولش کن؛ حرفت را بزن» در شبکههای اجتماعی واکنشهایی در پی داشته است.
در فیلمی که از این برخورد منتشر شده، رئیس دولت حرف قائم پناه که از پزشکیان تعریف و تمجید میکرد را قطع میکند و از او میخواهد اصل حرفش را بزند.
برخی کاربران از برخورد پزشکیان با معاونش به خاطر ایستادن در برابر تملق استقبال کردند و به جعفر پناه به خاطر اظهاراتی که به زعم آنها رنگ و بوی تملق داشت واکنش نشان دادند. اما کاربرانی هم ادبیات رئیس جمهور را در قامت یک رئیس جمهور نمیدیدند.
این در حالیست که از زمان نشستن پزشکیان بر کرسی ریاست جمهوری برخی ناظران شباهتهایی بین برخی رفتارهای او با محمود احمدی نژاد، میدیدند؛ فردی که به رفتارهای پوپولیستی شهرت داشت.
اما پوپولیسم چه زمانی در ایران رواج پیدا کرد؟
در این رابطه خبرآنلاین نظر سعید لیلاز، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی و اقتصادی را جویا شده است و از وی پرسیده است، اخیرا نوع برخورد رئیس جمهور به اظهارات معاونش آقای قائم پناه (که میگوید جعفر ولش کن) واکنش برانگیز شده. شما واکنشها را چطور ارزیابی میکنید؟
لیلاز گفت: به طور کلی ما الان در روزگاری زندگی میکنیم که وقتی که یک موجی راه میافتد در یک جهتی که مربوط به انتقاد و در واقع گله از وضع موجود است، خیلی سخت میشود در برابر آن ایستاد؛ و همه سعی میکنند یا با این موج همراهی کنند و از این نمدی که فراهم شده، کلاهی برای خود بدوزند یا اینکه میکوشند که حالا عقلا و در واقع وارستگان آنها میکوشند که بر کنار خود را نگه دارند. اما یک حقیقتی هم وجود دارد که ممکن است گاهیوقتها درست در نقطه مقابل این موج مطبوعاتی و رسانهای که به خصوص در فضای مجازی امروز ما و به ویژه در ایران جریان دارد بشود بایستد و قرار بگیرد. یکی از این اتفاقات همین ماجرای گفتوگو بسیار کوتاهی است که در جریان سفر زنجان بین آقای پزشکیان و آقای محمدجعفر قائمپناه انجام گرفت.
آن چیزی که به قول شماها الان در رسانهها به ترند و روند کلی تبدیل شده این است که آقای پزشکیان برای سرکوب تملق در صحبت آقای قائمپناه در واقع آن جمله «جعفر ول کن!» را مطرح کرده؛ البته این تفسیر، تفسیر بدی هم نیست، یعنی اشکالی هم ندارد که ما از همین جمله آقای پزشکیان خطاب به آقای دکتر قائمپناه همچنین چیزی را استفاده کنیم؛ برای اینکه به قدری تملق بد است و در واقع مشکل درمانناپذیر رایج روزگار ما است، که هرچه از تملق بد گفته شود جا دارد و باز هم باید مراقب باشیم که تملق تا آنجا که ممکن است از جامعه ما بیرون برود. اما کسانی که از کنه و عمق و ژرفای رابطه آقای پزشکیان و آقای قائمپناه که کمتر از نیم قرن است خبر دارند میدانند که مطلقا از هم جدا نشدند.
نه آقای قائمپناه جملاتی گفت که بویی و رنگی از تملق داشته باشد ـ، چون اصلاً نیازی به گفتن چنین جملاتی ندارد ـ و نه آن جملاتی که از او منتشر شدهاند بوی تملق میدادند، و نه آقای پزشکیان چنین برداشتی از آنها کرده بود.
وقتی میگوید «جعفر»، برای کسانی که این دو نفر را میشناسند و از روابطشان باخبرند، عمق ارتباط عاطفی، علاقهای عمیق و ارتباط راحت در روابط رئیسجمهور و اطرافیانش را نشان میدهد. چون من میدانم که در خصوصیترین لحظات و جلسات، هنوز هم آقای قائمپناه، برخی اوقات آقای رئیسجمهور را «آقا مسعود» خطاب میکند؛ یعنی پزشکیان برای قائم پناه «مسعود» است و قائم پناه برای پزشکیان «جعفر».
ما روحیات آقای رئیسجمهور را میشناسیم؛ از تملق بیزار است. اما مهمتر از تملقگریزی، روحیه سادگی و پرهیز از تشریفات اوست؛ که هم رفاقتش با آقای دکتر قائمپناه را بازتاب میدهد و هم آن جمله «جعفر ول کن!» را معنا میبخشد.
ما میدانیم که عمق و کنه این ماجرا چیزی جز ژرفای رفاقت بین این دو نفر، و سادگی و سادهزیستی روابط این دو و شخصیت آقای رئیسجمهور، معنای دیگری نداشته است.
من، چون دیدم که یک انحراف بزرگ در حال رخ دادن است، و، چون در حداقل ۲۲ سال گذشته از نزدیک شاهد این رابطه دوستانه، رفیقانه و برادرانه این دو نفر بودهام، این حرف را زدم؛ شاید به درد جامعه ما بخورد. چون میبینم که مسیری که در حال ترند شدن است، مسیر اشتباهی است.