احتمال اقدامات نظامی و سیاسی نتانیاهو در پرونده ایران بهمنظور کسب آراء و محبوبیت

منصور براتی کارشناس مسائل اسرائیل روز سهشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ با حضور در استودیوی شبکه خبری ایران۲۴ با خبرنگار گروه سیاسی این شبکه در خصوص شرایط فعلی اسرائیل و طرح اسرائیل بزرگ به گفتوگو پرداخت.
در بخشی از این مصاحبه خبرنگار از وی درباره حمله مستقیم احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران پرسید که در ادامه این پرسش و پاسخ را بخوانید و مشاهده کنید.
ایران۲۴: فکر میکنید که اسرائیل مجدداً وارد جنگ مستقیم با ایران میشود؟ چه مسائلی اصلاً ممکن است باعث این اتفاق شود و اگر حالا درگیری احتمالی بین ایران و اسرائیل به طور مستقیم اتفاق بیفتد، دست برتر با کدام کشور میتواند باشد و علتش چیست اصلاً؟
براتی: اولاً امیدوارم و آرزو میکنم که کشور ما در واقع در امنیت و آرامش باشد و هموطنان عزیز دیگر دچار مشکل نشوند اما مسئلهای که وجود دارد این است که همان موضوع انتخابات که ظرف یک سال آینده قرار است برگزار شود و همان چشمانداز شکست نتانیاهو او را در شرایطی قرار داده که مجبور است اقداماتی انجام دهد. پیشبینی این است که چند اقدام میتواند انجام دهد برای رای گرفتن و افزایش محبوبیت.
یکی از پروندهها متأسفانه پرونده ایران است که حالا توضیح میدهم به چه معنا؛ پرونده دیگر موضوع لبنان است؛ در مورد لبنان خلع سلاح حزبالله و اقدام در این زمینه شاید بتواند در نظرسنجیها کمکش کند میزان محبوبیتش را کمی افزایش بدهد.
موضوع بعدی هم همان الحاق کرانه باختری و اشغال نوار غزه است. در نوار غزه باید نشان دهد که دستکم در یک منطقه از نوار غزه ما کلاً حماس را بیرون کردیم و یک تشکیلات واقعی آلترناتیو روی کار آوردیم که ضد اسرائیلی نیست ولی فلسطینی است و در حال کار کردن است؛ ما توانستیم مقاومت را در این منطقه کلی شکست بدهیم. این چهار پرونده میتوانند انگیزه بدهند به نتانیاهو که فکر کند با این اقدامات میتواند آن عقبماندگی را جبران کند.
در مورد ایران، در حقیقت ما شاهد این هستیم که اسرائیلیها خیلی واضح میگویند تلاش کردند آسیب جدی بزنند به ساختار نظامی ایران، به فرماندهان اصلی ایران و برنامه هستهای و موشکی ایران را مثلاً تضعیف کنند. مورد دیگری که درباره آن صحبت میکنند، حالا قطع نظر از اینکه اسرائیل چنین قدرتی دارد یا خیر، این است که مایل به تغییر رژیم در ایران هستند. برای این موضوع هم برنامهریزی شده است.
وزیر دفاع اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه مستقیماً اعلام کرد که البته تغییر رژیم در ایران یک هدف نظامی نیست اما اقداماتی که داریم انجام میدهیم ممکن است به این هدف برسد. ما رفتارهایی دیدهایم از اسرائیل که مستقیماً چنین هدفی را دنبال میکرد، نشان میداد تلاش برای ترور مثلاً رئیسجمهور، رئیس مجلس یا رئیس قوه قضائیه یا سران سیاسی، حمله به شهرداری، حمله به نیروهای پلیس، پایگاه پلیس، یا حمله به صدا و سیما و همچنین حمله به زندان اوین؛ همه اینها در واقع نشانههایی است که در آن جنگ هدف بخشی از آن در حقیقت تغییر سیاسی در ایران بوده است.
با توجه به این و چیزی که مثلاً در جریان جنگ ۱۲ روزه دیدیم و اینکه این اهداف محقق نشده، در واقع احتمال وجود دارد که مجدداً بخواهند به این فکر کنند. البته با توجه به آسیبی که دیدند در آن جنگ و نیازی که به احیای سامانههای پدافندی خود و ظرفیتهای نظامی خود پیدا کردند، دفعه بعد نیاز بیشتری دارند به اینکه هماهنگی داشته باشند با ایالات متحده و نیاز بیشتری به کمک نظامی مستقیم آمریکاییها دارند برای یک فاز جدید از جنگ.
اما در حقیقت این را نباید از نظر دور داشت زیرا اگر این فرصت را اسرائیلیها از دست بدهند، در تفکر هیئت حاکمه خودشان چیزی است که میگویند ممکن است تا ۵۰ سال چنین فرصتی به دستشان نیاید. تصور میکنند که با توجه به تحولاتی که بعد از هفتم اکتبر رقم خورده و تضعیف محور مقاومت، این فرصت طلایی است.
حضور ترامپ در کاخ سفید دیگر تکرار نمیشود؛ برای همین باز فرصت طلایی است و باید از آن استفاده شود. نتانیاهو هم که از نظر محبوبیت به شدت نیاز دارد به این، ما در جریان جنگ ۱۲ روز دیدیم مقداری محبوبیت نتانیاهو افزایش یافت اما باز هم نتوانست آن فاصلهای را که تا پیروزی نیاز دارد جبران کند.
این مسئله باعث شده این نیاز احساس شود که ممکن است درگیری مجدد با ایران به یکی از گزینههای جدی اسرائیلها تبدیل شود. این هم که از الان هست تا مثلاً چیزی حدود ۶ تا ۹ ماه آینده، از همین سپتامبر ۲۰۲۵ تا اواخر ماه مه ۲۰۲۶؛ بعد از آن اقدامات زیادی که بخواهند انجام دهند خیلی روی انتخاباتی که در پیش است اثر نمیگذارد.
جامعه به خوبی میداند که این اقدامات با هدف برگزاری انتخابات انجام میشود. به نظر من، ما باید تلاش کنیم آمادگی خود را بهطور کامل حفظ کنیم. دستگاههای امنیتی و نظامی باید در بالاترین سطح آمادگی قرار داشته باشند. همچنین، احیای سامانههای نظامی، چه آفندی و چه پدافندی، باید در دستور کار جدی قرار گیرد که خوشبختانه تا حد زیادی این روند آغاز شده است و نباید این موضوع را نادیده گرفت.