احتیاط سرمایه گذاران در فضای پر ابهام سیاسی/چشم انداز بورس چیست؟

به گزارش شبکه خبری ایران ۲۴، فضای بازار سرمایه در 10 روز پایانی شهریور ۱۴۰۴، فضایی پر از تب و تاب و نشاندهنده یک بیتعادلی آشکار بود. برای درک بهتر آنچه در این بازه زمانی کوتاه، اما بسیار تاثیرگذار گذشت، به گفتوگو با محمدرضا پورموسوی از تحلیلگران جوان بازار سرمایه نشستیم.
او تحلیل خود را اینگونه آغاز کرد: اگر بخواهیم به زبان ساده وضعیت این 10 روز را مرور کنیم، باید بگویم بازار در یک کشمکش شدید بین امید و ترس دست و پا میزد. هفته با یک فشار فروش نسبتاً سنگین در روز شنبه، ۲۵ شهریور، شروع شد؛ به گونهای که شاخص کل توانست کف خود را در محدوده ۲ میلیون و ۵۴۲ هزار واحد تجربه کند. این افت، ادامه روند نگرانکنندهای بود که از هفتههای قبل آغاز شده بود. اما در پس این اعداد و ارقام، داستان پیچیدهتری در جریان بود. عامل اصلی این نوسان را باید در فضای سیاسی و بینالمللی جستوجو کرد.
پورموسوی افزود: درست در آستانه هفته جاری، شاهد اظهارنظرهای مختلف مقامات دیپلماتیک درباره امکان احیای توافق برجام یا حداقل حرکت به سمت یک تفاهم جدید با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودیم. این اخبار در روزهای ابتدایی هفته یک موج امیدواری محدود ایجاد کرد، اما به سرعت و با فعالسازی دوباره بحث مکانیسم ماشه، ابرهای تردید و ابهام بر فضای بازار سایه انداخت. بازار سرمایه ایران مانند یک بیمار حساس است که کوچکترین تغییر در شرایط سیاسی، دماسنج وجودش را به لرزه درمیآورد.
این تحلیلگر بورس با اشاره به تاثیر متقابل بازارهای موازی افزود: نکته جالب توجه این بود که در همان روزهایی که شاخص کل نفسنفس میزد، بازارهای موازی به ویژه ارز و سکه، حال و روز بهتری داشتند. نرخ دلار به مرز ۹۹۶ هزار ریال نزدیک شد و سکه امامی نیز خود را به محدوده ۹۴۵ میلیون ریال رساند. این شکاف عمیق بین بازدهی بازار سهام و داراییهای امنی مانند طلا و ارز، باعث شد تا جریان نقدینگی به سمت این بازارها منحرف شود.
وی با ابراز تاسف از حرکت هیجانی سرمایه گذاران خرد در بازار بورس ایران گفت: سرمایهگذاران خرد، که معمولاً با شنیدن هر خبر سیاسی دست به اقدام میزنند، ترجیح دادند برای حفظ ارزش دارایی خود، پول را از بورس خارج کرده و به سمت این بازارها هدایت کنند. آمارها نیز این موضوع را تایید میکند؛ به طوری که در هفته منتهی به این تاریخ، شاهد خروج خالص حدود ۷۰۰ میلیارد تومانی پول حقیقی از بازار بودیم. این خروج پول، نه تنها بر شاخص کل، که بر روانشناسی جمعی سرمایهگذاران نیز تاثیر منفی گذاشت و یک دور باطل از فروش را ایجاد کرد.
این تحلیلگر بازار سرمایه در بخش دیگری از صحبتهای خود به رفتار صنایع مختلف اشاره کرد و توضیح داد: وقتی ما به صورت ریزبینانهتر به عملکرد بازار نگاه میکنیم، میبینیم که این فشار فروش در تمام بخشها یکسان نبود. گروههای بانکی، فلزات اساسی و پالایشی، که از سنگینوزنهای بازار هستند، بیشترین فشار را متحمل شدند و نقش پررنگی در کاهش شاخص کل داشتند. دلیل این موضوع نیز عمدتاً به انتظارات منفی از گزارشهای مالی آینده آنها و همچنین کاهش احتمالی درآمدهای ارزی مرتبط بود. در مقابل، شاخص هموزن که میانگین عملکرد تمام شرکتها را بدون در نظر گرفتن اندازه آنها نشان میدهد، مقاومت بیشتری از خود نشان داد و حتی در روزهای پایانی هفته رشد مثبتی را ثبت کرد.
وی ادامه داد: این اختلاف بین شاخص کل و هموزن به وضوح نشان میدهد که فشار فروش بیشتر متوجه سهام بزرگ و شاخصساز بود، در حالی که بسیاری از نمادهای کوچکتر و متوسط، در حال پیدا کردن کف قیمتی منطقی خود بودند. از منظر بنیادی نیز، کاهش نسبت P/E بازار به حدود ۵.۵، حاکی از آن بود که بازار از نظر ارزشگذاری در موقعیت جذابی قرار گرفته، اما عامل روانی و نبود چشمانداز روشن، مانع از واکنش مثبت خریداران میشد.
پورموسوی در مورد چشمانداز آینده بازار نیز گفت: سوال اصلی اینجاست که این وضعیت به کجا خواهد انجامید؟ برای پاسخ به این پرسش باید چند سناریو را در نظر بگیریم. در سناریوی خوشبینانه، که من احتمال وقوع آن را در گرو یک تحول جدی سیاسی میدانم، در صورت انتشار اخبار مثبت و قابل اتکا از مذاکرات بینالمللی، شاهد یک بازگشت قوی نقدینگی به بازار خواهیم بود. در این حالت، شاخص کل پتانسیل صعود به محدوده ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد را دارد. در سناریوی میانه، که به نظر من محتملتر است، بازار تا مدتی در یک کانال نوسانی نسبتاً باریک، بین سطوح ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد در نوسان خواهد بود. در این شرایط، بازار در انتظار یک محرک قوی میماند و سرمایهگذاری بر اساس تحلیلهای بنیادی شرکتها میتواند سودآور باشد.
وی اما دیدگاه بدبینانه خود را اینگونه بیان کرد: در بدبینانهترین حالت، اگر تنشهای بینالمللی تشدید شده و شاهد خروج بیشتر نقدینگی باشیم، احتمال تست کانال ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار واحد نیز دور از ذهن نیست. بنابراین، کلید اصلی تغییر روند در دستان سیاستمداران است و بازار سرمایه تنها آیینهای است که نتایج این بازی سیاسی را نشان میدهد.
وی با ارائه راهکار به سرمایهگذاران گفت: در چنین شرایط پرابهامی، توصیه من به سرمایهگذاران این است که بیش از هر چیز بر اصول پایهای سرمایهگذاری تمرکز کنند. اولاً، باید سبد خود را متنوع نگه دارند و بخشی از منابع را به صنایع مقاوم و دارای درآمد ارزی اختصاص دهند. ثانیاً، با توجه به نوسانات بالا، بهترین استراتژی، سرمایهگذاری تدریجی و مرحلهای است؛ یعنی به جای ورود یکباره با حجم سنگین، در اوقات افت بازار، به مرور و با قیمتهای مناسب سهام شرکتهای بنیادی و سودآور را خریداری کنند. ثالثاً، پیگیری اخبار را باید به عنوان یک الزام بپذیرند، اما هر خبری را مبنای تصمیمگیری فوری قرار ندهند و به دنبال تایید آن از منابع معتبر باشند. به طور خلاصه، بازار شهریور ۱۴۰۴ یک بار دیگر ثابت کرد که سرمایهگذاری در بورس ایران، علاوه بر دانش مالی، نیاز به صبر و شکیبایی و درک عمیق از پیوند ناگسستنی اقتصاد و سیاست دارد.