بازگشت مرد جنگ عراق به غزه؛ بازسازی یا بازی سیاسی؟

به گزارش خبرگزاری ایران24، دونالد ترامپ در کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو از طرح صلح و بازسازی غزه رونمایی کرد و اعلام داشت که تونی بلر نخستوزیر پیشین بریتانیا، در این روند همراه او خواهد بود. به این ترتیب، بلر بار دیگر به صحنه بینالمللی بازمیگردد و قرار است در کنار دیگر چهرهها نقش مهمی در بازسازی غزه ایفا کند.
او با تجربه سالها سیاست و مذاکره به این مأموریت میآید؛ کسی که یک دهه سکان نخستوزیری بریتانیا را در دست داشت و پس از آن نیز بهعنوان فرستاده ویژه بینالمللی در خاورمیانه فعالیت کرد.
تنها یک سال پس از آغاز نخستوزیریاش در سال ۱۹۹۸، تونی بلر با میانجیگری آمریکا به یکی از بزرگترین موفقیتهای سیاسی خود دست یافت؛ «توافق جمعه نیک» که صلح را برای ایرلند شمالی به ارمغان آورد. او آن زمان فقط ۴۳ سال داشت و جوانترین نخستوزیر بریتانیا از سال ۱۸۱۲ محسوب میشد.
سالها پیشتر، وقتی از او پرسیدند چرا پا به سیاست گذاشته، با صراحت گفته بود: «آدم به دنیا نگاه میکند، میبیند خیلی چیزها درست نیست و دلش میخواهد تغییرشان بدهد.»
جملهای که انگیزههای اولیهاش را نشان میداد، هرچند کارنامه سیاسی او بعدها نشان داد مسیرش بسیار پیچیدهتر و بحثبرانگیزتر از این نگاه ساده و آرمانگرایانه بود.
انتصاب تازه تونی بلر بدون حاشیه نیست. او در سال ۲۰۰۳ بریتانیا را در کنار رئیسجمهور وقت آمریکا جرج بوش، به جنگ عراق کشاند. این تصمیم میراث او را خدشهدار کرد و اعتراضهای خیابانی و دیپلماتیک را برانگیخت. در آوریل ۲۰۰۴، بیش از ۵۰ دیپلمات بلندپایه بریتانیایی در نامهای سرگشاده از حمایت بیچونوچرای او از سیاستهای آمریکا در عراق و مناقشه اسرائیل-فلسطین بهعنوان «محکوم به شکست» انتقاد کردند.
تحقیقاتی مستقل بعداً نشان داد تونی بلر در توجیه حمله به عراق اغراق کرده و در واقع هیچ تهدید فوری از سوی رژیم صدام وجود نداشت. آمریکا با هدف اعلامیِ یافتن سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد.
پس از کنارهگیری از نخستوزیری، تونی بلر بهعنوان فرستاده ویژه «چهارجانبه» از سوی سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روسیه و آمریکا منصوب شد. مأموریت او کمک به توسعه اقتصاد و نهادهای فلسطینی بود و هشت سال در این نقش ماند، تا اینکه در سال ۲۰۱۵ استعفا داد؛ در شرایطی که مذاکرات اسرائیل و فلسطین متوقف شده و رؤیای دو دولت رو به رنگ باختن بود.
اما فلسطینیها به او اعتماد نداشتند و بسیاری او را طرفدار اسرائیل میدانستند.
نبیل شعث مذاکرهکننده ارشد پیشین فلسطینی، گفته بود: «او دستاورد چندانی نداشت، چون مدام در تلاش بود رضایت اسرائیلیها را جلب کند. نقش او در عمل به این خلاصه شد که از اسرائیل بخواهد مانعی را از اینجا یا آنجا بردارد.»
دیدگاهها نسبت به او در کرانه باختری همچنان منفی است. مصطفی برغوثی دبیرکل جنبش ابتکار ملی فلسطین، گفت: «او ادعا کرد در عراق سلاحهای کشتار جمعی وجود دارد و معلوم شد دروغ بزرگی بوده است. بهتر است در کشور خودش بماند و اجازه دهد فلسطینیها خودشان رهبرانشان را در انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب کنند، نه اینکه دوباره زیر سلطه نوعی استعمار قرار بگیرند.»
با وجود همه این انتقادها، دفتر تونی بلر همواره بر دیدگاه متفاوتی تأکید کرده و گفته است: «او عمیقاً به راهحل دو دولت باور دارد، اما اعتقاد دارد این هدف فقط از راه مذاکره با اسرائیل دستیافتنی است.»
با این حال، او اخیراً حتی از بهرسمیت شناختن دولت فلسطین توسط دولت کنونی کارگر در بریتانیا هم حمایت نکرد. دفتر نخستوزیر بریتانیا نیز در پاسخ به پرسش درباره نقش تونی بلر تنها گفت: «تمرکز ما بر مذاکرات صلح است، جایی که طبیعتاً نقش فعالی ایفا میکنیم.»
از یک نظر، تونی بلر برای این نقش مناسب است. مؤسسه تغییر جهانی تونی بلر (TBI) مدتی است روی سناریوهای بازسازی غزه پس از جنگ کار میکند. اگرچه برخی از این طرحها بحثبرانگیز بودهاند، از جمله گزارشی که ادعا میکرد به سناریویی پرداختهاند که شامل پرداخت پول به فلسطینیها برای ترک سرزمینشان بود. مؤسسه این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «طرحهای ما هرگز درباره انتقال یا جابهجایی مردم غزه نبوده و چنین پیشنهادی نه نوشتهایم و نه تأیید کردهایم.»
تونی بلر در اوت با جرد کوشنر و استیو ویتکاف فرستادههای دولت ترامپ، در کاخ سفید دیدار کرد تا درباره بازسازی گفتوگو کند. روابط نزدیک او با امارات متحده عربی و مقبولیتش در اسرائیل نیز از مزیتهای او برای ایفای این نقش به شمار میرود.
با این حال، همین روابط نزدیک باعث شده گروههای فلسطینی به او با دیده تردید نگاه کنند. از نگاه حماس، حضور او «نحس» است. حسام بدران عضو دفتر سیاسی حماس، گفت: «بلر شخصیتی نامطلوب در فلسطین است. پیوند زدن هر طرحی به او نشانه بدی برای مردم فلسطین خواهد بود. او از زمان جنگ عراق نقشی ویرانگر و جنایتکارانه ایفا کرده است.»
با وجود همه انتقادها، بلر همچنان از طرح ۲۰ مادهای ترامپ برای صلح استقبال کرده و آن را اینگونه توصیف کرد: «این طرح جسورانه و هوشمندانه است. فرصتی برای آیندهای روشنتر و بهتر برای مردم غزه فراهم میکند و در عین حال امنیت کامل و پایدار اسرائیل را تضمین مینماید.»
او همچنین تأکید کرده است: «این ابتکار میتواند زمینهساز یک اتحاد منطقهای و جهانی گستردهتر برای مقابله با نیروهای افراطگرا باشد.»
در همین چارچوب، ترامپ در کنار معرفی تونی بلر بهعنوان چهره اصلی، از طرحی سخن گفته که شامل یک هیئت موقتی برای اداره غزه در دوره انتقالی خواهد بود؛ هیئتی که قرار است ترکیبی از چهرههای بینالمللی و تکنوکراتهای فلسطینی باشد و زیر نظر مستقیم آمریکا فعالیت کند. (شرح مبسوط تر «طرح صلح» را در اینجا بخوانید.)
در برخی گزارشها آمده است که افرادی مانند بشاره بحبح استاد فلسطینی - آمریکایی و فعال باسابقه، نیز بهعنوان واسطه میان واشنگتن و گروههای فلسطینی در نظر گرفته شدهاند.
حضور چنین چهرههایی قرار است به طرح جنبهای بومیتر بدهد، هرچند تردیدها درباره میزان استقلال و اختیار واقعی آنان بسیار جدی است.
در این میان نقش امارات متحده عربی نیز پررنگ دانسته میشود؛ کشوری که روابط نزدیک و دیرینهای با بلر داشته و در سالهای اخیر به یکی از بازیگران کلیدی روندهای دیپلماتیک و اقتصادی خاورمیانه تبدیل شده است.
ابوظبی میتواند منابع مالی و سرمایهگذاری لازم برای بازسازی را تأمین کند، ولی همزمان نگرانیهایی وجود دارد که این سرمایهگذاریها بیش از آنکه معطوف به رفاه مردم غزه باشد، در خدمت منافع سیاسی و منطقهای امارات و متحدانش قرار گیرد.
به این ترتیب، صحنهای شکل گرفته است که در آن بازیگران قدرتمند بینالمللی و منطقهای مدعیاند برای بازسازی غزه گرد هم آمدهاند. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا واقعاً هدف این طرحها کمک به مردم جنگزده و رسیدن به صلح پایدار است یا باز هم منافع ژئوپولیتیک و اقتصادی قدرتهاست که در پس پرده این ابتکارات قرار دارد؟