رسولی نژاد خطاب به رئیس کمیسیون اقتصاد: واقعا خودت به حذف چهار صفر پول ملی اعتقاد داری که جلوی دوربین می آیی؟

سید احمد رسولینژاد نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، روز سهشنبه پانزدهم مهرماه ۱۴۰۴ با حضور در استودیوی شبکه خبری ایران ۲۴، با خبرنگار گروه سیاسی این شبکه درباره مسائل سیاسی روز کشور، کارآمدی دولتهای سیزدهم و چهاردهم و وضعیت معیشت مردم گفتوگو کرد.
در بخشی از این مصاحبه، در پاسخ به پرسش خبرنگار درباره حذف چهار صفر از پول ملی کشور، توضیحاتی ارائه داد. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید و تماشا کنید.
ایران۲۴: آقای رسولینژاد در خصوص حذف ۴ صفر این حذف ۴ صفر چگونه اصلاً کمک میکند، بهویژه در هزینههای تولید که بتواند هزینههای تولید ما را کاهش دهد، مبادلات صنعتی ما را کمی رونق بخشد؛ آیا این مسائل را سبب میشود، این حذف ۴ صفر؟
رسولینژاد: ببینید، در خصوص مسائل اقتصادی وقتی کشورها میخواهند یک جراحی اقتصادی انجام دهند و تحول اقتصادی صورت بگیرد، برنامههایی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت دارند. یعنی یک برنامه جامع ارائه میدهند که این برنامه تقسیمبندی دارد؛ درازمدت، کوتاهمدت، میانمدت. بعد این برنامه جامع بخشهای مختلفی دارد. در بعضی کشورها این هم گنجانده شده؛ یعنی همزمان چند کار دیگر را هم انجام دادهاند و تحول خوبی در اقتصاد، کشاورزی و صنعت ایجاد کردند، سپس این کار را همزمان انجام دادند.
اما تا جایی که من بررسی کردهام و مطالعه داشتم، در کشورهایی که صرفاً با این نیت وارد شدند، نتیجه نداده است. خودتان هم میدانید کدام کشورها این کار را صرفاً بهعنوان یک مسکن موقت، کماثر یا شاید بیاثر انجام دادند. من نمیخواهم ناامیدی ایجاد کنم، ولی اینکه بیایید چهار صفر را حذف کنید، خب چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ مشکل صنعت ما حل شد؟ مشکل صنعت ما چیست؟ در بحث مالیات مشکل دارند، در بحث بانک عامل مشکل دارند، مواد اولیه مشکل دارند، ارزی مشکل دارند، بیمه مشکل دارند، در بحثهای دیگر مشکل دارند.
بحث این است که زمین باید با قیمت مناسب واگذار شود، در بحث انرژی مشکل آنها حل شود، گاز آنها، برقشان و آبشان رفع مشکل شود. شما همینطور با حذف چهار صفر مسئله حل میشود؟ در بخش کشاورزی، آقا ما چه بکاریم، چه میزان بکاریم، چه میزان صادرات داشته باشیم، صادرات و واردات کنترلشده باشد، واردات به تولید ما آسیب نزند، بیتوجهی به نیاز مردم نباشد که صرفاً تولید داخلی کفایت میکند و وضعیت اسفناک ایجاد نشود.
در دیگر بخشها هم همینطور است. مثلاً در مرغداری، مرغ یکباره ۸۰ تومان، چرا اینگونه است؟ من چون از شهرستان فیروزکوه هستم، رتبه اول در استان تولید مرغ را داریم؛ به صورت فردی یا گاهی مجموعهای به من مراجعه میکنند، من لحظهای مشکلات این صنعت را میدانم. در بخش دامداری هم همینطور است. نهادهای دامی در تولید مرغ، دام سبک و دام سنگین را حل نکردید، بعد با حذف چهار صفر مشکل حل میشود؟
در بخشهای دیگر هم همینطور است؛ مثلاً پرورش ماهی. شما هر باغداری در منطقه دماوند، که معروف است، و باغداران را بپرسید، پای درد دلشان بشینید. آقا بیمه کشاورزان را حل کردید؟ بیمه محصولات کشاورزی را؟ میگویید با حذف چهار صفر حل میشود؟ سه، چهار صفر حذف میشود، بیمه کشاورزی؟ بیمه محصول بر اساس چه قیمتی است؟ چه سالی است؟ چقدر به آنها پرداخت میشود؟ وقتی میگویید این سیب درختی، سیب که دیگر برنج نیست، گندم نیست. شما که با گندم مشکل دارید، زمانی که من عضو کمیسیون بازرگانی و شورای کشور بودم، ریز همه مشکلات را میدانم. درباره ریسکها، اگر بخواهید، میتوانم به تفصیل صحبت کنم.
در همان زمان داشتیم درباره موضوعات تولید بحث میکردیم. رسیدیم به سیب درختی؛ با همه سرمازدگیها، مشکلات، تگرگ و اینها، محصول میآید و قرارداد بسته میشود برای صادرات، اما یکباره میگویند داخل کشور مشکلداریم، جلوی صادرات گرفته میشود. طرف قرارداد با کشور خارجی و آن تاجر خارجی متضرر میشود. یکی از دلایلی که فکر میکنم در مجلس پنجم بود، خود من جزو موثرین بودم که صندوق ضمانت صادرات را تأسیس کردیم. من در آن زمان عضو کمیسیون بازرگانی و مخبرش بودم. این کار یادگار ماست.
برای همین، تاجر ما در مراودات تجاری با تجار خارجی که در برخی کشورها مافیاهای قوی وجود دارند، آسیب میدیدند، بیپناه بودند؛ برخی کشورها بهطور جدّی از تجار خود حمایت میکردند، اما ما رها کرده بودیم. یک صندوق ضمانت صادرات داریم که باید تقویت شود، قدرت بیشتری داشته باشد، پول بیشتری در اختیارش باشد و اختیاراتش بیشتر شود؛ وگرنه صادرات و واردات ما مشخص نیست، ارز تخصیصی نحوه تخصیصش معلوم نیست. یک روز اختیارات معاونت میدهند به یک مشاور یا یک گروه، و بعد هر دفعه تصمیمات تخصیص ارز تغییر میکند. بخشنامهها یکی از مشکلات بزرگ ما در صادرات، واردات، صنعت، تجارت و معدن هستند؛ بخشنامههای متعدد و تغییرات پیدرپی وجود دارد که واقعاً تولیدکننده و واردکننده را سردرگم میکند و تکلیف خود را نمیداند.
پس، آقایان عزیز کمیسیون اقتصادی مجلس، مخصوصاً جناب آقای سید شمسالدین حسینی که خودتان نگران صادرات کیوی بودید، در حوزه انتخابیهتان رامسر، تنکابن، مشکل داشتید و واقعا به عنوان یه اقتصاددان که من قبولت دارم، مخلصتم هستم همکارم بودی، ولی واقعا میآی جلوی دوربین و این مطالب را در واقع میخواهی تبیین کنی یا بهنوعی، حالا نمیخواهم دیگر وارد شوم، عبور کنیم که میگویی واقعاً خودت اعتقاد داری با حذف چهار صفر مشکلات حل میشود؟ یعنی در قالب یک شعار، این یک شعار است. این مثل داستان کالابرگ آقای قالیباف که خیلی روی آن مانور میدهد، آیا آن کالا برگ چقدر تاثیر دارد؟ شما ۲ میلیون یا ۳ میلیون کالا برگ بدهی طرف تو فروشگاه با آن دو میلیون یا سه میلیون، لوبیا چیتی کیلویی ۴۵۰، ۵۰۰ تومان و نمیدانم لپه کیلو فلان و برنج کیلو فلان؛ این اصلا چه میتواند بخرد با آن کالا برگش؟ اصلا چه میتواند بخرد؟ الان انتخاب کالا بخرد ۴، ۵ تا کالا بخرد، این تمام میشود.
این جور کارها آقای قالیباف، آقای شمس الدین حسینی مجلس، دولت جواب نمیدهد، والله مردم را دریابید، شرایط اقتصادی مردم خوب نیست، وضعیت معیشتی مردم خوب نیست، مردم در حداقلهایشان ماندهاند. یک نان را این دولت ناکارآمد و ضعیف نمیتواند اداره کند. هر نانوایی میروی یک قیمت دارد.
جنگ ۱۲ روزه من عین ۱۲ روزه با خانواده تهران بودم. یک ده جا باید میرفتی تا یک نانوایی باز پیدا میکردی که نان بپزد. بعد قیمتها متفاوت بود. همان وقت زمان جنگش درسته، یک جا صدا و سیما محبت کرد یک نانوا را نشان میداد که برادرش شهید شده بود. علیرغم شهادتش، ایستاده بود توی نانوایی کار میکرد. یک نانوایی دیگر نمیدانم، ولی این صدا و سیما خودش هر شب نشان میدهد نان به هر قیمتی که بخواهند میفروشند؛ یک جا ۳۰ تومان، یک جا ۴۰ تومان، یک جا ۵۰ تا ۶۰ تومان، چهار تا دانه خشخاش میریزند یا کنجدان، بعد این را چند برابر میفروشند، و بعد هم با وقاحت میرود به نانوا میگوید که این همه برگه جریمه پولش را از کی، پولش را از مردم میگیرم. جلوی دوربین تلویزیون پخش میکند.
یعنی الان مردم، با اینها که حقوق ۱۰ میلیون، ۱۲ میلیون، ۱۳ میلیون میگیرند، آنها و آن کسی که فقط یک حقوق بازنشستگی میگیرد، واقعاً گوشت قرمز که خیلی وقت است از سفرهها پرواز کرده، مرغ هم که با این سیاستها کم پیدا دارد میشود، سر سفرهها حبوبات هم آن وضعیت را دارد؛ یک نان خالی هم مردم بخواهند با این مشکلات! آقا این تضعیف دولت نیست، خود این دولت، والله ضعیف است.
شما وزیر جهادتان، وزیر جهاد کشاورزی را بغیر از دو دوره نمایندگی مجلس، قبل از اینکه وزیر بشود، معاون وزیر بوده، مدیر کل بوده، رئیس اداره یک شهرستان کوچک بوده؛ این کل تجربهاش هست. من به شهید رئیسی یک دفعه عرض کردم، گفتم آقا خوب است جوانها بیایند سر کار، ولی پله پله. بنده اگر معاون وزیر شدم در ۴۵ سالگی، بعد از سه دوره نمایندگی مجلس و مدیر کلی و معاون مدیر کل و نمیدانم چی و چی و چی؛ همین پلهپله آمدم، از پایین آمدم بالا شدیم معاون وزیر. مگر میشود ما یک دفعه یکی را بگذاریم وزیر؟ با کدام تجربه، با کدام توانمندی؟ کجا را اداره کرده؟
حداقل برمیگشت در این معاونهای وزیر چند تا آدم پیدا میکردی، چهار تا وزیر میگذاشتی کار بلد، برمیگشت یک چهار تا آدم که توانایی این کار را دارند، اراده این کار را دارند. آقا الان وزارت جهاد رهاست، این وضعیت نان آن گردن وزارت صنعت معدن، گردن تعزیرات میافتد. گردشهای... گردشهایی که دیگر الان بیخاصیت شدهاند. آقای تعزیرات، قاضی تعزیرات بلند میشود، اتاق اصنراف جهاد، چند تا بلند میشوند با هم میروند و خیلی راحت عادی یک چند روزی بلند میشود، در تلافی آن را خیلی راحت درمیآورد. و عرضم به حضور بشنوید، ولی واقعاً یک حدی دارد، یک مرزی دارد؛ مردم این وسط تکلیفشان چیست؟