روانشناس و پژوهشگر اجتماعی: پیچیدگی های شهرنشینی به افزایش افسردگی در جامعه دامن می زند
طبق آخرین آمار برآورده شده در سال ۱۴۰۱، شیوع اختلالات روانی در ایران حدود ۲۵ درصد گزارش شده است؛ یعنی از هر ۴ نفر یک نفر مبتلا به یکی از اختلالات روانپزشکی است. این آمار نسبت به ۱۱ سال گذشته ۱.۵ برابر افزایش پیدا کرده است.
افسردگی شایعترین اختلال روانپزشکی کشور محسوب میشود. در حالی که آمار جهانی افسردگی حدود ۷ درصد است، در ایران ۱۳.۷ درصد جامعه به افسردگی مبتلا هستند؛ آماری که نشان میدهد میزان ابتلا به افسردگی در کشور، بهمراتب بالاتر از میانگین جهانی است. با این وجود تنها یک سوم افراد مبتلا به اختلالات روانی به پزشک مراجعه میکنند. البته مراجعه افراد نزد روانشناس و روانپزشک برای بهبود زندگی و سلامت روان خود نسبت به دهههای قبل افزایش بیشتری پیدا کرده است.
در این خصوص شبکه خبری ایران ۲۴ گفت و گویی با دکتر «افشین طباطبایی» روانشناس، نویسنده و پژوهشگر اجتماعی داشته است که در پی میآید:
طباطبایی درباره علل افزایش آمار افسردگی در کشور تصریح کرد: باید به درستی و نادرستی آمارهای منتشر شده توجه کرد. در برخی موارد جنبشها و فعالیتهایی با اهداف اقتصادی صورت میگیرد؛ به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا برای فروش بیشتر داروهای اعصاب و روان، به دنبال رواج و گسترش افسردگی و بیماریهای روانی هستند. ولی اگر بخواهیم با یک نگاه کلی علل افزایش افسردگی را ارزیابی کنیم، باید گفت که افسردگی از عوارض شهر نشینی است.
وی ادامه داد: هرچه میزان شهرنشینی پیچیدهتر شود، ترافیک شهری، آلودگی هوا، آپارتمان نشینی در خانههای کوچک بیشتر شود و انسان از تواناییهای طبیعی خود؛ مانند راه رفتن، استفاده از منابع طبیعی و ... محروم شود ناخودآگاه به انزوا کشیده میشود که این خود باعث افسردگی است؛ و افسردگی که در کشورمان یا در دنیا وجود دارد درصد بالایی از آن به این موضوع ارتباط پیدا میکند.
این روانشناس افزود: در ایالات متحده آزمایشی صورت گرفته که افراد دارای مشکلات روحی و روانی را به نقاط مختلف جغرافیایی فرستادند. به عنوان مثال گروهی از آنان را به مناطق سردسیر فرستادند که ساکنان کمتری دارد، عدهای دیگر را نیز به مکانهای پرجمعیت و شلوغ فرستادند. در نتیجه این آزمایش مشخص شد افرادی که در اقلیمهای خاصی زندگی میکنند مانند سرزمینهای برفی و کوچک با وجود اینکه تنها هستند و ارتباطات کمتری دارند، اما از آرامش روانی بیشتری برخوردارند. نتیجه گیری که از این آزمایش حاصل شد این بود که اگر انسان بتواند شرایط اقلیمی، محیطی و زندگی خود را تغییر دهد میتواند بر این افسردگی غلبه کند.
این نویسنده در مورد رابطه بین امنیت اقتصادی و احساس خوشحالی گفت: این باور که ثروتمندان افراد خوشحالی هستند به کلی اشتباه است و لزوما افرادی که ثرتمند ترهستند از سایرین خوشحالتر نیستند. بسیار مشاهده شده افرادی که شاید از وضعیت مالی چندان خوبی برخوردار نباشند ولی نسبت به ثروتمندان خوشحال ترند و اساسا نمیتوان خوشحالی را با پول و ثروت مرتبط کرد. قطعا پول میتواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند و عاملی برای خوشحالی باشد، اما لزوما خوشحالی و خوشبختی نمیآورد.
وی افزود: دنیای امروز و امانیسم غربی باعث شده است تا انسانها تنها باشند و تنها زندگی کنند و این دغدغه هایشان فردی باشد. امروزه مشاهده میشود اکثر افراد نسبت به موضوعهای اجتماعی بی تفاوتند و فقط بر روی مشکلات خود متمرکز شدهاند و نسبت به مسائل اجتماعی بی تفاوت باشند.