به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن به نقل از مشرق، سیدحسین موسوی تبریزی، فعال چپ و دبیر کل تشکل موسوم به "مجمع مدرسین و محققین حوزه" که اخیراً بیانیهای تند و معارضانه را علیه نظام و انقلاب اسلامی منتشر کرد به تازگی و در اظهاراتی عجیب به خداجو بودن برخی مأموران ساواک در دوران رژیم ستمشاهی اشاره کرده است.
به گزارش شفقنا او در بخشی از این اظهارات میگوید:
"البته نمیتوان همه (ساواکیها) را بیمبالات دانست، چون نمونههایی را سراغ دارم که با اینکه مأمور دولت بودند، اهل مراعات هم بودند."
او در ادامه به مبحث دیگری در همین رابطه اشاره میکند و میگویند: زمانی که مجرد و در مدرسه مرحوم آیتا... نجفی مشغول به تحصیل بودم، دو نفر به حجره ما آمدند و نامهای را از مرحوم شهید قاضیطباطبایی برای من آوردند و وقتی از هویتشان پرسیدم، یکی از آن دو پاسخ داد که ما مأموریم و آقای قاضی را از تبریز به کرمان برده و تحویل دادهایم. ایشان نامهای را به ما سپرده تا به شما برسانم. یکی از این نامهها برای مرحوم علامه طباطبایی و دیگری برای آقای نجفی مرعشی. این دو نامه را باید به این دو بزرگوار میدادم...منظور، این است که در آن زمان هم کسانی بودند که با اینکه مأمور ساواک یا شهربانی و یا ژاندارمری بودند، مقداری دین داشتند و به روحانیت هم علاقهای داشتند.
این فعال اصلاحطلب همچنین گفته است:
"وقتی که امام را میبردند، مأموران دچار ناراحتی و هراس از سرانجام کار بودند و ظاهراً از نظر دنیایی هراس داشتند که ممکن است به آنها حملهای بشود و هم شاید از خدا میترسیدند"!
*دقت شود که همین چند روز قبل بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با پرسنل نیروی هوایی ارتش تأکید کردند: امروز یک سیاست قطعیِ رسانههای معاند جمهوری اسلامی و معاند اسلام این است که واقعیّتها را تحریف کنند، و مشغولند؛ دائم دارند کار تحویل میدهند در تحریف واقعیّتها و دروغپردازی؛ خبرهای مربوط به جمهوری اسلامی را با انواع و اقسام دروغها -دروغهای حرفهای، دروغهایی که نشستهاند و روی آن کار کردهاند و حساب کردهاند- مَشوب میکنند و آمیخته میکنند و چهرهی زشت و فاسد رژیم طاغوت را بزک میکنند و آرایش میدهند، و هزاران جنایت و خیانتی را که آنها کردند پوشیده نگه میدارند.
ایشان افزودند:
"ساواکِ رژیمِ طاغوت محلّی بود که انواع و اقسام شکنجههای سازمانهای اطّلاعاتی اسرائیل و آمریکا را در آنجا اِعمال میکردند؛ بعضیها را شاید آزمایش میکردند -به صورت آزمایشی- و خیلی از آنها را اِعمال میکردند که عدّهی بسیاری از آن کسانی که آن شکنجهها را تحمّل کردند، الان زندهاند و آثار آن شکنجهها هنوز در جسم آنها باقی است، و دارند رنج میبرند. این چهرهی خبیث و زشت و سرتاپا جنایتِ ساواک را هم حتّی میخواهند تزیین کنند و آرایش کنند و به شکل دیگری نشان بدهند! یعنی مأمورِ آن روز ساواک که شاید بدنامترین چهره در کشور بود، خاطرهنویسی میکند و جوری حرف میزند که کأنّه ساواک -[یعنی] مرکز شکنجه و مرکز ظلم و مانند اینها- یک چهرهی روشنِ منوّری دارد.
صحبتهای موسوی تبریزی در حالی است که همه میدانیم همیشه ممکن است مثال نقض وجود داشته باشد و در رژیم طاغوت حتی سربازان و درجهدارانی بودهاند که به جای آتش گشودن به روی مردم؛ افسران فرمانده گارد یا ارتش را به درک واصل کردهاند.
اما آیا این به معنی شسته شدن گناه دستگاههای امنیتی و نظامی رژیم شاه است؟
آیا نقل چند مثال نقض، آنهم در ایاما... دهه فجر و آنهم چند روز پس از بیانات راهبردی رهبر انقلاب مبنی بر تقلای دشمن برای بزک ساواک و رژیم پهلوی؛ به معنی بازی کردن در چارچوب تقلای دشمن نیست؟
پاسخ مشخص است و باید به امثال موسویتبریزی یادآوری کرد که از دامن چند مثال نقض؛ روی سیاه رژیم پهلوی و دستگاه شکنجهگر آن هرگز سپید نمیشود...
دستگاه شکنجهای که برگی از آنرا باید در کتاب خاطرات آقای عزت مطهری از مبارزان و ستمدیدگان دوران پهلوی خواند که دژخیمان شاه چگونه ظرف ادرار را روی سر یک مبارز میریختند تا شخصیتش را خرد کنند... و چگونه آنقدر میزدند تا خسته میشدند و چگونه کسان زیادی را در زیر همین شکنجهها کشتند. (البته تصریح میشود که جریان مطالعه میان رجال اصلاحطلب به شدت کمرنگ است)
بدیهیست که با روش کسانی مثل موسوی تبریزی؛ صبح فردا مثالهایی از تماس تلفنی شاه با آیتا... شریعتمداری (از مراجع تقلید وقت) نیز بیان و اینطور اظهار میشود که شاه هم چندان بد نبود!
و این روش بزککردن ادامه مییابد و در کنار آنهم بیانیههای سراسر سیاهنمایی همینان علیه انقلاب اسلامی منتشر میشود تا شاید دستی برآید و بر آتش "فتنه اقتصادی" جرقهرسانی کند.
این فرایند و نیز فرمایشات راهبردی اخیر رهبر معظم انقلاب اگر با ورود صدا و سیما و خواص دلسوز و اهتمام آنها به هشدار امام جامعه مواجه نشود؛ یقینا جرقه اشاره شده به آتش سوزان و دامنگیر فتنه اقتصادی نیز خواهد رسید.