به گزارش رسانه تحلیلی تصویری بهمن، «جنگ ترکیبی» کلیدواژهای بود که در دیدار روز نوزدهم بهمن رهبر انقلاب با فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش پرتکرار و تحلیلهای متعددی هم در این خصوص ارائه شد.
ایشان در این دیدار عامل ماندگاری بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) را «روایت درست رسانهای» عنوان کردند و با تاکید بر اهتمام متولیان امر و مسئولان در زمینه انعکاس صحیح دستاوردهای کشور در عرصههای مختلف، به تهاجم جبهه دشمن اشاره و از آن به عنوان یک «تهاجم ترکیبی» نام بردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در دیداری که در 31 شهریور 1399 با پیشکسوتان دفاع مقدس داشتند فرمودند که در کنار تحریم دشمن باید مراقب تحریف هم باشیم که به مراتب خطرناکتر است.
انذار رهبر انقلاب درباره جنگ ترکیبی دشمن در حالی است که با گذشت43 سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان شاهد پیگیری راهبردهای مقابله آمریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران هستیم. راهبردهای آمریکا در طول 4 دهه گذشته به تناسب شرایط عوض شده و آرایش میدانی بر اساس راهبرد تعیین گردیده است.
در واقع دشمن امروز با حربه تحریف و سیاهنمایی انقلاب، آرمانهای امام راحل و دستاوردهای و پیشرفتهای نظام مقدس جمهوری اسلامی به میدان آمده و در این نوع جنگ، نوجوانان و جوانان را مورد هدف قرار داده و قصد شبههافکنی در میان نسل جدید دارد.
موضوعی که رهبری معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب آن را اینگونه توصیف فرمودند: «در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند».
نقش جریان تحریف یا همان پادوهای دشمن در جنگ ترکیبی علیه مردم
این در حالی است که آمریکاییها در این مسیر قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت، که چندی پیش اندیشکده کاتو در گزارشی مفصل به دولتمردان آمریکایی تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا توصیه میکند.
این اندیشکده در این گزارش چندگانهای را جهت تقابل با ایران معرفی و در نهایت روش پیشنهادی خود برای مقابله با ایران را ارائه کرده است که یکی از محوریترین آن بحث کمک به بالندگی جریان هواخواه غرب در داخل ایران است.
اصرار و ارائه استدلالهایی برای مقابله با ایران تحت عنوان «حمایت از جریان تجدیدنظرطلب» اولین بار نیست که توسط یک اندیشکده آمریکایی پیشنهاد میشود کما اینکه در طول سالهای اخیر بارها چنین موضوعی موردتوجه سیاستمداران، رسانهها و اندیشکدههای غربی قرار گرفته است.
اهمیت این عناصر داخلی یا جریان تحریف در داخل کشور از آنجاست که این جریان 8 سال مقدرات کشور را در دست داشتند همه نوع اختیار را به دست آوردند. در پرونده هستهای علیرغم شروط رهبری، مجلس و شورای امنیت ملی پای ورقهای را امضا کردند که خاصیتی جز امتیاز دادن و چشمپوشی از امتیاز گرفتن نداشت.
دستاورد آنها در سیاست خارجی، افزایش شکاف طبقاتی در داخل و کشاندن میلیونها نفر از طبقه متوسط به زیر خط فقر و 10 برابر کردن قیمت دلار و کوچککردن هرچه بیشتر سفره مردم بود. اما به جای پاسخگویی، شکست خود در مذاکرات را به حساب جریان انقلابی کشور گذاشتند، بدون هیچ دلیل و سندی ،حقیقت خصومتورزی آمریکا و بدعهدی استکبار جهانی را لاپوشانی میکنند.
انکار دستاوردهای انقلاب تلاش برای تئوریزه کردن تسلیم
جریان تحریف اساسا برای لغو تحریمها موضوعیتی قائل نیستند. منطق آنها امتیازدادن تا مرز تسلیم است. میگویند، دستاورد تقریبا هیچ مهم نیست مهم این است که توافق کنیم ولو چیزی گیرمان نیاید. میگویند سیاستی که پرونده ایران را به شورای امنیت کشانده و تحریمها را به کشور تحمیل کرده معلول «مواضع انقلابی» است.اصلا حسابی برای خصومتورزی دشمن با ملت ایران طی 50 سال گذشته باز نکردهاند. همچنان در زمین دشمن توپ میزنند!
بیدستاوردی خود را طی 8 سال مذاکره بینتیجه برای جریان رقیب فاکتور میکنند بدعهدی، خیانت و خباثت دشمن را نادیده میگیرند. توانمندی کشور را در بعد نظامی برای حفظ امنیت ملی تخطئه میکنند و نوامیس کشور و مردم را درمعرض تهدید دشمن قرار میدهند و همچنان در حال بَزَک کردن دشمن هستند. از عربدهکشی دشمن در منطقه و کشتارهای بیحدوحصر آنان و جنگهای بیپایان در پدیداری داعش، القاعده و گروههای تروریستی که جان و مال و ناموس کشور را تهدید میکنند، حرفی نمیزنند. اما تلاش جوانان و مسئولان دلسوز کشور را در رسیدن به «بازدارندگی» دشمن از شرارت و نیز رسیدن به توانایی «اقدام متقابل» را تخطئه میکنند.
شرکای اعمال تحریمهای فلج کننده با مأموریت نفهمیدن!
به واقع کسانی که شریک جرم اِعمال تحریم های فلجکننده بودند، قرار نیست بفهمند، یا اجازه فهم مستقل را به مردم بدهند و مجادله با غربگرایان، بی فایده و نقض غرض است و باید با مردم سخن گفت و روشنگری کرد. به تعبیر اکبر گنجی- از مدعیان اصلاحات که سالهاست به پادویی برای دشمن مشغول است-: «ما کارمندان دولتهای راست افراطی، و بخش پروپاگاندای دولت ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی هستیم. وظیفه ما فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، و به خشونت جمعی کشاندن مردم است... گمان باطل نکنید که ما مخالف سیاسی و مدافع حقوق بشر هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولتهای راست افراطی هستیم».
نقش تبیین در حوزه سیاست خارجی
جبار کوچکی نژاد، نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی در مورد «جهاد تبیین» که اخیراً مورد اشاره رهبر انقلاب قرار گرفته بود به خبرنگار کیهان گفت: جریان تحریف همواره بهدنبال وارونهنمایی از پیش از انقلاب اسلامی و نیز دستاوردهای پس از انقلاب است. آنها در این مسیر از پارهای مشکلات سوءاستفاده میکنند تا تحریف موردنظر خویش را به مردم القا کنند. وقتی به گذشته نگاه میکنیم میبینیم که مشکلات نیز ماحصل مدیریت کسانی است که از خط رهبری نظام و آرمانهای انقلاب فاصله گرفتهاند. در همین ایامی که دولت آقای رئیسی سکاندار قوه مجریه شده و همگام با مجلس انقلابی تمام تلاش خود را به حل مشکلات معطوف کردهاند. رهبر معظم انقلاب نیز از این دولت و این مجلس تحول جدیدی در عرصه مدیریت کشور را مطالبه کردهاند.
وی در ادامه افزود: از طرفی دیگر کسانی که با ارزشهای انقلاب اسلامی زاویه دارند (چه در داخل کشور و چه در خارج کشور) تلاش میکنند به هر شکلی کارهای مثبت دولت و مجلس را کمرنگ کنند و این وظیفه مجامع مختلف است که تبیین کنند برای مردم آنچه را که در حال انجام است. برای نمونه همین مذاکراتی که هماکنون به حساسترین مرحله خودش رسیده است باید برای مردم تبیین شود که مذاکرات در دولت قبل چگونه دنبال شد و در این دولت چگونه دنبال میشود. دولت تدبیر و امید 8 سال کشور و تمام امکانات آن را معطل اراده غربیها کرد و نتیجه کار این شد و درنهایت هم در میدان مذاکرات نتوانستند خطوط قرمز تعیین شده توسط رهبر انقلاب و مجلس و شورای عالی امنیت ملی را اعمال کنند.
نماینده مردم رشت اظهار داشت: پس از آنکه همهچیز داخل کشور را به برجام گره زدند و طوری عمل کردند که ایران جلوتر از غربیها به تمام تعهداتش عمل کرد دیدیم که غرب به تعهداتش عمل نکرد و در ادامه آمریکا به کلی زیر میز زد و از برجام خارج شد. وقتی جامعه ایران دید که آنچه از برجام برایش ترسیم میکردند جز یک سراب نبود آنوقت جریان تحریف دست به کار شد که اینطور وانمود کند که همه ارکان نظام از رهبر معظم انقلاب تا شورای عالی امنیت ملی و مجلس با برجام موافق بودهاند. یعنی اینها میخواستند تقصیر را به همه ارکان نظام بسط دهند تا تنها خودشان در این میان مقصر جلوه نکنند.
کوچکینژاد گفت: این در حالی بود که مذاکرهکنندگان در دولت قبل خطوط قرمز تعیینشده توسط رهبری را اعمال نکرده بودند. یعنی رهبر انقلاب با برجامی که آن خطوط قرمز در آن اعمال شده باشد و نیز با برجامی که منافع ملت ایران را حاصل نماید موافقت کرده بودند نه این برجامی که دست غربیها را در بدعهدی باز گذاشت و دست ایران را در پوست گردو قرار داد. این به نوعی خودش یک جهاد تبیینی است که برای مردم گفته شود انتظارات رهبر انقلاب از برجام چه بوده و در عمل چه اتفاقی افتاد. رهبر انقلاب از برجام این توقع را داشتند که منافع مردم ایران را تأمین نماید اما دیدیم که چنین نشد.
فضایی که دشمنان ترسیم میکنند
حجتالاسلام «نصرالله پژمانفر» نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در این رابطه به کیهان گفت: دشمنان یکسره در حال ترسیم فضایی هستند که در آن همه مردم ایران از نظام و انقلاب برگشتهاند. در این مسیر آنها همیشه اعتراضهای مرسوم را به عنوان مخالفت با اصل نظام نشان میدهند. مثلاً ممکن است یک صنفی یک اعتراضی نسبت به موضوعی یا قانونی داشته باشد و آنها از این موضوع سوءاستفاده میکنند که آن را مخالفت با اصل نظام نشان دهند لذا به همین دلیل است که گاه شاهدیم در اعتراضاتی از این دست با رعایت موازین قانونی نیز انجام میپذیرد معترضان یک پلاکاردی در دست میگیرند که در آن نوشته شده ما ضدانقلاب و ضد نظام نیستیم و اعتراض ما در موردی خاص و به یک موضوع صنفی بازمیگردد.
او سپس گفت: بهرغم سیاه نماییهای دشمنان اما باز میبینیم که در روزهایی مانند 22 بهمن حضور مردم آنهم در شرایط کرونایی قابل توجه است. خب ما وقتی یک مقایسهای میکنیم بین آن چیزی که دشمنان ما در رسانهها بیان میکنند یا فضایی که آنها در رسانههای خود میسازند با آنچه در واقعیت و در کف خیابان رخ میدهد. این نمونهای از آشکارترین شکل تحریف است.
نماینده مردم مشهد افزود: یکی دیگر از مصادیق تحریف به موضوع وضعیت اقتصادی در رژیم پهلوی بازمیگردد. برای نمونه در شبکههای اجتماعی اینطور وانمود میکنند که در رژیم گذشته اصلاً تورمی وجود نداشته است. این در حالی است که در همین ایام فیلمی از سخنرانی محمدرضا پهلوی در شبکههای اجتماعی پخش شد که او خودش بهصراحت از تورم 200 تا 300 درصدی کالاهای اساسی (نظیر شکر، قند، روغن، گندم و جو و...) صحبت میکند. خب همین فیلم و رساندن آن به دست مخاطب یکی از مصادیق جهاد تبیین است.
پژمانفر خاطرنشان ساخت: من از صداوسیما تشکر میکنم که امسال کار ارزشمندی کرد برای هرچه بیشتر نشان دادن واقعیت رژیم پهلوی، مثلاً در یکی از برنامههایی که من خودم دیدم مصاحبه با یک خانمی بود که در رژیم شاه به چنگ سازمان مخوف ساواک افتاده بود. این خانم میگفت که من در آن زمان یک دختر دبیرستانی بودم و تنها به خاطر شرکت در مجالس مذهبی من و برادرم توسط ساواک دستگیر شدیم. برادر این خانم زیر شکنجه شهید میشود و خود ایشان (یک دختر دبیرستانی) وحشیانهترین شکنجهها را تحمل میکند که یکی از موارد آن شکستن فک این خانم بوده است. این موارد نیازمند جهاد تبیین است تا تحریفهایی که دشمنان انجام میدهند را خنثی کند.
راهکار چیست؟!
«سید نظامالدین موسوی» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در مورد جریان تبیین به خبرنگار کیهان گفت: اکنون هرم سنی اکثر جامعه ایران بهگونهای شده است که درصد بالایی از جمعیت ایران انقلاب اسلامی و دهه نخست انقلاب را ندیدهاند. لذا دشمنان به شدت مشغول تحریف حقایق هستند تا این اقشار را با تحریفهای خود نسبت به انقلاب و حرکت استقلالخواهانه مردم ایران بدبین کنند.
نماینده مردم تهران در ادامه در پاسخ به این سؤال که راهکار چیست گفت: راهکار به نظر من همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب اخیراً فرمودند که عبارت است از جهاد تبیین. جهاد تبیین یعنی روایتگری درست و مبتنی بر استدلال و منطق همراه با مصادیق و اسناد. وقتی یک روایت اینها را به همراه خود داشته باشد قطعاً قدرت اقنایی بالایی خواهد داشت. مدیریت این میدان همانطور که رهبری در بیانات 19 بهمن خود فرمودند برعهده مدیران رسانهها است و برعهده فعالان فضای مجازی است.
وی در ادامه افزود: باید دقت کنیم که حضرت آقا از این موضوع با عنوان حرکت، اقدام یا جنبش یاد نکردند بلکه از آن با عنوان جهاد نام بردند. این جهاد بار معنایی خاص خودش را دارد اینکه اولاً سخت است و فردی که در آن قدم میگذارد باید مجاهدت کند. دوم اینکه یکبار اعتقادی دارد یعنی کسی که در این مسیر قدم میگذارد یک اجر معنوی دارد مانند یک مجاهد میدان جنگ که وارد نبرد میشود.
عضو هیئترئیسه مجلس خاطرنشان ساخت: جهاد تبیین هم مانند نبرد نظامی نیازمند طراحی و نقشه است، نیازمند استراتژی و راهبرد است و هدفگذاری میخواهد. جهاد تبیین برنامهریزی و سازماندهی نیاز دارد. وقتی سپاه اسلام میخواهد حرکت کند چطور یک عدهای جلوتر میروند و مسیر را بررسی میکنند که مثلا تلههای دشمن در آن نباشد یا اینکه سپاه اسلام دچار کمین دشمن نشود. به همین شکل در مبحث تبیین هم وقتی سپاه اسلام میخواهد حرکت کند نیازمند مطالعه دقیق، تعیین مسیر، تعیین راهبردها، مشخص کردن اهداف کوتاهمدت و اهداف بلندمدت هستیم. به نظر میرسد که یک حرکت کور صرف نیست و نمیتواند باشد. درست است که هرکسی میتواند به شخصه به هر میزان که توانایی دارد در این مسیر روشنگری کند اما در کل نیازمند سازماندهی، عقبه، نقشه و راهبرد هستیم. این کار بسیار بزرگی است و مخصوصا در حوزههای رسانهای، دانشگاهی و مجامعه علمی و حوزوی ما باید برنامهریزی دقیقی انجام شود تا با تبیین مقابل تحریف دشمن بایستیم.
منبع: روزنامه کیهان