جهان بر بد‌ اندیش تنگ آوریم!

      
پویش‌های جدید منطقه غرب آسیا
توافق احتمالی در وین، رژیم‌صهیونیستی را به تکاپوی تشکیل ائتلاف ضد ایرانی در منطقه انداخته است. امارات مهار ایران از طریق نقطه قوت این کشور یعنی سوریه را کارآمدتر می‌داند.
کد خبر: ۷۵۸۳
۰۷ فروردين ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۳

رسانه بهمن، گروه امنیت ملی و سیاست خارجی - سمیرا کریمشاهی: اولین دیدار، اولین پرواز، اولین سفیر و... . تعدادی دیگر از این‌ اولین‌ها در دوران پسا جنگ سوریه را بارها شنیده‌ایم. چند سالی می‌شود که دیگر رمقی برای ائتلاف جهانی ضد سوری باقی نمانده است. سران کشورهایی با رویای سقوط دمشق در سال‌های نه چندان دور، اولین جرقه‌های ارتباط و بازگشت به سوریه را می‌زنند. عادی‌سازی روابط با دمشق برای هر بازیگری که نقشی در جبهه مقابل دولت بشار اسد داشته، شاید تائید شکست این جبهه را پررنگ‌تر کند اما تلاشی است برای کاهش هزینه‌های شکست در میدان نبرد و پی بردن به این واقعیت که کنشگری در شامات، روش‌های تازه‌ای می‌طلبد. این یعنی همچنان تقابل جدی در شرق مدیترانه فعال است؛ هرچند شاید بر خلاف یک دهه گذشته ‌‌بی‌صدا و بدون دود و بوی خون باشد.
به اولین‌ها بازگردیم. سفر بشار اسد به امارات در هفته گذشته، اولین سفر رئیس‌جمهور سوریه به یک کشور عربی بعد از گذشت یازده سال از بحران سوریه بود. امارات با پشت سر گذاشتن دوران عادی‌سازی به طور زیر پوستی، این روزها علنا از پرچم‌داری برقراری روابط با دمشق ابراز رضایت می‌کند. تثبیت در تفوق میدانی سوریه، آغاز روند خروج دولت بشار اسد از انزوا را قابل پیش‌بینی کرد و در دو سال گذشته این روند چهره‌ی ملموس‌تری به خود گرفته تا آخرین میخ‌ها بر تابوت توهم سقوط دولت سوریه کوبیده شود.

 

سرگردانی تل‌آویو؛ سقوط یا کنترل
از حدود پنج سال گذشته که امارات متوجه شکست در میدان نبرد و پول‌پاشی بی‌فایده میان گروه‌های تروریستی فعال در سوریه شد، تصمیم به فعال‌سازی دوباره کانال ارتباطی با دمشق گرفت. شیوخ اماراتی به این نتیجه رسیدند آنچه از اهدافشان در دوران جنگ محقق نشده  در عرصه سیاسی و اقتصادی سوریه کنونی قابل جبران خواهد بود. اما از سال 2020 عادی‌سازی میان امارات، بحرین و رژیم‌صهیونیستی، ماجرای بهبود روابط ابوظبی_دمشق را به چالش مهمی در روند توافق ابراهیم تبدیل کرد.
اسرائیل بر سرکار بودن اسد در سوریه را مهم‌ترین دلیل حفظ ارتباط راهبردی میان تهران_دمشق می‌داند اما از طرف دیگر امارات در تلاش است تا صهیونیست‌ها را متقاعد سازند تنها راه کنترل حوزه‌ی نفوذ ایران در سوریه به ویژه در جوار مرزهای اشغالی، همین مسیری است که امارات در پیش گرفته. در واقع امارات قصد دارد بازیگری فعال در سوریه را در راستای پوشش منافع اسرائیل هم قرار دهد.
سران رژیم صهیونیستی هم بدشان نمی‌آید علاوه بر روسیه که پشتوانه حملات‌شان در خاک سوریه بوده، به کانال‌های نفوذی خود در سوریه تنوعی ببخشند. به ویژه اینکه بعد از بحران اوکراین و اعتراض روسیه به عملکرد اسرائیل در جولان اشغالی که در یادداشتی دیگر، به آن پرداختیم، اسرائیل ترجیح می‌دهد روی بازیگری امارات حساب باز کند.

نظم جدید در شامات
نشست سه جانبه بنت، السیسی و بن‌زاید که گفته شد موضوع اصلی آن ایران بوده، بازار گمانه‌زنی‌ها را در مورد جزئیات این دیدار داغ کرد. اسرائیل قصد دارد یک اجماع ضد ایرانی را برای دوران پساتوافق هسته‌ای به نام «ناتوی منطقه‌ای» شکل دهد. اما امارات که به خوبی اهمیت سوریه را درک کرده، اولویت را به وجه سیاسی و حمایت از اسد می‌دهد که با وعده مهار ایران و همچنین مسائل انرژی در شرق مدیترانه دیگر سران عربی و اسرائیل را همراه خود کند. گفته می‌شود امارات برای رابطه با دمشق حتی بلند پروازانه برنامه بریزد و به سمت آغاز روند میانجی‌گری میان دمشق_تل‌آویو برود. تلاشی که بی‌سابقه نیست و می‌توان به تحرکات ترکیه در اوج دوران روابط دوستانه ترکیه و سوریه اشاره کرد. البته با همزمانی حملات 2008 به نوار غزه تلاش‌های اردوغان بی‌نتیجه ماند.

 

ماموریت مهم برای ایران

بازگشت دوباره سوریه به جهان عرب و خروج از انزوا رخدادی مثبت برای ایران است. پذیرفته شدن دوباره دولت اسد توسط کشورهای منطقه در واقع تسلیم در برابر اراده ایران در جنگ سوریه است. دمشق هم بی‌شک از نقش ایران در دستیابی به این موفقیت آگاهی دارد و تاثیر آن را را در کنش‌گری‌ و نوع روابطش لحاظ می‌کند. اما آیا ایران باید صرفا از همین نکته اطمینان خاطر یابد؟
مسلما خیر. اغراق نیست بگوییم تحولاتی جدیدی که شامات در حال تجربه‌ی آن است اگر برای بازیگری ایران سطحی سخت‌تر از دوران اوج جنگ سوریه نداشته باشد، آسان‌تر نیست. چند تکه‌ای شدن سوریه و عدم یک‌پارچگی سرزمینی همچنان نیاز مبرم این کشور به پشتوانه نظامی و امنیتی را حفظ کرده است که مشخصا سال‌های جنگ به دمشق ثابت کرده گزینه‌ی ایران مطمئن‌ترین پشتوانه است. هرچند سوریه به طور کامل بحران را پشت سر نگذاشته اما از دوران اوج جنگ و تقابل‌های نظامی فاصله گرفته است و نیازهای جدیدی برای دولت و مردم این کشور شکل گرفته که بیشتر در حوزه‌ی سیاسی و اقتصادی تعریف می‌شود.
نگرانی که از نوع حضور ایران در دوران جدید وجود دارد، باقی ماندن در بازه زمانی و تحولاتی گذشته است که حوزه‌ی نظامی و امنیتی بر هر امری ارجحیت داشت؛  در دوره جدید این تاکتیک کارآمدی دوران اوج جنگ را ندارد. سوریه در حال بازگشت به ارتباط عادی با کشورهایی است که روزی علیه او ائتلاف تشکیل دادند و همزمان با آن نیازمندی به بازسازی بیشتر احساس می‌شود. دقیقا همان نقطه‌ای که امارات قصد دارد میدانش را به جبران شکست در میدان نظامی به دست خود بگیرد.
خارج از انصاف است که بگوییم ایران از دایره نظامی در سوریه خارج نمی‌شود. قراردادهای متعدد تجاری_صنعتی، بازگشت همکاری‌های گردشگری، فعال‌سازی دفتر اقتصادی ایران در قطب صنعتی سوریه یعنی حلب و تمرکز ویژه به سوریه در دستگاه دیپلماسی دولت جدید بر خلاف غفلت در سال‌های گذشته از جمله اقدامات قابل بیان است که به صراحت می‌توان گفت کافی نیست. حتی با رشد حجم تجارت میان ایران و سوریه، همچنان فاصله فراوانی با کشورهای مانند چین و امارات وجود دارد؛ حتی ترکیه با حساب تبادلات از مجاری غیر رسمی حجم تجاری بالاتری نسبت به ایران دارد.

نظم جدید در شامات


پیشتازی امارات در بهبود روابط با دمشق تاثیر صفر یا صدی برای ایران ندارد. این روند مجموعه‌ای پیچیده از فرصت و تهدید است. به عنوان مثال تلاش‌هایی از سوی امارات به منظور کم‌اثر کردن تحریم‌های سزار آمریکا علیه سوریه با استفاده از لابی‌هایی که در واشنگتن دارد در جریان است؛ چنین امری همزمانی که یک نقطه قوت امارات نسبت به ایران در رقابت‌های شرق مدیترانه‌ای است می‌تواند برای ایران در راستای روند بی‌اثر سازی تحریم‌ها علیه ایران هم به کار گرفته شود. رسانه‌ی خلیج آنلاین در رابطه با همین موضوع تهدید و فرصت‌های پینگ‌پنگی‌وار کنشگری ایران و امارت در سوریه در بخشی از تحلیلی نقل می‌کند که آشتی میان امارات و سوریه می‌تواند در چارچوب تلاش امارات برای فاصله گرفتن دمشق از توافقات ایران با سوریه باشد؛ چرا که امارات مشکلات زیادی با تهران در سطح وسیعی دارد اما از طرف دیگر می‌تواند بستری باشد در ایجاد راه‌های ارتباطی جدید با ایران با میانجیگری سوریه برای حل این موانع و مشکلات بین دو کشور و کاهش فشارها.

سوریه همچنان نماد شکست ائتلافی است که ضد محور مقاومت تلاش می‌کند پس بدیهی است انگیزه‌ای در جریان باشد ایران را در زمین قدرتش از پا بیندازند. نقش ایران، سوریه و انرژی شرق مدیترانه ارکان مهم تحولاتی است که این روزها به سرعت در منطقه شکل می‌گیرد؛ نشست سه جانبه‌ای که اشاه شد، در کنار نشست چهار جانبه اردن، امارات، عراق و مصر و نشستی که با حضور اسرائیل، آمریکا و امارات به زودی برگزار می‌شود، از نشانه‌های آن با بازیگری فعال امارات است.

نظرات بینندگان
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب‌سایت منتشر خواهد شد
* متن پیام:
نام و نام خانوادگی:
ایمیل: